برداشتهای زنانه از احادیث
برداشتهای زنانه از احادیث
تفسیرها و برداشتهای زنانه از متون دینی یکی از موضوعات و مباحث جدّی در حوزه مطالعات زنان است. امروزه کسانی در دفاع از زنان و حقوق آنها مدّعیاند که اگر زنها به تفسیر و برداشت از متون دینی رو کنند، بسیاری از تبعیضها و نارواییهای موجود در عرصههای علوم و معارف دینی از میان میروند.
اینان بر این باورند که بخش عمده این تبعیضها و نارواییها، محصول نوع نگاه مردان به متون دینی و ارائه تفسیرهای مردانه از این متون است. این مسأله اگر چه احقاقِ بخش مهمّی از حقوق زنان را در پی دارد، ولی از جانب دیگر، اگر بدون تأمل و درنگْ مورد پذیرش واقع شود، تفکیکها و جداییهای معرفتی را میان زنان و مردان به دنبال میآورد که مطلوب دید مدافعان حقوق زنان هم نخواهد بود. به سخن دیگر، این مسیر، بسیار لغزنده است و ممکن است پیامدهای پیشبینی نشده متفاوت و حتّی مخرّبی نیز در پی داشته باشد. از این رو، شایسته است که پژوهشگران علوم و معارف دینی، به جِد، بدان بنگرند و آن را بکاوند و حدود و ثغور آن را تعیین کنند. این مقاله مسأله جنسیّت و تفسیر متون دینی 1را تنها در حوزه حدیث مورد توجه قرار میدهد و در حد طرح مسأله بدان میپردازد.
جنسیّت و تفسیر متون حدیثی
این موضوع، ممکن است در نگاه اولیه، موضوعی غریب و غیر قابل طرح و پژوهش به نظر رسد؛ ولی نمیتوان به سادگی از آن گذشت و آن را انکار کرد. به نظر میرسد اگر تأثیر پیشفرضها را در فهم متون، تا اندازهای امری مسلّم بدانیم، اثبات تأثیر جنسیت نیز به صورت موجبه جزئیه، کاری دشوار نخواهد بود. نمیتوان انکار کرد که خواستهها، آرزوها، و تا حدودی خصلتها و خلق و خوهای زنان و مردان متفاوت است، گرچه بخش عمده این تفاوتها فرهنگی است و نه ذاتی. همین تفاوتهای فرهنگی و عَرَضی تا زمانی که زدوده و برچیده نشوند، دو ذهن متفاوت، دو نگاه متفاوت و بلکه دو دنیای متفاوت میسازند و این ذهنها و نگاهها و دنیاهای متفاوت، در فهم و تفسیر متون دینی تأثیر خواهند گذاشت. کسانی که از تأثیر جنسیت بر فهم و تفسیر متون دینی سخن میگویند دعوایی بیش از این ندارند و برای اثبات آن، شواهد فراوان میتوان جست. به تعبیر دیگر، میتوان شواهد و قراینی را ارائه و اقامه کرد که نشان میدهد حساسیت زنان و مردان در برخورد با مسألههای مربوط به خود، در حوزه حدیث، یکسان نیست.
