زندگینامه داستانی مهدی مهدوی كیا

پس از بازگشت غرور آمیز تیم ملی به كشور و استقبال بی نظیر مردم حق شناس از ملی پوشان، كلیه بازیكنان و مربیان از تعطیلی موقت مسابقات داخلی بهره گرفته تا خستگی ناشی از اردوهای كوتاه و بلند مدت و مسابقات تیم ملی را از تن بیرون كنند. مهدی نیز این فرصت را غنیمت شمرد و به همراه خانواده اش راهی روستای چشمه شد. از نكات شخصیتی مهدی فراموش نكردن بود، او هرگز اصل و ریشه خود را فراموش نكرده و به آن افتخار هم می كرد. از نظر او چشمه زیباترین جای دنیا و اهالی آن بهترین مردمان دنیا بودند. مهدی در آنجا ضمن آرامش، خاطرات شیرین دوران كودكی اش را مرور می كرد. او به محض ورود با استقبال گرم مردم روستا روبرو شد. اهالی چشمه كه اكثراً با آنها فامیل بودند هركدام با در دست داشتن هدایا برای دیدن مهدی به خانه آنهامی آمدند و پس از تبریك به مهدی و خانواده اش از آنها برای میهمانی و صرف شام و ناهار وعده می گرفتند، حالا او افتخار چشمه ایها بود.

پس از چند روز اقامت در چشمه مهدی با روحیه و انگیزه بهتری روانه تهران شد تا با شروع باشگاه پرسپولیس به آنها ملحق شود. او در این ایام علاوه بر تمرینات فشرده باشگاهی، در گیر امتحانات پایان ترم خود بود و بالاخره نیز پس از مدتها موفق شد مدرك دیپلم خود را در رشته ریاضی و فیزیك از دبیرستان فیضیه اخذ كند. او كه با افزایش تمرینات و مسابقات باشگاهی و ملی چند بار به امتحان درس ریاضیات نرسیده بود و به همین علت فشار روانی زیادی را تحمیل می كرد با قبولی در این درس به كوچكترین ارزوی خود در زمینه تحصیلات رسید. مهدی حالا امیدوار شده بود كه همزمان با رشد و ترقی در فوتبال می تواند تحصیلات خود را ادامه دهد تا فوتبالیستی تحصیل كرده لقب بگیرد. او معتقد بود كه یك فوتبالیست تحصیل كرده، فوتبال را بهتر درك كرده و می تواند تا كتیكهای مورد نظر را بهتر اجرا كند. مهدی در این زمان نتایج تیم جوانان بانك ملی را هم با اشتیاق فراوان دنبال می كرد و این پی گیری دو علت عمده داشت اولا ً بخاطر برادرش محمد هادی كه در عضویت این باشگاه بود و ثانیا او كه پیشرفت خود را مدیون این باشگاه و شخص علی دوستی اش مربی اش می دانست علیرغم فشردگی تمرینات خود بارها برای تماشا و روحیه دادن به جوانان بانك ملی برای دیدن بازی این تیم با حریفانش به ورزشگاه می رفت و حتی گاهی اوقات در تمرینات این باشگاه شركت می كرد. بانكی ها در این سال قهرمان تهران شدند و محمد هادی در این تیم یكی از مهره های اصلی و كارساز بود كه با بازیهای خوب خود نوید یك مهدوی كیای دیگر را در فوتبال ایران می داد، مهدی نیز كه خود به سرعت در مسیر پیشرفت و شهرت گام بر می داشت حالا از موفقیتهای برادر كوچكترش خوشحال بود، خصوصاً اینكه هادی دراین زمان به تیم ملی جوانان دعوت شده بود. روح الله پدر مهدی نیز كم كم از كار لوزام یدكی خود رو فاصله گرفت تا پسران دیگرش این مسئولیت را بر عهده بگیرند تاخود بیشتر به كشاورزی بپردازد.

مهدی دوست داشت آنقدرمجبوب و پولدار شود كه مایه آبرو و افتخار خانواده اش باشد.

مهدی از آنجا كهفرد باهوش و موقعیت سنجی بود مسابقات آتی جام جهانی فرانسه را سكوی پرتاب خود به طرف پیشرفت می دید. اوخوب می دانست كه حضور درجام جهانی فوتبال آرزوی هر فوتبالیستی است بنابر این در فاصله چند ماه به شروع رقابتهای مقدماتی جام جهانیدر پی برنامه ریزی دقیقی بود تا با انگیزه بیشتری تمرین كرده تا با موفقیت در مسابقات داخلی حضورش را در تیم ملی تثبیت كند. مهدی باعلم به اینكه در ایران بازیكنان بسیار خوبی نظیر رضایی منش، زرین چه، سعداوی و ... در پشت او بازی می كردند و رقبای اصلی او بودند مصمم بود آنقدر خوب بازی كرده و بدرخشد تا مربی تیم ملی مجاب به انتخاب وی شود، برای تحقق این موضوع می بایست در لیگ كشور خوش می درخشید.

