مرامنامه
بلندای اندیشه
ایننوشتار ، از لابهلاى كتب یكى از فرزندان حضرت آیت الله العظمی شاه آبادی (ره) پیدا شده كه به خط خود مؤلف است و عنوان این رساله را "شفاء صدور الانام فی توضیح مرام الاسلام" که با اندكى تفاوت در كتاب شذرات المعارف (مقاله اول) به طبع رسیده است . در صفحه اول این گفتار،مولف دانشمند ، تاریخ نگارش آن را ماه محرم الحرام 1342 قمری یعنی درست 88 سال پیش درج كردهاند .
این مقاله نشانگر فكر بلند و افق وسیع دید مرحوم آیت الله العظمی شاهآبادى است . وى داراى نگرشى حكومتى بوده و معارف اسلامى را از این زاویه مورد توجه قرار داده است، ایشان دراین نوشتار بخوبى علل ضعف جوامع اسلامى را تشریح كرده و راه حلهاى آنرا تبیین كرده است و مىتوان گفت كه مرحوم آیت الله العظمی شاهآبادى در نوشتههاى خویش چارچوب یك حكومت و نظام اسلامى منطبق بر شرایط روز را با استفاده از متون و معارف اسلامى بیان كرده است و چه بسا انگیزه امام خمینی در ایجاد حکومت اسلامی نیز بر گرفته از این اندیشه باشد همانگونه که خود امام خمینی (ره) بر اساس نقل آیت الله حاج شیخ نصر الله شاه آبادی در انتهای دهه 40 و ابتدای دهه 50 تمام سعی خویش در حکومت اسلامی را تخطیطی از جانب مرحوم آیت الله العظمی شاه آبادی (ره)بیان فرموده اند .
بسم الله الرحمن الرحیم
الحمدلله رب العالمین . والسلام على محمد و آله الطاهرین، و لعنة الله على اعدائهم اجمعین .
قال الله تعالى: «یَا أَیُّهَا النَّاسُ قَدْ جَاءتْكُم مَّوْعِظَةٌ مِّن رَّبِّكُمْ وَشِفَاء لِّمَا فِی الصُّدُورِ وَهُدًى وَرَحْمَةٌ لِّلْمُؤْمِنِینَ» (1)
مدت زمانى است كه ممالك اسلامیه - خاصه پایتخت آن - مبتلا به امراض مزمنه و مهلكه شده، از انتشار عقائد باطله و اخلاق رذیله و افعال قبیحه، به حدى كه نمىتوان جامعه را نسبتبه انسانیت داد، فضلا عن الاسلامیة . و روز به روز در شدت و فشار آن امراض است، تا رفته رفته مزاج آن را بالكلیه فاسد و اسمش را مانند رسمش محو نماید، نعوذ بالله منه .
در این موقع، مشاهده مىشود كه جمعى از متدینین در مجالس و محافل، اظهار دردمندى و تاسف بر اسلام مىنمایند، ولى غافل از اینكه باید درد را معالجه نمود و مذاكره مرض و تعداد آن، معالجه درد نخواهد بود . و چون راه علاج، به دانستن سبب مرض است، پس اگر نظر عمیقانه بفرمائى، مىیابى كه عمده اسباب مرض چند چیز است:
عوامل گرفتاری های مسلمین
اول) غرور مسلمین به حقانیتخود، كه منشا تحویل دادن میدان دعوت استبه معاندین و موجب قناعت نمودن به اسلام انفرادى و ترك امر به معروف و نهى از منكر است . چنانچه غرور به شفاعت منشا شده براى ارتكاب انواع رذائل اخلاقیه و اقسام معاصى كبیره، تا به حدى كه افتخار و اشتهار به آن مىنمایند .
دوم)افتراق مسلمین و انفصام (6)خیط اخوت(2) از میانه آنها، که به واسطه اختلاط با اجانب حاصل شده و میرود که به انعدام (7) منجر شود! كه موجب اضمحلال هر یك هر یك شده، معاشا و معادا(8) .
سوم) نداشتن بیتالمال و منع از حقوق واجبه الهیه(9)، زیرا كه معلوم است جریان اسلام در ملك(10) محتاج استبه عده وعده .
چهارم)ولى علة العلل، جهل به مرام و مقصود اسلام است، زیرا كه اگر مرام (4) اسلام معلوم بود و همان بعینه مرام مسلمین شده بود، دچار این اسباب ممرضه مهلكه(3) نمىشدند، و البته در اطراف حصول آن مرام كوشش نموده مقصود را انجام مىدادند و ما، در اینجا مرام اسلام را به موجب فرموده خاتم رسل صلى الله علیه وآله: «انی تارك فیكم الثقلین كتاب الله و عترتی»(5) بیان مىكنیم تا به واسطه نیل به آن، شفاء كامل، حاصل شود .
ناحیه مقدسه اسلام را دو مرام است:
اول) حفظ اختصاص حكومت مطلقه به قرآن مجید به اینكه تمام اهل كره زمین بدون استثناء محكوم به حكم قرآن شوند .
زیرا كه قرآن نمىفرماید، تنها، نماز كن، بلكه اقامه نماز و تولید نمازگزار را در كلیه عالم ملك(11) توصیه مىفرماید .
قرآن نمىفرماید تنها تحرز از زنا نما، بلكه حفظ عقد و منع از وقوع زنا را در عالم در عهده ما شناخته، و هكذا .
دوم) حفظ اختصاص ولایت مطلقه به مقام مقدس حضرت حجة بن الحسن صاحب العصر و الزمن (عجل الله تعالى فرجه الشریف) .
كه داراى چنین مقامى نمىتواند اكتفاء نماید به مرئوسیتخود، بلكه وظیفه آن بسط ریاست آن جناب است در كره ارض و تفضیح كذبه و مدعین مهدویت .