در اینجا برخی شواهد و نمونهها را در حوزه حدیث، بیان میداریم:
یک. روایتهای فراوانی در مذمت زنان در کتب حدیث، منقول است که میتوان تعداد موضوعات آنها را به حدود سی نوع رسانید. از سوی دیگر، زنان نیز ناقل روایتهای بسیاری بودهاند که میتوان آمار آنها را بیش از سه هزار حدیث 2دانست. با توجه به این دو نکته، روایتهای منقول توسط زنان در مذمت زنان، تا آنجا که نگارنده جستجو کرده است، از دو مورد در دو موضوع تجاوز نمیکند (البته اگر این دو نمونه را مذمّت یا تبعیض، تلقّی کنیم):
1. مُحَمَّدُ بْنُ الْحـَسَنِ فِی الْمـَجَالِسِ وَ الأَخْبَارِ، عَنْ جَمَاعَةٍ، عَنْ أَبِی الْمـُفَضَّلِ، عَنْ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ جَعْفَرٍ الْحـَسَنِیِّ، عَنْ مُوسَی بْنِ عَبْدِ اللهِ الْحـَسَنِیِّ، عَنْ جَدِّهِ مُوسَی بْنِ عَبْدِ اللهِ، عَنْ أَبِیهِ عَبْدِ اللهِ بْنِ الْحـَسَنِ وَ عَمَّیهِ إِبْرَاهِیمَ وَ الْحـَسَنِ ابْنَیِ الْحـَسَنِ، عَنْ أُمِّهِمْ فَاطِمَةَ بِنْتِ الْحـُسَینِ، عَنْ أَبِیهَا، عَنْ جَدِّهَا عَلِیِّ بْنِ أَبِی طَالِبٍ( عَنِ النَّبِیِّ( قَالَ: النِّسَاءُ عِیٌّ وَ عَوْرَاتٌ فَدَاوُوا عِیهُنَّ بِالسُّکُوتِ وَ عَوْرَاتِهِنَّ بِالْبُیوتِ؛ 3
پیامبر( فرمود: زنان، درمانده و آسیب پذیرند. درماندگیِ آنان را با سکوت و آسیبپذیری آنان را با در خانه نگهداشتن، درمان کنید.
ام کلثوم دختر ابوبکر میگوید: مردان از زدن زنان، منع شدند. پس از مدّتی به پیامبر(ص) شکایت کردند. پیامبر به آنان اجازه داد؛ ولی فرمود: مردان نیک، هرگز زنان را کتک نمیزنند
2.وَجَدْتُ فِی بَعْضِ کُتُبِ الْمـَنَاقِبِ أَخْبَرَنَا عَلِیُّ بْنُ أَحْمَدَ الْعَاصِمِیُّ، عَنْ إِسْمَاعِیلَ بْنِ أَحْمَدَ الْبَیهَقِیِّ، عَنْ أَبِیهِ أَحْمَدَ بْنِ الْحـُسَینِ، عَنْ أَبِی عَبْدِ اللهِ الْحـَافِظِ، عَنْ أَبِی مُحَمَّدٍ الْخـُرَاسَانِیِّ، عَنْ أَبِی بَکْرِ بْنِ أَبِی الْعَوَّامِ، عَنْ أَبِیهِ، عَنْ حَرِیزِ بْنِ عَبْدِ الْحـَمِیدِ، عَنْ شَیبَةَ بْنِ نَعَامَةَ، عَنْ فَاطِمَةَ بِنْتِ الْحـُسَینِ، عَنْ فَاطِمَةَ الْکُبْرَی قَالَتْ: قَالَ رَسُولُ اللهِ(: کُلُّ بَنِی أُمٍّ ینْتَمُونَ إِلَی عَصَبَتِهِمْ إِلاَّ وُلْدَ فَاطِمَةَ فَإِنِّی أَنَا أَبُوهُمْ وَ عَصَبَتُهُم . 4
رسول خدا فرمود: فرزندانِ مادران، به پدران ْمنسوب شوند، مگر فرزندان فاطمه که من پدر و قبیله آنانم.
دو. از سوی دیگر، زنان، روایتهای فراوانی در دفاع از حقوق خود، نقل کردهاند. به این نمونهها بنگرید:
1. و أخرج ابن سعد، و البیهقی، عن اُم کلثوم بنت أبی بکر قالت: کان الرجال نهوا عن ضرب النساء ثم شکوهن إلی رسول الله( فخلی بینهم و بین ضربهن، ثم قال: و لن یضرب خیارکم؛ 5
ام کلثوم دختر ابوبکر میگوید: مردان از زدن زنان، منع شدند. پس از مدّتی به پیامبر(ص) شکایت کردند. پیامبر به آنان اجازه داد؛ ولی فرمود: مردان نیک، هرگز زنان را کتک نمیزنند.
