سرگردان بین دین و تجدد
سرگردان بین دین و تجدد
علل دورى جوانان از مذهب(1)
موضوعی كه در دو مقاله قصد داریم مورد بررسی قرار دهیم عوامل فاصله گرفتن جوانان از مذهب و ارزش هاى مذهبى است .بـا وجـود نـهادینگى فطرت مذهبى در زندگانى جوان ، باز مـى بینیم برخی جوانان از مذهب ناخشنودند و تصور نادرست از مذهب و مسائل دینى دارند .روشن اسـت كـه چـنـیـن تـصورى ، ریشه در فطرت آنان ندارد، بلكه عوامل خارجى باعث دورى آنان از مذهب شده كه بعضى از آن عوامل دراین مقاله و سه عامل « یك بعدى معرفى كردن دین» و « غرق شدن در شهوات نفسانى» و «برداشت غلط از مفاهیم دینى » در مقاله ی بعد بررسی خواهد شد:
الف ) وجود خرافات به نام دین
بـعـضـى مـواقـع از عده اى افراد مذهبى ، كه فاقد بصیرت در مسائل دینى هستند ، كارهایى دیده مى شود كه ریشه مذهبى ندارد، اما آنها آن را از مذهب مى دانند و كسى را كه منكر آن باشد فردى ضـد مـذهب مى شمارند ، براى مثال : براى رواگشتن حاجت خود به درخت متوسل مى شوند و به آن ، پـارچـه یـا نـخ مـى بندند ، اگر كسى حین انجام دادن كارى عطسه اى كرد از كار مورد نظر، اجـتناب مى كنند .
براى شفاى مریض خود به رمال متوسل مى شوند و فلان زمان یا فلان مكان را نحس مى دانند، براى اطلاع از حوادث آینده به فال و فالگیر متوسل مى شوند و شبیه این كارها، كه نه ریشه عقلى و علمى دارد و نه ریشه آسمانى و مذهبى ، نه آیه اى دستور چنین كارهایى را به ما داده و نه روایتى آن را تایید كرده است .
ب ) جهل و نا آگاهى
بسیارى جوانان در زمینه مذهب ، اطلاعاتى در حد صفردارند .آنان نه در زمینه جهان بینى مذهبى و عقاید دینى اطلاع دارند و نه در زمینه ایدئولوژى و باید و نبایدهاى مذهبى مطالعه دارند و نه در زمینه تاریخ دین و نقش آن و شخصیت هاى برجسته دینى .
بعضى از آنها كه اهل تحصیل هستند ، فقط در زمـینه دروس تحصیلى خود آگاهى دارند، لذا براى همین ناآگاهى ، اغلب تصور خوبى از مذهب نـدارنـد و در نـتیجه به آن ، تمایل نشان نمى دهند، حال آن كه اگر در باره مسائل مذهبى اطلاع داشـته باشند و به معارف آسمانى ، آگاهى نسبى هم داشته باشند ، جذب آن مى شدند و هیچ گاه آن را از دسـت نـمـى دادنـد و در مى یافتند كه گل هاى زیباى صفا، صمیمیت ، محبت ، یكرنگى و پـاكى كه مطلوب هر انسانى است ، تنها در گلستان مذهب سبز مى شود و با داشتن ایمان به روح خود زیبایى مى بخشند و بر زیبایى هاى معقول زندگى مى افزایند .
پ ) عملكرد غلط افراد مذهبى
بـعـضـى از مـواقـع ، عده اى از جوانان به سبب عملكرد ناشیانه بعضى افراد مذهبى از اساس و اصل مـذهـب زده مى شوند و كار فلان شخص مذهبى را به حساب خود مذهب مى گذارند و از دین و تمام انسان هاى مذهبى ، تنفر پیدا مى كنند ، مثلا شخصى قصد امر به معروف یا نهى از منكر دارد ، اما به روش آن آگاه نیست و با تندى دست به چنین كارى مى زند، یا فلان شخص مذهبى رعایت بهداشت و آراستگى ظاهر نمى كند و با چهره اى ژولیده در جامعه حاضر مى شود یا پدرى در امور مـذهـبى ، مانند نماز و غیره بر فرزندش بسیار سخت مى گیرد و گاه او را به كارهاى غیر واجب وامـى دارد .
