اعجاز معانى قرآن
اعجاز معانی قرآن
زیبایى قرآن فقط در الفاظ و عبارات و فصاحت و بلاغت آن نیست. این كتاب مقدس برخوردار از یك زیبایى برتر و ارزش والاتر، یعنى مفاهیم و معانى عمیق و دقیق است. قرآن رسالت خویش را هدایت بشر شناسانده است، و كتابى است كه پیامبر، با آن، مردم را از ظلمتها به نور رهنمون مىگردد.1
قرآن به عنوان قانون اساسى اسلام در برگیرنده مجموعهاى از اصول و ضوابط هماهنگ با فطرت انسانى است كه همواره بر تارك اندیشهها چون خورشیدى مىدرخشد و عزت و عظمت را در گرو آشنایى و عمل به قوانین خود مىداند.
قرآن در این بخش بدون شك اعجاز است. در زمانى كه انحطاط در اخلاق و آداب و رسوم اجتماعى به اوج خود رسیده بود و غارت و چپاول، امتیاز به حساب مىآمد و دختران زنده به گور مىشدند و خیانت و فساد و فحشا و بىعدالتى فراگیر شده بود، قرآن، كه پرچمدار مترقىترین قوانین و مطرحكننده ارزشها و فضایل انسانى است ظهور مىكند و به مردم صداقت، امانت، اخوت، وحدت و انسانیت را یادآور مىشود; آنان را از جهل به سوى علم، از تاریكى به سوى نور و روشنایى و از رذایل به سوى فضایل سوق مىدهد.
در سایه همین تعلیمات و قوانین حیاتبخش است كه اسلام شرق تا غرب عالم را فرا مىگیرد و پرچم تمدن شكوهمند اسلامى در همه اقطار به اهتزاز درمىآید. نمونههایى از این اصول و قوانین را در قرآن یادآور مىشویم:
الف) اصل عدالت و امانت
إِنَّ اللّهَ یَأْمُرُكُمْ أَن تُؤدُّواْ الأَمَانَاتِ إِلَى أَهْلِهَا وَإِذَا حَكَمْتُم بَیْنَ النَّاسِ أَن تَحْكُمُواْ بِالْعَدْلِ.2
ب) اصل كلى امر به نیكىها و نهى از زشتىها
إِنَّ اللّهَ یَأْمُرُ بِالْعَدْلِ وَالإِحْسَانِ وَإِیتَاء ذِی الْقُرْبَى وَیَنْهَى عَنِ الْفَحْشَاء وَالْمُنكَرِ وَالْبَغْیِ یَعِظُكُمْ لَعَلَّكُمْ تَذَكَّرُونَ3
ج) اصل مقابله به مثل در برابر متجاوزان
فَمَنِ اعْتَدَى عَلَیْكُمْ فَاعْتَدُواْ عَلَیْهِ بِمِثْلِ مَا اعْتَدَى عَلَیْكُمْ .4
د) اصل مساوات و برابرى مردم و تعیین معیار امتیاز، در ارزشهایى چون تقوا، علم و جهاد در راهخدا
إِنَّا خَلَقْنَاكُم مِّن ذَكَرٍ وَأُنثَى وَجَعَلْنَاكُمْ شُعُوبًا وَقَبَائِلَ لِتَعَارَفُوا إِنَّ أَكْرَمَكُمْ عِندَ اللَّهِ أَتْقَاكُمْ .5
ه) اصل نفى هرگونه استبداد
...وَیَضَعُ عَنْهُمْ إِصْرَهُمْ وَالأَغْلاَلَ الَّتِی كَانَتْ عَلَیْهِمْ 6
و) اصل عدم سلطه كافران بر مؤمنان
وَلَن یَجْعَلَ اللّهُ لِلْكَافِرِینَ عَلَى الْمُؤْمِنِینَ سَبِیلاً 7
ز) اصل شدت در برابر كافران و رحمت در برابر مؤمنان
مُّحَمَّدٌ رَّسُولُ اللَّهِ وَالَّذِینَ مَعَهُ أَشِدَّاء عَلَى الْكُفَّارِ رُحَمَاء بَیْنَهُمْ 8
ح) اصل صلح و اخوت
إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ إِخْوَةٌ فَأَصْلِحُوا بَیْنَ أَخَوَیْكُمْ9
ط) اصل توصیه به وحدت
وَاعْتَصِمُواْ بِحَبْلِ اللّهِ جَمِیعًا وَلاَ تَفَرَّقُواْ .... 10
ى) اصل بهرهبردارى از نعمتهاى الهى
مَنْ حَرَّمَ زِینَةَ اللّهِ الَّتِیَ أَخْرَجَ لِعِبَادِهِ وَالْطَّیِّبَاتِ مِنَ الرِّزْقِ11
ك) اصل وفاى به عقود
یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُواْ أَوْفُواْ بِالْعُقُودِ 12
ل) اصل لاحرج
وَمَا جَعَلَ عَلَیْكُمْ فِی الدِّینِ مِنْ حَرَجٍ 13
م) اصل تكلیف به قدر طاعت
لاَ یُكَلِّفُ اللّهُ نَفْسًا إِلاَّ وُسْعَهَا 14
ن) اصل پذیرش اختیارى دین
لاَ إِكْرَاهَ فِی الدِّینِ 15
اصولى را كه اشاره نمودیم تنها گوشهاى از معارف قرآن است. قرآن سراسر شفا، نور، رحمت، هدایت و حقانیت است. جاودانگى آن به گونهاى است كه گذشتزمان تاثیرى در طراوت و حلاوت آن ندارد. همه این اصول مترقى را در بدترین دوره انحطاط اخلاقى و در دوران رواج وحشیگرى مطرح و در بخشهاى مختلف زندگى از قبیل امور اقتصادى، مالى، اجتماعى و سیاسى، امور نظامى و دفاعى، امور حقوقى، ثروتهاى عمومى، معاملات، ازدواج، طلاق، ارث و ... در عالىترین شكل تبیین نمودهاست.