2. و اخرج عبدالرزاق عن عائشه، عن النبی( قال: أما یستحیی أحدکم أن یضرب امرأته کما یضرب العبد؟ یضربها أول النهار ثم یضاجعها آخره؟! 6
عایشه از پیامبر( نقل میکند که فرمود: شما مردان، حیا نمیکنید که زنانتان را چون بردگان، کتک میزنید؟ روز، آنها را کتک میزنید و شب با آنان به یک بستر میروید؟!سه. عکس العمل زنان در برابر روایتهایی که ظاهری ضدّ زن دارند، از قرن اول اسلام، به ثبت رسیده است: تعدادی از ایرادهای عایشه بر صحابه، در زمینه نقل احادیث مربوط به زن از سوی ایشان است. در کتابی که زرکشی با عنوان الاجابة لإیراد ما استدرکته عایشة علی الصحابة نوشته و در آن، ایرادها و استدارکهای عایشه بر صحابه را برشمرده، از مجموع هفتاد و شش نقد و ایراد عایشه بر صحابه، سیزده مورد 7 به حوزه مسائل زنان برمیگردد که برخی از آن موارد، عبارتند از:
1. قال أبو داوود الطیالسی فی مسنده: حدثنا محمد بن راشد، عن مکحول قال: قیل لعائشة: إنّ أبا هریرة یقول: قال رسول الله(: الشؤم فی ثلاثة: فی الدار، و المرأة، و الفرس . فقالت عائشة: لم یحفظ أبو هریرة: إنه دخل ورسول الله(یقول: قاتل الله الیهود! یقولون: إن الشؤم فی ثلاثة: فی الدار، و المرأة، و الفرس . فسمع آخر الحدیث، و لم یسمع أوله؛ 8
ابو هریره میگوید: رسول خدا( فرمود: شومی و بدشگونی در سه چیز است: خانه، زن و اسب. عایشه گفت: ابو هریره حدیث را درست حفظ نکرد. او وارد شد و پیامبر( داشت میفرمود: خداوند، یهود را بکشد که میگویند: شومی در سه چیز است: خانه، زن و اسب . ابو هریره آخر حدیث را شنید؛ ولی اولش را نشنید.2. قال أبوحاتم ابن حبان فی صحیحه: أخبرنا محمد بن الحسن: حدّثنا قتیبة: حدّثنا حرملة بن یحیی قال: حدّثنا ابن وهب: حدّثنا یونس، عن ابن شهاب: حدّثتنی عمرة بنت عبد الرحمن: عائشة أخبرت أنّ أبا سعید الخدری قال: نهی رسول الله( المرأة أن تسافر إلا و معها ذو محرم. قالت عمرة: فالتفتت عائشة الی بعض النساء ]و قالت[ : ما لِکُلّکُنّ ذو مَحرمٍ . و أخرجه البیهقی فی سننه، ثم قال أبو حاتم: لم تکن عائشه بالمتهمة أبا سعید لعدالته، و إنما أرادت بقولها: ما لکلکن ذو محرم . ترید أنه لیس لکلکن ذو محرم تسافر معه، فاتقین الله، و لا تسافر واحدة منکن إلا بذی محرم یکون معها. قلت: ینافی هذا روایة البیهقی: ما کلهن ذوات محرم ، و قد أدخله فی باب لزومها الحج مع النساء الثقات. 9 ابو سعید خدری میگوید: پیامبر( منع کرد که زن مسافرت کند، مگر آنکه با وی مَحرمی باشد. عمره میگوید: عایشه رو کرد به زنان و گفت: مگر همه شما محرم دارید؟! ابو حاتم گفته است: عایشه نمیخواست ابو سعید را متهم کند، چون وی (ابو سعید) عادل است؛ بلکه خبر داد که همه زنان، محرم ندارند. من (زرکشی) میگویم: بیهقی این روایت را در جایی نقل کرده که زن میتواند به حج رود؛ اگر زنان مورد اطمینان، همراه وی باشند؛ یعنی سخن عایشه را خبری معنا نکرده، بلکه آن را تعجبی تلقی کرده است.
