هشتمین امام و هشت شاگرد برجسته

سال ۱۸۳ ه.ق امامت در شرایطی به حضرت امام رضا علیه السلام منتقل شد که پدرشان حضرت امام کاظم علیه السلام سالیانی را در زندان هارون عباسی محبوس بودند. این حبس موجب شده بود که نشر معارف شیعی...
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

 هشتمين امام و هشت شاگرد برجسته 

سال ??? ه.ق امامت در شرايطي به حضرت امام رضا عليه السلام منتقل شد که پدرشان حضرت امام کاظم عليه السلام سالياني را در زندان هارون عباسي محبوس بودند. اين حبس موجب شده بود که نشر معارف شيعي از منبع اصلي آن، دچار وقفه شود. حضرت امام رضا عليه السلام توانستند در همان جايگاه پدران خود در مسجد النبي صلي الله عليه وآله وسلم نشسته به تفسير قرآن، فتواي فقهي و تربيت شاگردان بپردازند. پس از مرگ هارون به دليل اختلاف داخلي شديد ميان مامون و امين عباسي که منتهي به کشته شدن امين گرديد، فرصت مناسب تري براي امام رضا عليه السلام پديدار شد تا با استفاده از فضاي به وجود آمده، کار علمي بيشتري انجام دهند.

 

به طور کلي زندگي حضرت امام رضا عليه السلام به دو بخش مدينه و طوس تقسيم مي شود. در مدينه و قبل از آنکه طوس به اجبار مامون عباسي محل اقامت ايشان شود، علاوه بر راويان بزرگي که تحت نظرشان تربيت شدند، شاگرداني در ديگر رشته هاي علمي نيز وجود داشته اند. شاگرداني که زمينه فعاليت علمي آنان دايره گسترده اي را شامل مي شد و از متخصصين در علم کلام و مناظره با مخالفين تشيع تا دانش آموختگاني در زمينه طب، نجوم، ادب و شعر را دربرمي گرفت. برخي از اين شاگردان به تاليف کتاب، تربيت شاگرد و انتقال معارف به ديگر بلاد اسلامي پرداختند و توانستند با معارفي که از محضر امام هشتم عليه السلام آموخته بودند، خود در سطح کلان منشاء اثر شوند. اضافه بر اين گروهي از اين شاگردان، با عرضه احاديث موجود به محضر امام عليه السلام کار پالايش اين احاديث با نظر ايشان را سامان دادند.

در طوس هم که امام رضا عليه السلام به عنوان وليعهد مامون معرفي شدند، با استفاده از اين حاشيه امن توانستند ضمن گفتگو با علماي بزرگ تمام اديان و مذاهب مطرح در آن دوره، قدرت منطق وحي و حقانيت آخرين فرستاده پروردگار را به نمايش گذارده خود را به عنوان داناترين فرد بشناسانند. هرچند اين مناظرات با حسن نيت مامون عباسي همراه نبود و سعي وي ناتوان جلوه دادن ايشان بود، اما فرصت استثنائي به وجود آورد تا علويان هم با امنيت به ترويج معارف و عقايد شيعي بپردازند و هم به خاطر پيروي از امامي که تمام عالمان آن روز در برابرش سر تسليم فرود آوردند، سرافراز گردند.

در ادامه، گزارشي از هشت تن شاگرد حضرت امام رضا عليه السلام را که هر يک به شيوه اي خاص در زمينه نشر معارف تشيع نقش مهمي ايفا کرده اند، ملاحظه مي کنيد.

?) ابراهيم بن هاشم قمي

اهل کوفه بوده است و نامش را در زمره شاگردان و اصحاب حضرت امام رضا و حضرت امام جواد عليهما السلام آورده اند. ايشان علاوه بر آنکه خود از عالمان بلند آوازه شيعه بوده، کاملا مورد اعتماد دانشمندان پس از خود هم محسوب مي شود تا جايي که فقط در کتاب "کافي" حدود سي بار از وي روايت نقل شده است.

