کی دختر باباست؟
کی دختر باباست؟
مامان مانی رفته بود بیمارستان تا یه نی نی خکشل و ناز نازی براشون بیاره .آخه دیگه موقع تولد نی نی کوچولو رسیده بود .نی نی اونا یه دختر تپل، مپل و مو فرفری بود. بابا مامان و نی نی رو آورد خونه .نی نی رو بغل کرد و گفت دختر بابایی تولدت مبارک.
مانی گفت بابا منم دختر بابایی هستم؟
بابا گفت نه تو پسر بابا هستی.
مانی گفت نه منم می خوام دختر بابا باشم . اصلا چرا نی نی دخترباشه من پسر باشم.یعنی چی من پسرم.اصلاپسر بهتره یا دختر؟ بابا دوست داری دختر داشته باشی یا پسر؟
بابا گفت هیچ فرقی نمی کنه . من هم تو رو خیلی دوست دارم هم نی نی رو .دختر و پسر برای مامان بابا هیچ فرقی ندارن مامان و بابا ها همیشه همه بچه هاشون رو خیلی دوست دارن.
بعد بابا مانی رو روی پاش نشوند و گفت :عزیزم خدا بعضی ها رو دختر و بعضی ها رو پسر آفریده .تا بعضی ها مامان باشن و بعضی ها بابا. دخترا ،وقتی بزرگ می شن مامان می شن ولی پسرا وقتی بزرگ می شن بابا می شن
تازه نی نی دختر من و خواهر توست .خواهرت بعدا دوست خیلی خوبی برات می شه .وقتی بزرگ بشی می فهمی که چقدر خواهرت دوستت داره و برای تو باارزشه .یادت باشه تو از اون بزرگتری و باید همیشه مواظبش باشی ....
حالا مانی مثل همیشه هزار تا سوال دیگه داشت .بابا چرا من باید مواظبش باشم؟بابا چرا نی نی با ازش(ارزش) می شه ؟با ازش می شه یعنی چی ؟
بابا دیگه حوصله نداشت .گفت این سوالارو باید از مامان بپرسی .مانی گفت چرا ؟چرا از مامان بپرسم؟
بابا خندید و گفت آخه مامانا جواب سوالای سختو بلدن .باباها بلد نیستن .
وقتی مامان قضیه رو فهمید مجبور شد سه ساعت درباره دخترها و پسرها برای مانی حرف بزنه ؟
آخرش هم مانی گفت مامان چرا من پسرم ؟
مامان گفت بقیشو وقتی بزرگ شدی می فهمی!
راستی بچه ها متوجه شدید چرا بابای مانی گفت جواب سوالای سخت رو مامانا بلدن.واسه اینکه مانی خیلی حرف می زد و سوال می کرد بابا خسته شده بود و می خواست یه جوری از دست سوالای مانی راحت بشه .در واقع بابا با مانی شوخی کرد .
انسیه نوش ابادی
بخش کودک و نوجوان تبیان