3. قال الامام أحمد بن حنبل فی کتاب المناسک الکبیر: حدّثنا عبد الله بن یزید: حدّثنا سعید، یعنی ابن أبی أیوب قال: حدّثنی سلیمان بن کیسان، عن أبی الزبیر، عن مجاهد: أنّ عائشه زوج النبی( کانت تقول: ألا تعجبون من ابن الزبیر، یفتی المرأة المحرمة أن تأخذ من شعرها أربع أصابع، و إنما یکفیکها من ذلک التطریف ؛ 10 عایشه همسر پیامبر( گفت: از پسر زبیر، تعجب نمیکنید؟ فتوا میدهد که زن مُحْرم باید به اندازه چهار انگشت از موهایش را قیچی کند، با آنکه یک ذره هم کفایت میکند.
4. روی أبو القاسم عبد الله بن محمد بن علی البغوی: حدّثنا عبید الله بن عمر قال: حدّثنا خالد بن الحارث قال: حدّثنا عبید الله بن عمر، عن القاسم بن محمد قال: بلغ عائشة - رضی الله عنها - أنّ أبا هریرة یقول: إنّ المراة تقطع الصلاة ، فقالت: کان رسول الله( یصلی، فتقع رجلی بین یدیه، او بحذائه، فیصرفها، فأقبضها .11أخرج مسلم، عن أبی هریره قال: قال رسول الله(: یقطع الصلاة: المرأة، و الحمار، و الکلب و یقی ذلك مثل مُؤخرة الرَحّل . و قد استدرکت عائشة ـ رضی الله عنها ـ ذلك، فأخرج الشیخان فی صحیحیهما، عن مسروق، عن عائشة و ذکر عندها ما یقطع الصلاة: الکلب، و الحمار، و المرأة، فقالت عائشة: شبهتمونا أنّ بالحمیر و الکلاب! و الله لقد رأیت رسول الله ـ صلی الله علیه و سلم ـ یصلّی و إنّی علی السریر بینه و بین القبلة مضطجعة، فتبدو لی الحاجة، فأکره أن أجلس فأوذی رسول الله ـ صلی الله علیه و سلم ـ ، فانسل من عند رجلیه؛ به عایشه خبر رسید که ابو هریره میگوید: زن ]اگر جلوی نمازگذار باشد[، نماز را باطل میکند . عایشه گفت: رسول خدا نماز میخواند و پاهایم جلوی او یا در مقابل وی بود. آنها را کنار میزد و من هم ]فقط[پاهایم را جمع میکردم. و باز نقل شده است که نزد عایشه گفته شد که سه چیز، نماز را برهم میزند: سگ، الاغ و زن . عایشه گفت: ما را به خران و سگان، تشبیه کردید! به خدا سوگند که خودم دیدم رسول خدا( نماز میخواند و من بر تخت میان او و قبله خوابیده بودم. برایم کاری پیش میآمد و نمیخواستم بنشینم و پیامبر را ناراحت کنم ]این بود که[ از جلوی پاهایش خود را میکشیدم. ]یعنی خمیده یا درازکش، رد میشدم[.
امام صادق(ع) فرمود: رسول خدا برای زنان، خطابه ایراد کرد و فرمود: ای گروه زنان، صدقه دهید، هر چند از زیورتان، و هر چند با یک خرما یا نیم خرما؛ چرا که بیشتر شما هیزم جهنم هستید. بسیار لعن میکنید و خویشان را نادیده میانگارید . زنی عاقل از بنی سلیم گفت: مگر ما مادران نیستیم؟!... .