ايشان که افزون بر آموختن در محضر دو امام معصوم عليهماالسلام شاگرد راوي بزرگي چون "يونس بن عبدالرحمان" نيز بوده، در کتب رجالي به عنوان اولين فردي شناخته مي شود که دانش روايي راويان عراق را به قم منتقل نمود طوري که باعث شکوفايي مدرسه قم و ري گرديد. نشر علوم اهل بيت عليهم السلام در شهرهاي مهم ايران آن روزگار، موجب ظهور محدثين و راويان سرشناسي شد. از سوي ديگر به دليل آن که جو اجتماعي و حکومت، به شکل مستقيم در اشاعه علوم ديني تاثيرگذار است، زيستن "ابراهيم" در ايران تحت حکومت "آل بويه" به وي کمک شاياني نمود. نام برخي از بزرگان نامي که از مدرسه او بيرون آمدند، چنين است:

علي بن ابراهيم (فرزند ايشان) صاحب تفسير؛ محمد بن يعقوب کليني صاحب کتاب "کافي"؛ علي بن حسين بن بابويه (پدر شيخ صدوق) و ابن قولويه (استاد شيخ مفيد) (?)

محدث قمي مي نويسد: از اموري که بر بزرگي ايشان دلالت دارد آن است که ادعيه و اعمالي که در مسجد سهله به جا آورده مي شود و علما درستي آن را پذيرفته اند، از نظر سند به "ابراهيم بن هاشم" منتهي مي شود (?).

او را از نظر تعداد رواياتي که نقل کرده، بي نظير دانسته اند و اين عدد را حدود ???? مورد شمرده اند (?). فعاليت علمي ايشان تنها نقل روايت و پرورش شاگرد نبوده، بلکه تاليفاتي هم براي ايشان ذکر شده که برخي از آن عبارت است از: کتاب "النوادر" و کتاب "قضايا اميرالمومنين عليه السلام".

?) احمد بن محمد بن عيسي

نويسندگان کتب رجال از ايشان به عنوان "شيخ القميّين" و فقيه قم ياد کرده اند. شيخ طوسي نام وي را در ليست اصحاب سه امام، حضرت رضا، حضرت جواد و حضرت هادي عليهم السلام، ثبت کرده و درگذشتش را در عصر غيبت صغري دانسته است (?).

به سهولت مي توان ايشان را از جمله پايه گذاران مکتب حديث در حوزه قم ناميد. "احمد بن محمد بن عيسي" در تشخيص احاديث صحيح صاحب سبک بوده و در مورد نقل احاديث به شدت احتياط مي کرده است. همين رويه از سوي وي در مورد ساير راوياني که به قم مهاجرت مي کردند، ديده مي شود تا جايي که هر راوي را که از راويان ضعيف حديث نقل مي کرده، از قم اخراج مي نموده و اجازه نشر آنچه را منطبق بر موازين نمي دانسته، نمي داده است (?). در اين راستا مي توان به ماجراي رخ داده ميان او و "احمد بن محمد بن خالد برقي" اشاره کرد. برقي که خود از شاگردان امام رضا، امام جواد و امام هادي عليهم السلام بوده، به قم مي رود. در آن زمان رياست حوزه قم در دست "احمد بن محمد بن عيسي" بوده است. وقتي "برقي" شروع به نقل حديث مي کند، رئيس حوزه وي را به جرم نقل احاديث ضعيف از قم تبعيد مي کند. جالب اينجاست "احمد بن محمد بن عيسي" که در مکتب امامت پرورش يافته و به زيور آزادگي آراسته بوده وقتي متوجه اشتباه خود درباره "برقي" مي شود، وي را با احترام به قم بازمي گرداند و وقتي او از دنيا مي رود، خود با پاي برهنه در تشييع پيکر وي شرکت مي کند (?).

از جمله کتب ايشان کتاب "النوادر" است. در اين کتاب که نسخه خطي آن در کتاب آستان قدس رضوي نگهداري مي شود، چنين عبارتي به چشم مي خورد: يقول عبدالله علي بن موسي الرضا... « بنده خدا علي بن موسي الرضا چنين مي گويد...».

?) علي بن مهزيار اهوازي

پدر ايشان، در ابتدا مسيحي بود ولي بعد اسلام آورد اما خود وي از دانشمندان سرشناس و فقهاي برجسته است. "علي بن مهزيار" ابتدا خدمت حضرت امام رضا عليه السلام رسيد و در محضر ايشان علم آموخت و نقل روايت کرد. تربيت پذيري اين راوي و تلاشش موجب شد که پس از شهادت امام رضا عليه السلام، در شمار راويان خاص حضرت امام جواد عليه السلام درآيد و به مقام وکالت ايشان و سپس وکالت حضرت امام هادي عليه السلام برسد.

در تواريخ از وي به عنوان يکي از پارسايان اهل عبادت ياد شده، طوري که نوشته اند: هنگام طلوع خورشيد به سجده مي رفت و سربرنمي داشت تا براي هزار نفر از برادران ديني خود همانطور که براي خويش دعا مي نموده، دعا کند.