قـطـعا برخوردهاى این چنانى مى تواند زمینه یا عامل گریز جوانان از مذهب و ایمان مذهبى شود .امـا نـكـته اى كه جوانان باید به آن توجه داشته باشند، این است كه برخورد ناشایست بعضى افراد نباید موجب بدبینى آنان به مذهب شود، زیرا در مقابل هستند افراد مذهبى فراوانى كه روش هاى بسیار خوب و صحیح در برخورد با دیگران دارند و آن چنان برخورد جذاب دارند كه حتى اشخاص غـیـر مـذهـبـى هـم شیفته رفتار و برخورد آنها هستند .
این منطقى و معقول نیست كه به سبب عـمـلـكرد نامناسب بعضى از مدعیان مذهب ، از مذهب منزجر شویم ، همان گونه كه اگر مامور بهداشت ، به نام بهداشت ، كار خطایى كرد ، نباید از اصل بهداشت متنفر شویم .از این رو جوان نباید رفتار افراد به ظاهر مذهبى را معیارى براى دین قرار ندهد ، بلكه در هر حال ، گفتار و كردار ائمه و بزرگان دین را رهنمون خود در زندگانى قرار دهد .
ت ) توهم تضاد بین مذهب و تجدد
گرچه در واقع ، تضادى بین مذهب و تجدد نیست ، اما بسیارى جوانان تصور مى كنند كه بین این دو تـضـاد هـسـت ، لـذا خود را بر سر دو راهى مذهب و تجدد مى دانند و در نتیجه تجدد را، كه با طبعشان سازگارتر است ، برمى گزینند و از مذهب كناره مى گیرند.آنـان چـنـین مى اندیشند كه از دنیا و آخرت ، مذهب و تجدد ، دین و پیشرفت ، یكى را باید انتخاب كرد . بدیهى است چنین برداشت غلطى ، ناشى از نداشتن شناختى واقعى از دین و تجدد و مذهب اسـت .
یـعـنى كسانى كه چنین تفكرى دارند ، نه تصورشان از دین صحیح است و نه از نوخواهى و پیشرفت ، آنان مى اندیشند لازمه دیندارى ، پشت پا زدن به هر چیزى است كه رنگ نو داشته باشد و لازمـه تـجـدد و پـیـشرفت روى آوردن به هر چیز نوینى است گرچه امرى ضد ارزش باشد ، به عـبـارت دیـگـر ، چـنین تصور مى كنند كه مذهب مساوى است با هر چه كه كهنه و سنتى است و پـیـشـرفـت ، مـسـاوى است با هر چه كه مطلقا رنگ تجدد و نو به خود گرفته باشد ، حال آن كه مـى دانـیم هیچ گاه دین ، مخصوصا دین اسلام به ما دستور نداده كه با تجدد و نوگرایى مخالف بـاشیم ، هیچ آیه و روایتى و عملكرد هیچ یك از پیشوایان مذهبى ، چنین ادعایى را ثابت نمى كند.
البته دین هر چیز نو را به نام پیشرفت نمى پذیرد، بلكه نوها را دو قسم مى كند:
یـك قـسـم ، آنهایى كه با اصول انسانى و گرایش هاى معنوى انسان مغایرت دارد و موجب سقوط آدمـى اسـت ، مـانـند بى عفتى ، عریان ظاهر شدن ، روابط نامشروع ، خوش گذرانى افراطى و... كه مـتـاسـفـانـه امـروز نـام پیشرفت و تجدد به خود گرفته و قسم دیگر، آنهایى هستند كه به بهتر زندگى كردن آدمى كمك مى كند و هیچ گونه مفسده اى هم ندارد، بلكه خود، مقدمه كمالات واقعى انسان است ، مانند انواع وسایط نقلیه ، وسایط ارتباط جمعى ، پیشرفت هاى صنعتى ، تكنیك و غیره .پس باید بین چیزهاى نوینى كه جز اسارت و فساد انسان ،حاصلى ندارد با چیزهایى كه واقعا موجب آسایش و پیشرفت فردى و اجتماعى است تفكیك قائل شد . دین مخالف تجدد به معناى اول بوده و هست ، اما مخالف تجدد به معناى دوم نبوده و نیست .