5.محمد بن یعقوب، عن محمد بن یحیی، عن أحمد بن محمد، عن علی بن الحکم، عن علی بن أبی حمزة، عن أبی بصیر قال: سمعت أبا عبد الله( یقول: خطب رسول الله( النساء، فقال: یا معاشر النساء! تصدقن و لو من حلیکن و لو بتمرة و لو به شق تمرة؛ فإن أکثرکن حطب جهنم، إن کن تکثرن اللعن و تکفرن العشیرة . فقالت امرأة من بنی سلیم لها عقل : یا رسول الله! أ لیس نحن الأمهات؟! امام صادق(ع) فرمود: رسول خدا برای زنان، خطابه ایراد کرد و فرمود: ای گروه زنان، صدقه دهید، هر چند از زیورتان، و هر چند با یک خرما یا نیم خرما؛ چرا که بیشتر شما هیزم جهنم هستید. بسیار لعن میکنید و خویشان را نادیده میانگارید . زنی عاقل از بنی سلیم گفت: مگر ما مادران نیستیم؟!... .
چهار. در دوره معاصر، اولین کسانی که در نقد و بررسی احادیث مربوط به زنان، اثری تدوین کردند، زنان بودند. به این موارد بنگرید:
- زن از دیدگاه نهج البلاغه، فاطمه علایی رحمانی، تهران: سازمان تبلیغات اسلامی، - المراة فی نهج البلاغة، دکتر نجوی صالح الجواد، لندن: معهد الدراسات العربیة والاسلامیة، 1999م / 1419ق.
حال اگر بپذیریم که تفاوتهای جنسیتی، خواه فرهنگی باشند و خواه ذاتی، تأثیری هر چند اندک در تعامل با حدیث دارند، این پرسشها باید مورد پژوهش قرار گیرند:
1. حدود تأثیرگذاری جنسیت بر تعامل با حدیث چیست؟
2. آیا میتوان این تأثیرگذاری را از میان برداشت؟
3. آیا این تأثیرگذاری، قابل کنترل و اندازهگیری است؟
4. شاخصها و نشانههای این تأثیرگذاری چیست؟
5. این تأثیرگذاری، چه آثار و پیامدهای معرفتی و شناختی دارد؟
امید است این نوشتار کوتاه بابی را برای پژوهشهای جدّی و سودمند، گشوده باشد.
پینوشتها:
1. از این نویسنده تاکنون دو مقاله و یک گفتگو در حوزه ارتباط جنسیّت با علوم و تفسیر و ترجمه قرآن منتشر شده است: - جنسیت و تفسیر متون دینی (گفتگو)، ماهنامه زنان، ش 136. - نگاهی به تفسیر مخزن العرفان بانو امین اصفهانی ، آینه پژوهش، ش98 - 99. - جنسیت و ترجمههای قرآن ، فصلنامه بینات، ش 49 - 50. همچنین کتاب القرآن والمراة، نوشته امینه ودود، این مسأله را در حوزه تفسیر قرآن، بررسی کرده است.
2. این آمار بر پایه این سه منبع استخراج شده است. - موسوعة امهات المؤمنین، 1470 حدیث (روایات اهل سنت)، - جامع مسانید النساء، 1752 حدیث (روایات اهل سنت)، - سهم زنان در نشر حدیث، ص 151 ، 487 حدیث (روایات شیعه).
3. وسائل الشیعة، ج 20، ص 66 ، 25053.
4. بحارالأنوار، ج 43، ص 228.
5.الدر المنثور، ج 4، ص 404، ذیل آیه 34 سوره نساء.
6. همان، ص 405.
7. ر.ک: الاجابة لإیراد ما استدرکته عایشة علی الصحابة، ص 117، 121، 124، 128، 129، 135، 137، 143، 152، 158، 163، 169 و 174.
8. الاجابة لایراد ما استدرکته عایشة علی الصحابة، ص 124.
9.همان، ص 143.
10. همان، ص 152.
11. همان، ص 135.
گروه دین تبیان
مهدی مهریزی