معنای درجهنمی که در ماه مبارک رمضان بسته است!!
معنای "در"جهنمی که در ماه مبارک رمضان بسته است!!
آیا واقعا در این دنیا شیاطینی هستند مستقل از ما که تا قبل از ماه رمضان همه آزادند و هر جا که بخواهند می روند و هر کاری که بخواهند می کنند ، ولی ماه رمضان که شروع می شود همه آنها را می گیرند و تحت الحفظ به زندان می برند و در آن جا محبوس می سازند ؟ یا این که واقع امر خیلی بالاتر از این گونه تصورات و توهمات ابتدایی است ؟
طبق فرموده رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم در ماه مبارک رمضان درهای بهشت باز و درهای جهنم بسته و شیاطین در حبسند ، باید ببینیم و تامل کنیم که مراد رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم از این سخنان چیست ؟ آیا همان طور که در بدوامر تصور می شود بهشت ، باغ یا قصری مانند همین باغ ها و قصرهای دنیا بادرهای بزرگ آن چنانی است که تا قبل از ماه رمضان درهایش بسته است ، ولی به مجرد ، آغاز ماه مبارک رمضان خداوند دستور می دهد آنها را به روی بندگان مۆمنش بگشایند تا داخل شوند ؟
آیا جهنم ، جایی است مثل شکنجه گاه های دنیا ، دارای درهای کذایی که تا قبل از ماه رمضان درهایش باز ولی به مجرد شروع شدن ماه رمضان ، آنها را به دستور خداوند می بندند و [مثلا] اگر کسی بخواهد به جهنم برود با درهای بسته مواجه می شود ؟
آیا واقعا در این دنیا شیاطینی هستند مستقل از ما که تا قبل از ماه رمضان همه آزادند و هر جا که بخواهند می روند و هر کاری که بخواهند می کنند ، ولی ماه رمضان که شروع می شود همه آنها را می گیرند و تحت الحفظ به زندان می برند و در آن جا محبوس می سازند ؟ یا این که واقع امر خیلی بالاتر از این گونه تصورات و توهمات ابتدایی است ؟
بهشت و جهنم چیزی نیستند جز ظهور اعمال انسان ؛ عذاب ها و آلام جهنم چیزی نیستندجز بازگشت نفس اعمال بد آدمی به آدمی و نیز تنعمات بهشت چیزی نیستند جز رجوع نفس اعمال نیک انسان به انسان ، و به عبارت دقیق تر بهشت و جهنم هرگزاز انسان جدا نیستند و آدمی نیز هرگز از بهشت و جهنم بریده نیست . انسان اگرسرا پا غرق در طاعت و بندگی خدا باشد ، او خود بهشت است و اگر خدای ناکرده غرق در گناه و عصیان باشد ، او خود جهنم است .
شایع ترین و معروف ترین صورت حقیقت مزبور نزد عموم مردم همین « در » متعارفی است که راه ورود به ساختمان ها و قصرها و باغ ها و خانه ها و سایر ابنیه مادی است ، و بر اثر همین شیوع و معروفیت است که اکثر اذهان ، با شنیدن لفظ « در » بدان منصرف می شوند ؛ ولی در عین حال نباید از این نکته غفلت کرد که صورت یاد شده فقط مصداق و قالبی از قالب های متعدد حقیقت معنای « در » است ، نه تنها قالب منحصر به فرد آن
این را میدانیم که محصور کردن حقیقت معنا در یک قالب ، کاری است خطا و محکوم به تفریط ، عدم شناخت مورد استعمال لفظ و سرایت دادن احکام صورت هایی که با آن تناسبی ندارند ، کاری اشتباه و محکوم به افراط است و هردو عمل ، مصداق خروج از حد اعتدال و انحراف از صراط مستقیم اند .
طبق فرموده رسول گرامی اسلام صلی الله علیه و آله و سلم آن جا که فرمود : « انا معاشر الانبیاء امرناان نکلم الناس علی قدر عقولهم »(1)انبیا و اولیا - صلوات الله علیهم اجمعین – مامور بوده اند در خور فهم مردم سخن بگویند ..
بی شک ، کسانی که اهل ظاهرند و از امور به قشر آنها بسنده می کنند ، ازسخنان انبیا و اولیا علیهم السلام چیزی جز معانی ظاهری - که نسبت به حقایق معانی قشراند - ادراک نمی کنند . بر خلاف آنان که از ظاهر گذشته و در علم قدمی راسخ دارند ، چنین کسانی قشرها را نردبان معرفت خویش قرار می دهند و بدین وسیله به آسمان ارواح معانی عروج و به حقایق آنها دست می یابند .