كسانى كه با مذهب ، مخالف هستند و قصد به انحراف كشاندن جوانان را دارند ، سعى مى كنند نام امـورى مـانـنـد تقلید از غرب ، فساد اخلاق ، بى حجابى ، لاابالیگرى ، آزادى افراطى و... را تـجـدد و پـیـشـرفـت بـگذارند و تعلیمات مذهبى را هم كه مخالف این گونه امور است ، مخالف پیشرفت وانمود كنند و در نتیجه ، هم جوانان را از مذهب دور نمایند و هم به نام پیشرفت ، آنان را به وادى انحطاط بكشانند و این یكى از برنامه هاى سوداگران فساد و شیفتگان فرهنگ غرب بوده و هـسـت ، لـذا جـوانـان باید مواظب باشند امورى كه موجب فسادشان هست ، از امورى كه عامل پـیـشـرفـت واقـعیشان است تفكیك كنند و هرنوى را به نام پیشرفت نپذیرند ، بلكه ضمن حفظ و تقویت روحیه نوگرایى و قدم گذاشتن در وادى پیشرفت ، مواظب باشند كه دشمنان سعى دارند ضد ارزش ها را در قالب تجدد به خورد آنان دهند ، حال آن كه هیچ رابطه اى بین پیشرفت و تجدد ، بـا فساد و بى بندو بارى و غرب گرایى نیست ، جامعه اى مى تواند در اوج پیشرفت صنعتى باشد، و در هـمـان حـال هـم صددرصد، پاى بند اصول انسانى و ارزش هاى معنوى باشد .پس هیچ گونه تضادى بین مذهب و پیشرفت واقعى نیست .
ث ) تبلیغات سوء مخالفان مذهب
برخی افراد براى نیل به اهداف خویش یا براى ترویج افكار خود ، سعى مى كنند تصویر غـلطى از مذهب در ذهن جوانان ترسیم نمایند و با توجه به حالت نقش پذیرى جوان ، به یقین این نوع تبلیغات ، آثار سوء خود را به جا مى گذارد.
مخالفان دین گاهى ریشه و اساس مذهب را جهل یا ترس یا تعلیل حوادث بیان مى كنند و گاهى دیـن را ضـد تـمـدن و پـیشرفت وانمود مى سازند ، زمانى آن را متهم به آخرت گرایى و زندگى گریزى مى كنند و گاه آن را مخصوص جوامع گذشته و غیر پیشرفته مى دانند و زمانى ، اساس مذهب را كه خداست ،نفى مى كنند و بعضى مواقع با بیان شبهات بى اساس ، دین را عاجز از پاسخگویى مى دانند .
قطعا این امور براى جوانانى كه از جهت دین شناسى و فـلسفى مطالعات كمى دارند ، ممكن است عامل بى توجهى و یا دین گریزى آنان شود ، لذا نقش تـبـلیغات سوء مخالفان در دورى جوانان از مذهب نباید دست كم گرفته شود .
پس جوانان باید با ایـن قـضـیه هوشیارانه برخورد كنند و براى شناخت دین و سوال هایى كه برایشان پیش مى آید به دیـن پـژوهـان یـا به كتب دانشمندان دینى رجوع نمایند و با عقل و منطق ، مطلبى را قبول یا رد كنند و بى جهت ، تحت تاثیر تبلیغات سوء قرار نگیرند.
ادامه دارد ...
برگرفته از كتاب " آنچه یك جوان باید بداند " نویسنده : رضا فرهادیان
تلخیص و تنظیم برای تبیان :داوودی
مقالات مرتبط :