نتایج پرسپولیس در لیگ

پرسپولیس حدفاصل دی تا اسفندماه، هشت بار در لیگ و یك بار در جام حذفی به میدان رفت كه نتایج این بازیها به شرح زیر است:

- پیام مشهد صفر- پرسپولیس صفر

- پرسپولیس1- بهمن صفر

- پرسپولیس1- پاس صفر

- پرسپولیس صفر- ذوب آهن صفر

- پرسپولیس 4- نفت آبادان صفر

- استقال اهواز4- پرسپولیس 1

- پرسپولیس 5- شموشك صفر

- سپاهان1- پرسپولس صفر

- شموشك صفر- پرسپولیس 1( حذفی)

باشگاههای آسیا

پرسپولیس كه در این برهه از زمان صدرنشینی در لیگ را از جنگ بهمن درآورده بود با تمرینات منظم خود را آماده حضور در مرحله نهایی جام باشگاههای آسیا می كرد، افتخاری كه برای اولین بار در تاریخ این باشگاه رقم خورده بود. پرسپولیس تا قهرمانی آسیا فقط به اندازه دو بازی(180 دقیقه) فاصله داشت و مهدی نیز مثل دیگر همبازیانش دوست داشت تا فتح این جام معتبر را در ویترین افتخارات خود به ثبت برساند. روزی كه قرار بود با تیمشان به مالزی سر كنند بار دیگر تمام اعضاء خانواده برای بدرقه اش به فرودگاه آمدند. روز16 اسفندماه پرسپولیس عازم مالزی شد. هواپیمای حامل آنها پس از ساعتها پرواز در فرودگاه كوالالامپور به زمین نشست و در این زمان بود كه مهدی و همبازیانش متوجه شدند در اینجا هم غریبه نیستند زیرا ایرانیان مقیم كشورهای شرق آسیا به استقبال آنها آمده بودند اما چیزی كه بیش از همه مهدی و دوستانش را ذوق زده كرد حضور دانش آموزان ایرانی مدرسه امام خمینی كوالالامپور بود كه با دسته های گل به استقبال آنها آمده، مهر و محبت را به پای هموطنان خود می ریختند. پرسپولیسی ها در هتل سافدرال كه در مركز شهر قرار داشت اقامت گزیدند تا یك روز بعد در ورزشگاه شاه عالم به مصاف تیم پوهانگ كره جنوبی بروند. سرخ پوشان با دو جلسه تمرین سبك پای به این مسابقه گذاردند. دریافت یك گل زودهنگام و از دست دادن یك پنالتی برنامه های تاكتیكی پرسپولیس را بر هم زدند تا در پایان این تیم با حساب 3 بر1 مغلوب حریف كره ای شده تا حضور در فینال آسیا برای قرمزها یك رؤیا باقی بماند. مهدوی كیا در این روز در كنار بزیك و خداداد عزیزی كه به عنوان یار كمكی آنها را همراهی می كرد یك مثلث تهاجمی را تشكیل داده بودند ولی دفاع بسته كره و ضدحملات سریع آنها عرصه را بر مهدی و یارانش تنگ كرد. پس از باخت در ختكن غوغایی برپا بود و همه ناراحت و غمگین در گوشه ای كز كرده و برخی گریه می كردند ولی مهدی در اندیشه بزرگی بود و این باختها گرچه سخت بود ولی نمی توانست روح بزرگ او را آزرده كند و امیدش را از آینده سلب كند. دو روز بعد پرسپولیس در بازی رده بندی ( سوم یا چهارمی) با گلهای رنگارنگ الزوراء عراق را در هم كوبید، الزوراء همان تیمی بود كه آنها در دور مقدماتی یكبار با آنها بازی كرده بود. با این برد پرسپولیس اولین مقام خود( مقام سومی) را در جام قهرمانی باشگاههای آسیا بدست آورد.

پس از باخت به پوهانگ و دورشدن پرسپولیس از جام قهرمانی مسائل زیادی درمورد این شكست مطرح شد از جمله دیر اعزام شدن تیم به محل بازیها، عدم آشنایی با حریف، خوب تمرین نكردن، عدم شناخت و تطابق شرایط آب و هوایی و بالاخره دست كم گرفتن حریف.

سال 75 برای مهدی سال پرباری بود به طوری كه از او شاهد موفقیت در زمینه های مالی، تحصیلی، ورزشی و خانوادگی بودیم. قرارگرفتن در تركیب ثابت باشگاه، دعوت به تیم ملی بزرگسالان، حضور در جام ملتهای آسیا و تجربه جام باشگاههای آسیا همگی در این سال به وقوع پیوستند.