معارف دینى در قرآن در این مجموعه از اصول و مقررات خلاصه نمىگردند، بلكه در بخش اعتقادى و اثبات وحدانیت، نبوت، امامت و قیامت و خلاصه از مبدا تا معاد، آنچه را قرآن مطرح نموده، مطابق با عقل سلیم و برهان قویم است. آیات مربوط به خداپرستى و توحید، آیات معرفىكننده پیامبران و رسولان الهى، آیات مربوط به قیامت و معاد، آنگاه كه با مطالب دو كتاب تحریف شده تورات و انجیل مقایسه مىگردند، نزاهت و قداست قرآن را بیش از پیش جلوهگر مىكنند. 16
اكنون برخى از آیات مربوط به خداشناسى در قرآن را مرور مىكنیم:
آنگونه كه سزاوار اوست، قرآن خداوند را از هر گونه عیب و نقص مبرا دانسته و او را توصیف نموده است.
وَقَالُواْ اتَّخَذَ اللّهُ وَلَدًا سُبْحَانَهُ بَل لَّهُ مَا فِی السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضِ كُلٌّ لَّهُ قَانِتُونَ 17
هُوَ اللَّهُ الَّذِی لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ عَالِمُ الْغَیْبِ وَالشَّهَادَةِ هُوَ الرَّحْمَنُ الرَّحِیمُ هُوَ اللَّهُ الَّذِی لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ الْمَلِكُ الْقُدُّوسُ السَّلَامُ الْمُؤْمِنُ الْمُهَیْمِنُ الْعَزِیزُ الْجَبَّارُ الْمُتَكَبِّرُ سُبْحَانَ اللَّهِ عَمَّا یُشْرِكُونَ هُوَ اللَّهُ الْخَالِقُ الْبَارِئُ الْمُصَوِّرُ لَهُ الْأَسْمَاء الْحُسْنَى یُسَبِّحُ لَهُ مَا فِی السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَهُوَ الْعَزِیزُ الْحَكِیمُ . 18
آیا این گونه معرفى خداوند در زمانى كه مردم گرفتار عقاید موهوم و خرافى در پرستش خدایان خویش بودهاند، مىتواند از اندیشه فردى از میان همین قوم نشات گرفته باشد؟آیا این مجموعه عظیم از اصول و قواعد و مقررات مترقى در كنار معارف بلند و پرمحتواى اعتقادى و اخلاقى - تربیتى، مىتوانند به چیزى جز معجزهبودن این كتاب شهادت دهند؟
مقررات و معارفى كه با فطرت و سنن خلقت هماهنگى داشته و به همین جهت بقا و دوام آنها تضمین گشته است; هر دو بخش جسم و روح انسانها را در نظر گرفته و با تكیه بر ارزشهاى اخلاقى و معنوى در ضمن بهرهمند كردن انسان از مواهب مادى و طبیعى، او را در مسیرى متعادل و موزون قرار داده است. هم رهبانیت را نكوهیده و هم شان انسان را فراتر از وابستگى به مادیات دانسته است و در یك كلام قرآنكریم در دو بعد علمى و عملى، یعنى تعلیم معارف و حقایق هستى و تشریع قوانین و مقررات زندگى، آنچه را بشر نیازمند به آن بوده، در اختیار او گذارده است.
شکوری - گروه دین و اندیشه تبیان
1. كتاب انزلناه الیك لتخرج الناس من الظلمات الى النور. ابراهیم (14) آیه 1
2. نساء(4) آیه 58
3. نحل(16) آیه 90
4. بقره(2) آیه 194
5. حجرات(49) آیه 13
6. اعراف(7) آیه 157
7. نساء(4) آیه 141
8. فتح(48) آیه 29
9. حجرات(49) آیه 10
10. آلعمران(3) آیه 103
11. اعراف(7) آیه 32
12. مائده(5) آیه 1
13. حج(22) آیه 78
14. بقره(2) آیه 286
15. همان، آیه 256
16. نسبتهاى ناروایى همچون زنا و شرب خمر به پیامبران الهى و امورى دیگر كه انسان از بیان آن شرم دارد، معرف حالات پیامبران در تورات و انجیل است. (ر.ك: البیان، بخش مربوط به اعجاز در معارف دینى).
17. بقره(2) آیه116
18. حشر (59) آیه22-24