هر جمعه کمتر پلک میزنم تا بیشتر ببینمت
هرجمعه کمتر پلک ميزنم تا زودتر ببينمش
خداوندا!
امروز جمعه..
دلم ميگيرد و به ياد آقايم دلتنگتر از هميشهام!
من نيز همچون تمام منتظرانِ سرورم، هرجمعه کمتر پلک ميزنم تا زودتر ببينمش!
هرجمعه که کوچه پس کوچههاي دل را آب و جارو ميکنيم،براي استقبال از گام
هايي که معطر به عِطر گل ياساند...
همه در اين انديشهايم که: " اين جمعه... جمعه ي وصل است؟؟"
مهدي جان!
اين منم..
رو سياهترين منتظرانت!
به ستوه آمده از اين همه نخوت و کينه و بوي تعفني که دنيا را فراگرفته است!
از کودکي آموختم وآموختيم که: دنيا مرزعه آخرت است؛
پس... هرچه داشتيم،کاشتيم!
"اندک اندک"،هرچه که بود...!
وامروز اين مزرعه با تمام اندک محصولش،غرق آتشي از کينه و نفرتِ شيطان است!
نفرتي که منِ انسان، مخاطب آنم!
جانم به فدايت..
امروز در اين هواي غبار آلود، چَشم،چَشم را نمي بيند،چه رسد که دل... دل را؟!
هر دم که فرو ميبريم، به شوق عطر حضور توست؛ ورنه اين هوا غريب است...
و همچو بغضِ گلوي تمام دلشکستگانت... سنگين!
مفهوم زندگانيم!
از گذشته هيچ کودکي به دنيا نيامد مگر با... گريه؛
حال اين گريه از کجا بود؟ فقط خدا ميداند...
همواره انديشيدهايم، که شايد از فراغ تنها آغوش مهربان و بيمنت بود؛
و اين بغض و گريه،بر گلو ميماند و پنهان بود تا... وصال!
اما امروز چه بر سر انسان آمده که قهقهه ميزند،بر آن هق هق عاشقانه؟!
اين شريفترين مخلوق چه کرده که،پليدترين مخلوق او را به سخره گرفته است؟
صداي قهقهههاي شيطان آزارم ميدهد،حتي گوش خراشتر از آنروز است...
همانروز که... هبوط يافتم!!!!!!!!
اي پسر فاطمه...
امروز گرچه دستمان تهيست و سرد،اما دل همواره لبريز گرماي عشق توست!
اين روزها نجوا،نجواي العجل است براي ظهور منجي.
که البته شيطان کمر همت خود را بسته تا اين واژه را نيز همچون انسانيتِ انسانها ،
به بازي گرفته و باب ميل خود معنا بخشد...
اما به خداوندگاري که در هيچ کجاي دنيا نيافتم همچو او را،که تو تنها آرامشبخش
اين همه بشر هستي و تنها تو منجي بودي و ميماني!
عزيز زندگانيم!
گرچه دل،تنگ است،اما مجال تنگتر.
فقط ميخواهم بگويم: " امروز همچو هرجمعه ديگر،دستان منتظرانت دخيلند بر
آستان پر مهر خداوند،تا مگر بيايي! "
اللهم عجل لوليک الفرج (عج )
ارسالي از gole yas
او خواهد آمد
هر روز براي آمدنت دعا ميکنيم
و براي نيامدنت کارهاي بسيار!
ارسالي از mountain
باشگاه کاربران