وبالجمله، مسلمین را دو مرام بزرگ است كه موجب نظم عالم و صحت عیش بنىآدم است .
ولذا، باید قائدین (رهبران) این اساس مقدس، اشخاصى بوده باشند كه خود از غرور و قناعتبه اسلام انفرادى و افتراق و منع از حقوق واجبه الهیه كه اسباب امراض مهلكه است منزه و مبرى بوده و از روى واقع عهدهدار و فداكار وظائف مقرره از اصول و فروع بوده باشند - بحول الله و قوته - زیرا كه بدون آنها حكومت مطلقه و ولایت مطلقه كه عهدهدار نظم عالم است، صورت نگیرد .
اصول
اصل اول) بسط معارف و دیانت در حدود ممالك اسلامى كه به منزله خیط نبوت و ولایت و ارتباط به مقام مقدس ایشان و اجتناب نمودن از خلطه و آمیزش با اجانب .
اصل دوم) توسعه اجتماعات مذهبى براى ارتباط و دوستى متدینین با یكدیگر كه به منزله خیط اخوت است، تا به واسطه این دو خیط طولى و عرضى تحصیل لباس تقوى نموده و عیوب كفر و نفاق و فساد را در عالم بپوشانند .
فروع
فرع اول) ترغیب مردم به علماء اعلام و تشویق محصلین علوم دینیه و فراهم كردن مؤسسات و مدارس و محافل براى تعلیم معارف و احكام و اخلاق دیانت مقدسه اسلام كه اصول انسانیت استبه افراد جمعیت و اطفال آنها .فرع دوم) نظارت در قوانین موضوعه مملكتى و جلوگیرى از اباطیل و سعى در اجراء قوانین قضائیه و سیاسیه مقدسه اسلام على ما جاء بها شارعه صلى الله علیه وآله .
فرع سوم) منع از ورود اجانب و خائنین در محاكم، و تطهیر مساند از لوث وجود آنها و برقرار داشتن صالحین لائق به جاى آنها .
فرع چهارم) امر به معروف و نهى از منكر و جلوگیرى از مواضع فحشاء مطابق موازین شرعیه كه حتى الامكان باید به احسن خلق و لسان لین به عمل آید، تا اعمال صالحه و اخلاق حسنه را در میان مردم شایع و افعال قبیحه و صفات رذیله را از آنان دور سازند .
فرعپنجم) تاسیسمجلهدیانتىبراىترویجمقاصدمذهبىوافكارواعمالجمعیت .
فرع ششم) دفاع از صدمات غیر مشروعه به حقوق افراد جمعیت و غیر ایشان از علاقهمندان به دیانتحتى زمامداران و مستخدمین دولتى كه در ضمن عمل، امتحانات خود را در علاقهمندى به آیین مقدس اسلام و دفاع از لطمات وارده به نوامیس الهیه و جلوگیرى از نفوذ اجانب دادهاند .
فرع هفتم) حضور در مصائب و مسار یكدیگر با دستور هیات رئیسه .
فرع هشتم) ایجاد شركت از روى قواعد علمیه براى ترقى تجارت مشروعه و صنعت و زراعت و ترویج البسه و اقمشه مصنوعه مملكتى .
فرعنهم) اقتصاد درامر معیشت و ترك قیود مضره، كه اهم مقاصد اسلامى است .
فرع دهم) تعیین مشاغل مشروعه براى افراد بیكاره جمعیت و تمهید وسائل معاونتبه ضعفاء .
فرع یازدهم) حضور در هفته یك شب در مركز مخصوص جمعیتبراى مشاوره و مذاكره در امور راجعه به دیانت و مهمات جمعیت .
فرع دوازدهم) تعظیم شعائر اسلام و محترم داشتن اعیاد مذهبى و تعطیل عمومى روزهاى جمعه در صورت امكان و حضور در جماعت .
فرع سیزدهم) ارجاع اختلافات حاصله فیما بین افراد جمعیتبه هیات رئیسه كه به طریق صلح كه از مهمات مقاصد اسلامى است تصفیه شودوالارجوعبهمحاكمشرعیهنمودنتابهموازینقضاءفصلخصومتنمایند .
فرع چهاردهم) تادیه حقوق واجبه الهیه در تحت قواعدى كه موجب حفظ از حیف و میل بوده باشد، از دفتر ورود و خروج و امثال آن، تا به مصارف ترویج اسلام رسیده با ملاحظه الاهم فالاهم .
والسلام على من اتبع الهدى
تهیه و تنظیم توسط آقامیری
بخش دین و اندیشه
پاورقی ها
(1) سوره یونس آیه 57 یَا أَیُّهَا النَّاسُ قَدْ جَاءتْكُم مَّوْعِظَةٌ مِّن رَّبِّكُمْ وَشِفَاء لِّمَا فِی الصُّدُورِ وَهُدًى وَرَحْمَةٌ لِّلْمُؤْمِنِینَ یعنی اى مردم! اندرزى از سوى پروردگارتان براى شما آمده است؛ و درمانى براى آنچه در سینههاست؛ [درمانى براى دلهاى شما؛] و هدایت و رحمتى است براى مؤمنان!
(2) خط برادری
(3)مریض کننده و هلاک کننده
(4)منشور
(5)من در میان شما دو یادگار به جای می گذارم 1 - کتاب خدا که همان قرآن است و 2 عترت و خاندانم را که اگر به این دو گوهر گرانسنگ چنگ زنید هیچگاه گمراه نخواهید شد
(6)بریده شدن
(7) نیستی
(8) در دنیا و آخرت
(9) خمس ، زکوات و سایر حقوق شرعی
(10) حکومت
(11)دنیا