براي ايشان حدود ?? کتاب شمرده اند، از جمله: الجامع، حروف القرآن، الانبياء و البشارات (?).

شرح بيشتر در مورد زندگي وي را در نامه نگاري هايي که ميان ايشان و حضرت امام جواد عليه السلام انجام مي شده، پي مي گيريم؛ نامه هايي که از جلالت شأن و جايگاه ويژه اش نزد ائمه عليهم السلام حکايت مي کند. به عنوان نمونه جواد الائمه عليه السلام در يکي از اين نامه ها مي نويسند:

يا علي! خداوند جزاي نيکو به تو عنايت فرمايد، و تو را بهشت خويش جاي دهد، و تو را از خواري در دنيا و آخرت رهايي بخشد، و با ما محشورت فرمايد. يا علي! من تو را در نصحيت به مردم و طاعت خدا و خدمت به خلق و اکرام و انجام واجبات آزمودم، پس اگر بگويم مانند تو نديدم راست گفته ام. خداوند تو را ساکن مراتب اعلاي بهشت فرمايد. زحمات و خدمات تو در سرما و گرما و شب و روز برما پوشيده نيست، از خدا مي خواهم هنگامي که همه مردم را در قيامت محشور مي کند تو را به رحمتي که مورد رشک مردم باشد، بپوشاند که او شنونده دعاست (?).

?) احمد بن محمد بن ابي نصر بزنطي

از مردم کوفه و جزو ياران ويژه حضرت امام رضا و حضرت امام جواد عليهماالسلام بوده است. وي نزد اين دو امام عليهماالسلام بسيار ارجمند و محترم بوده و به مرتبه بالايي در فقاهت دست يافت طوري که همه دانشمندان شيعه فقاهت ايشان را پذيرفته و او را مورد اطمينان و وثوق کامل مي دانند (?).

اين داستان از نزديکي وي به حضرت امام رضا عليه السلام خبر مي دهد، خود "بزنطي" مي گويد:

خدمت حضرت رضا عليه السلام بودم که شب فرا رسيد. به ايشان عرض کردم: اجازه مي دهيد بروم؟ حضرت عليه السلام فرمودند: شب شده، نزد ما بمان، آنگاه به خادم منزل دستور دادند که بستر خود ايشان را در اتاقي براي من بگستراند. وقتي به آن اتاق رفتم، به خود گفتم: من کجا و خانه ولي خدا؟ من کجا و خوابيدن در بستر امام عليه السلام؟ همين که اين افکار به ذهنم آمد، امام رضا عليه السلام مرا صدا زدند و فرمودند: اي احمد! روزي اميرمومنان عليه السلام به عيادت صعصعة بن صوحان رفتند. پس از عيادت به صعصعه فرمودند: اي صعصعه! عيادت مرا مايه فخر خود بر قومت قرار مده، براي خداوند تواضع پيشه کن تا خداوند تو را بلندمرتبه سازد (?). تکريم امام عليه السلام از "بزنطي"، راهنمايي و توجه به پرورش روحي وي آنهم به شکل غير مستقيم و استناد به رفتار اميرالمومنين عليه السلام از نکات برجسته اين ماجراست.

بزنطي کتابي در فقه به نام "الجامع" تاليف نمود که احاديث آن از ديرباز مورد توجه فقهاي شيعه است. "بزنطي" در سال ??? ه.ق درگذشت.

اين مطلب ادامه دارد...


پي نوشت اولين بخش:

? اضواء علي عقايد الشيعة الامامية، آيت الله سبحاني، ص???

? سفينة البحار، ثقة المحدثين شيخ عباس قمي، ج?، ص??

? رجال نجاشي، ص??

پي نوشت دومين بخش:

? رجال، شيخ طوسي، ص???

? تنقيح المقال، آيت الله مامقاني، ج?، ص??

? برگرفته از کليات في علم الرجال، آيت الله سبحاني

پي نوشت سومين بخش:

? رجال نجاشي، ص??? و الفهرست، شيخ طوسي، ص??

? حياة الامام الرضا (عليه السلام)، شيخ باقر شريف قرشي، ج?، ص???

پي نوشت چهارمين بخش:

? الکني و الالقاب،ثقة المحدثين شيخ عباس قمي، ج?، ص???

? معجم رجال الحديث، آيت الله خويي، ج?، ص??

بخش حريم رضوي

 

مطالب مرتبط مجموعه : رواق ها
آخرین مطالب سایت