پر دلی باید که بار غم کشد
رخش باید تا تن رستم کشد
شریف ترین انسان و عزیزترین انبیا و خاتم رسولان صلی الله علیه و آله و سلم با مرکز حکمت و فلک حقیقت و خزینه عقل امیر المۆمنین علیه السلام چنین فرمود:
یا علی : اذا رایت الناس یتقربون الی خالقهم بانواع البر ، تقرب الیه بانواع العقل تسبقهم . و این چنین خطاب جز با چنو بزرگی راست نیامدی که او در میان خلق آن چنان بودکه معقول در میان محسوس . گفت : یا علی ! چون مردمان در کثرت عبادت رنج برند ، تو در ادراک معقول رنج بر تا بر همه سبقت گیری . لا جرم چون به دیده بصیرت عقلی مدرک اسرار گشت همه حقایق را دریافت و دیدن یک حکم دارد که گفت : لو کشف الغطاء ما ازددت یقینا (2)
حال که با اصول و امهات یاد شده آشنا شدیم، وقت آن رسیده است که حقیقت معنای « در » را بدانیم و بدین ترتیب کم کم به فهمیدن مراد رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم نزدیک گردیم که فرمود :
« ای مردم به درستی که در ماه رمضان درهای بهشت باز است ، پس از پروردگارخویش بخواهید که آنها را به رویتان نبندد و درهای جهنم بسته است ، پس از اوبخواهید تا آنها را به رویتان باز نکند و شیاطین در حبسند ، پس از او بخواهید که آنها را بر شما مسلط نسازد » .
لذا گوییم : روح و حقیقت معنای « در » که موضوع له واقعی آن است ، عبارت است از مطلق چیزی که راه وصول به مقصدی است و بدون آن نمی توان به مطلوب دست یافت .
بی شک ، این حقیقت را صورت ها و قالب های متعددی است و هر کدام ازآنها مخصوص است به موردی خاص ، همراه با احکام و خصوصیات ویژه ، که جهت آشنا شدن با ویژگی های هر یک از آنها ، شناخت مورد و صورت مناسب بامورد ، لازم و ضروری است .
شایع ترین و معروف ترین صورت حقیقت مزبور نزد عموم مردم همین « در » متعارفی است که راه ورود به ساختمان ها و قصرها و باغ ها و خانه ها و سایر ابنیه مادی است ، و بر اثر همین شیوع و معروفیت است که اکثر اذهان ، با شنیدن لفظ « در » بدان منصرف می شوند ؛ ولی در عین حال نباید از این نکته غفلت کرد که صورت یاد شده فقط مصداق و قالبی از قالب های متعدد حقیقت معنای « در » است ، نه تنها قالب منحصر به فرد آن . بنابراین ،نباید لفظ « در » را در همه مواردبر همان صورت متعارف و معهود حمل کرد ، بلکه باید دانست که در هر چیزی مناسب با همان چیز است و نمی توان خصوصیات مربوط به یک مورد را به دیگر موارد کشاند .
ای مردم به درستی که در ماه رمضان درهای بهشت باز است ، پس از پروردگارخویش بخواهید که آنها را به رویتان نبندد و درهای جهنم بسته است ، پس از اوبخواهید تا آنها را به رویتان باز نکند و شیاطین در حبسند ، پس از او بخواهید که آنها را بر شما مسلط نسازد
بنابر این ، وقتی که از قول رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم برای ما نقل می شود که آن جناب درباره علی بن ابی طالب علیهما السلام فرمود : « انا مدینة العلم و علی بابها ؛ (3) من شهر علم هستم و علی دروازه آن است » بدون آن که فرمایش آن جناب را حمل بر مجاز کنیم یا - العیاذ بالله - برای حضرت وصی علیه السلام قیافه و هیئتی شبیه دروازه های متعارف فرض نماییم ، سخن نبی گرامی اسلام صلی الله علیه و آله و سلم را تصدیق کرده و می گوییم : مراد آن حضرت این است که هر کسی بخواهد از علوم و معارفی که نزد من است بهره مند شود ، نخست به خدمت علی علیه السلام در آید و از طریق او به علوم من پی ببرد و نیز وقتی که گفته می شود حضرت امام موسی بن جعفر الکاظم علیهما السلام باب الحوائج الی الله است ، بدون آن که لفظ « باب » را حمل بر معنای مجازی یادرهای متعارف و معمولی کنیم می گوییم : مراد این است که هر کس بخواهدخداوند حوایج او را بر آورد باید به حضرت امام موسی بن جعفر علیهما السلام متوسل شود وبا وساطت آن جناب ، به مطلوب خویش دست یابد .
حال به وضوح پیداست که روح و حقیقت معنای در ( مطلق چیزی که راه وصول به مقصدی است ) در این مثالهاموجود است ، لیکن در صورت های مختلف و قالب های گوناگون ، و نیز تصدیق خواهی کرد که نه وحدت حقیقت یاد شده با تکثر وتخالف قالب ها منافاتی دارد و نه کثرت و تخالف قالب ها به وحدت آن حقیقت خللی وارد می کند .
پی نوشت ها :
1 . « ما پیامبران ماموریم در خور عقل مردم سخن بگوییم . » کلینی ، اصول کافی ، ج 1 ، ص 18 .
2 . ابو علی سینا ، رساله معراجیه ، ص 14 .
3. مجلسی ، بحار الانوار ، ج 40 ، ص 201 .
فرآوری : زهرا اجلال
بخش اخلاق و عرفان اسلامی تبیان
منابع :
سایت حوزه
سایت پرسمان