در اواخر اسفندماه تحریریه كیهان ورزشی شاهد حضور هفت دسته از برادران فوتبالیست بود. حمید و مسعود استیلی، حامد و كامران كاویان پور، فرزاد و فرهاد مجیدی، سیامك و سیروس نعمتی نژاد، مجید و مجتبی ناظرزاده، احمد و حبیب خدریان و بالاخره مهدی و هادی مهدوی كیا در این جلسه حاضر و به سئوالات نوروزی خبرنگار كیهان ورزشی پاسخ دادند. مهدی و هادی در حالی كه دست در گردن یكدیگر داشتند مهر و محبت بین خود را به نمایش گذاردند، این دو برادر مشتركا تنها آرزوی خود را سلامتی والدینشان و به حج فرستادن آنها عنوان كردند.

بهار آمد و پیر زمستان را كنار زد تا نوروز 76 با زندگی ایرانیان عجین شود مهدی سه روز اول نوروز را كنار خانواده در چشمه گذراند ولی به خاطر شروع تمرینات باشگاهی و سپس ملی اجبارا نتوانست بیشتر در مكان مورد علاقه اش بماند. بازیهای باقیمانده لیگ فوتبال ایران در تعطیلات نوروزی هم دنبال شد از جمله در روز هشتم فروردین پرسپولیس در حضور كمترین تماشاگر ممكن با تیم كشاورز تهران مساوی كرد(صفر- صفر)، در این زمان استانكو از مربیگری پرسپولیس كنار گذاشته شد و حمید درخشان سكان رهبری این تیم را بدست گرفت.

اولین حركت جدی به سوی جام جهانی

مهدی به همراه تیم ملی عازم كویت شد تا به مناسبت خداحافظی عبیدالشنبری بازیكن اسبق تیم ملی این كشور و باشگاه القادسیه یك دیدار دوستانه را با تیم ملی كویت برگزار كنند. در روزی كه به واقع اولین حركت فوتبال به سوی جام جهانی بود مهدی ابتدا به بازی گرفته نشد و پس از اینكه ایران 2 بر صفر پیش افتاد در نیمه دوم مربی او را به میدان فرستاد. مهدی نیز ضمن بازی قابل قبولش می توانست اولین گل ملی خود را بزند كه مدافع كویتی توپ را از روی خط دروازه بیرون كشید. چند روز بعد( اول اردیبهشت) نیز ملی پوشان ایران در ورزشگاه یادگار امام تبریز به مصاف تیم ملی كنیا رفتند و باز هم مهدوی كیا در ابتدا نیمكت نشین بود، او در دقیقه 60 بجای فرهاد مجیدی به میدان آمد. مهدی با اینكه نیمكت تیم ملی را هم برای خود افتخار بزرگی می دانست ولی دوست داشت هر چه زودتر در تیم ملی مثل باشگاهش خود را به اثبات برساند بنابراین وقتی در بازی با كنیا به میدان رفت تصمیم گرفت تا بهترین نمایش خود را به اجرا بگذارد، عقربه های ساعت دقیقه 85 را نشان می دادند كه میناوند از راست توپ خوبی را به صورت مورب روی دروازه حریف سانتر كرد و مهدی كوتاه قامت به پرواز درآمد وبا ضربه سر محكم دروازه حریف آفریقایی را گشود تا اولین گل ملی در كارنامه او به ثبت برسد.( نتیجه نهایی این دیدار 3 بر صفر به سود  ایران شد). روز دوازدهم اردیبهشت ماه از سوی مایلی كهن 30 بازیكن به تیم ملی دعوت شدند تا خود را آماده مسابقات انتخابی جام جهانی كنند.

تجدید میثاق با بنیانگذار جمهوری اسلامی

تیم ملی كه به زودی عازم سمابقات مقدماتی بود، با تدبیر مسئولان و مربیان با سرمنشا قراردادن مسائل روانی، فرهنگی  و معنوی تیم قصد بالا بردن روحیه تیمی را داشتند شركت در جلسه های معنوی، مذهبی و دیدار از اماكن مقدس و ملاقات با سران مملكت در صدر برنامه های اینان قرار داشت از جمله روز هشتم خردادماه اعضای تیم ملی به همراه مربیان و مسئولان فوتبال كشور در مرقد مطهر حضرت امام خمینی(ره) حضور یافته و با نثار تاج گل با آرمان های والای بنیانگذار نظام جمهوری اسلامی تجدید میثاق كردند، مهدی مثل همه حاضرین تحت تاثیر این حضور قرار گرفته و ناخودآگاه روز فوت حضرت امام را به یاد آورد، روزی كه برای او و همه ایرانیان روز تلخی بود...

 ادامه دارد ...