توسل به صدیقه طاهره (س)

تسائل بر خانه اهل بيت(عليهم السلام) انتظار نمى كشيد. اهل بيت(عليهم السلام) سائل را قبل از اين كه سؤال كند، جواب ميدادند و سائل بر درب خانه اهل بيت(عليهم السلام) منتظر جواب نمى ماند
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

براى دفاع از مظلوميت حضرت فاطمه زهرا(عليها السلام)

هر كارى كه بتوانيم، بايد انجام دهيم

 

 

بگذار پاهايم براى مظلوميت حضرت فاطمه زهرا (عليها السلام) بسوزد

فرزند فقيه مقدس، ميرزاى تبريزى (قدس سره) ميگويد: حركت مرحوم ميرزا (قدس سره) با پاى برهنه با جمعى از فضلا، طلاب و مؤمنين در روز سوم جمادى الثانى؛ يعنى روز شهادت حضرت فاطمه زهرا (عليها السلام) در فصل گرما واقع ميشد؛ گرما بسيار سوزاننده بود، حتى يك گام برداشتن بر روى زمين با پاى برهنه مشكل بود، به طورى كه من طاقت نداشتم قدمى بردارم. از اين رو به مرحوم والد(قدس سره)رو كرده و گفتم: آقا! گرما شديد است شما اگر اذيت ميشويد، كفش بپوشيد. ايشان همان طور كه به سينه ميزد و گريه ميكرد، فرمودند: فرزندم! بگذار پاهايم بسوزد. براى مصيبت حضرت فاطمه زهرا (عليها السلام)هر كارى بكنم، كم است. مگر اين دخت رسول خدا (صلى الله عليه وآله)چه گناهى داشت كه اين همه ظلم در حق او مرتكب شدند، پسرم! مگر مصيبت حضرت كم بود؟ ما در مصيبت بى بى دو عالم (عليها السلام) هر كارى كنيم، كم كرده ايم. ميخواهم هرآنچه در توان دارم در راه حضرت فاطمه زهرا(عليها السلام)تلاش نمايم تا قيامت حسرت آن را نخورم». فرزند مرحوم ميرزا(قدس سره)مى گويد: وقتى به خانه برگشتيم، كف پاى ايشان بر اثر شدت گرماى سوزان آسيب ديده بود؛ وليكن ايشان اشك ميريخت و ميفرمود: اين براى مصيبت حضرت فاطمه زهرا (عليها السلام) كم است. ما قدر و منزلت سرور زنان عالم را نمى دانيم، حتى اميرالمؤمنين(عليه السلام) كه كفو فاطمه بود و اگر او نبود براى فاطمه كفوى پيدا نمى شد كه امام صادق(عليه السلام)فرمود: «لو لا ان الله تبارك وتعالى خلق اميرالمؤمنين(عليه السلام) لفاطمة، ما كان لها كفو على ظهر الارض من آدم ومن دونه»  با اين حساب مولاى متقيان براى استحكام پيوند و حرمت پيامبر عزيز اسلام، وصايت اموال خويش را به عهده فرزندان فاطمه گذاشته و فرمود: «... وانى انما جعلت القيام بذلك الى ابنى فاطمة ابتغاء وجه الله، وقربةً الى رسول الله وتكريماً لحرمته وتشريفاً لوصلته»  با در نظر گرفتن اين دو مطلب آيا باز ميتوان گفت: ما براى فاطمه زهرا(عليها السلام) كارى كرده و خدمتى به مذهب بر حق تشيع نموده ايم كه چون فاطمه و انبياء بزرگوارش فدايى آن هستند.

 

سائل بر در خانه اهل بيت(عليهم السلام) انتظار نمى كشيد

ميرزاى تبريزى(قدس سره) و محبت به اهل بيت(عليهم السلام)

فاضل محترم، سيد محمدحسن ميرحسينى ميگويد: در ايام شهادت حضرت صديقه كبرى ـ فاطمه زهرا (عليها السلام) ـ شور حال خاصى در بيت فقيه مقدس، مرحوم ميرزا جواد تبريزى (قدس سره) برقرار بود. بنا داشتيم در گوشه اى از حسينيه معظم له، درب خانه مبارك فاطمه زهرا (عليها السلام)را به صورت نمادين بسازيم. از صبح زود همراه عده اى از دوستان و آقازاده مرحوم ميرزا (قدس سره)كه ناظر بر ساخت خانه فاطمه زهرا (عليها السلام) بود، مشغول كار شديم. بعداز ظهر كه كارهاى نهايى انجام ميگرفت، به ناگاه مرحوم ميرزا(قدس سره) به حسينيه تشريف آوردند، در حالى كه محاسن مبارك را به دست گرفته بود، پرسيد: اين جا چه خبر است؟ نزديك ايشان كه شدم، ديدم صورت مبارك ايشان حالت غم به خود گرفته. عرض كردم مشغول ساخت خانه حضرت زهرا (عليها السلام)هستيم. آقا آرام آرام به سوى خانه نمادين آمدند و با همان حالت منقلب اشاره به درب سوخته كه نيمه باز بود كرده و فرمود: درب اين گونه نبود. وقتى كه هجوم آوردند در كامل باز شد. بعد نگاهى به سكويى كه بر درب خانه ساخته بوديم انداختند و فرمودند: اين سكو چيست؟ عرض كرديم: آقا جان! شنيده ايم كه بر درب خانه اميرالمؤمنين(عليه السلام)سكويى گلى بود كه حضرت براى قضاوت و رفع امور بر آن مينشستند و گاه سائل بر روى آن به انتظار اهل بيت(عليهم السلام) مينشست. به اين جا كه رسيديم، آقا با عصبانيت و حالتى عجيب فرمودند: نه! نه! سائل بر خانه اهل بيت(عليهم السلام) انتظار نمى كشيد. اهل بيت(عليهم السلام) سائل را قبل از اين كه سؤال كند، جواب ميدادند و سائل بر درب خانه اهل بيت(عليهم السلام) منتظر جواب نمى ماند. بعداز اين جمله كه تمامى اطرافيان را در بهت فرو برده بود، ايشان از تمام كسانى كه با دست و لباس گلى و خاكى مشغول كار بودند، تفقد جستند و فرمودند: خداوند به شما توفيق دهد مأجور باشيد.


فرآوری حامد رهنما گروه حوزه علمیه

 

مطالب مرتبط مجموعه :
آخرین مطالب سایت