چگونه باید از پس مشکلات برآمد؟
چگونه بايد از پس مشکلات برآمد؟
نظر شما دربارهي سختيها و مشکلات زندگي چيست؟ بياييد بحث را از همينجا شروع کنيم.
تمرين1- تا به حال به اين سوالها فکر کردهايد؟
- آيا سختيها و مشکلات فقط براي عدهاي از انسانها پيش ميآيد؟
- آيا شدت همهي مشکلات يکسان است؟
- چه چيزيمشکل محسوب ميشود؟ به عبارت ديگر، چگونه ميتوان «مشکل» را تعريف کرد؟
مهمترين مسئله دربارهيمشکلات زندگي، اين است که دربارهي آنها چگونه فکر کنيم؛ بنابراين بعد از پاسخ به سوالهاي بالا، با حوصله و دقت جملههاي زير را تکميل کنيد:
سختيها و مشکلات قسمتي از زندگي ماست
تعداد مشکلات من......
مشکلات هميشه.....
من مشکلاتم را ......
من خود را در زندگي....
من فکر ميکنم بايد با سختيها زندگي.....
پايان تمرين1
سختيها ومشکلات قسمتي از زندگي ماست. اما همه اين گونه فکر نميکنند. مشکلات براي هر کس معناي متفاوتي دارد. ظرفيت هر يک از ما نيز در برابر مشکلات متفاوت است اما نکات جالبي دربارهي مشکلات وجود دارند که لازم است به آنها توجه کنيد.
تمرين2- در ذهن خود دو موقعيت زير را مجسم کنيد:
1- براي شما مشکلي پيش آمده و مشابه آن مشکل نيز براي دوستانتان اتفاق افتاده است. به عنوان مثال، هر دوي شما، در امتحان نمرهي 10 گرفتهايد. تحمل شما براي پذيرفتن اين موضوع و کنار آمدن با آن بيشتر است ولي دوستتان خيلي بيتابي ميکند و به شدت از موضوع ناراحت است. چرا رفتار شما دو نفر در برابر يک مشکل يکسان، مثل هم نيست؟
فراموش نکنيم در تمام تصميمگيري، امنيت خاطر حاصل از توکل و سپردن کارها به خدا، موجب عدم تزلزل و ترديد و تقويت تصميم در ما خواهد شد.
2- اگر روزي حال و حوصلهي خوبي نداشته باشيد، يک مشکل کوچک را بزرگ ميبينيد اما اگر سرحال باشيد، مشکلات را بهتر حل ميکنيد. پس رفتار شما در زمانهاي مختلف در برابر مشکلات يکسان نيست. چرا اين گونه است؟
- خودتان از اين مثالها چه نتيجهاي ميگيريد؟ آيا قبول داريد که معناي مشکلات در زمانهاي مختلف و براي افراد مختلف، متفاوت است؟
پايان تمرين 2
موضوع مهمتر از شدت و بزرگي مشکل، اين است که تشخيص بدهيم چه چيزي مشکل هست و چه چيزي مشکل نيست؟ چگونه ميتوان «مشکل» را تشخيص داد؟ پاسخ اين سوال آسان نيست اما ميتوان به نکاتي توجه کرد:
- تا چه اندازه انسان بدبين يا خوشبيني هستيم؟
- چهقدر به تواناييهاي خود اطمينان داريم؟
- چهقدر در حل مسائل صبر و حوصله به خرج ميدهيم؟
- چيزي که فکر ميکنيم مشکل است، تا چه اندازه زندگي ما را بر هم زده است؟
شايد در بين دوستانتان کساني را سراغ داشته باشيد که از مشکلات نميترسند و براي هر مشکلي، چارهاي پيدا ميکنند. هر يک از ما در زندگي ياد مي گيريم که چگونه بامشکلات برخورد کنيم. اگر کسي از مشکلات ميترسد، ميتواند ياد بگيرد که با تقويت تواناييهايش، از پس مشکلات برآيد.
تمرين3- هرمشکل باعث نگراني ما ميشود و اضطراب به وجود ميآورد.
چند مورد از مشکلات را تصور کنيد و براي هر يک از آنها براساس ميزان اضطراب، بين 1 تا 20 نمره بدهيد. براي مشکلي که بيشترين اضطراب را ايجاد ميکند20 و به همين ترتيب، براي مشکلاتي اضطراب کمتري دارند، نمرات پايينتر تعيين کنيد.
گمان ميکنيد آنقدر تجربه داريد که بتوانيد مشکلات يک هفته، يک ماه و يک سال بعد را پيشبيني کنيد؟
مشکل اضطراب
نمرهي کم گرفن
دسته گل به آب دادن!
گم کردن پول
خراب کردن امتحان
پايان تمرين3
اضطراب يک احساس ناخوشايند است که تحمل آن برايمان سخت است. وقتي مضطرب ميشويم، انگار از چيزي که نميشناسيم و نميدانيم چيست، ميترسيم. اضطراب تا حدودي براي زندگي لازم است اما اگر به اندازهاي باشد که در زندگي اختلال ايجاد کند، باعث ايجاد مشکل ميشود. پس، هم مشکلات، اضطراب به وجود ميآورند و هم اضطراب ميتواندمشکلات را بيشتر کند. کسي که در جلسهي امتحان، متوجه ميشود سوالات سخت است، مضطرب ميشود و وقتي اضطرابش افزايش مييابد، مگر حتي نميتواند به سوالهاي ساده هم جواب بدهد. حالا بهتر ميتوان فهميد که چرا گفتيم بايد تواناييهايتان را تقويت کنيد؟ مهم اين است که در برابر مشکلات، ضعيف نباشيد و احساس ناتواني نکنيد.
نکتهي مهم: نميتوان مشکلات را از زندگي حذف کرد اما ميتوان با تقويت اعتماد به نفس و شناخت تواناييهاي خود، از پس مشکلات، بهتر برآمد.
تمرين4- ميگويند انسان بايد از تجربههايش درس بگيرد. با تجربههايمان ميتوانيم خيلي از شرايط آينده را پيشبيني و براي آنها برنامهريزي کنيم.
- گمان ميکنيد آنقدر تجربه داريد که بتوانيد مشکلات يک هفته، يک ماه و يک سال بعد را پيشبيني کنيد؟
يک هفته بعد يک ماه بعد يک سال بعد
هم مشکلات، اضطراب به وجود ميآورند و هم اضطراب ميتواند مشکلات را بيشتر کند.
تکميل اين جدول به شما کمک ميکند آمادگيهايتان را براي شناخت مشکلات و پيدا کردن راه حلها افزايش دهيد. به اين ترتيب، بهتر ميتوانيد مشکلات را کنترل کنيد. شايد اصطلاح «مديريت زمان» را شنيده باشيد. مديريت زمان يعني توانايي ادارهي زمان. اين بحث فقط مربوط به کنترل زمان نيست بلکه با هر چيزي که باعث شود انسان از تواناييهايش بهتر استفاده کند، ارتباط دارد. در برخورد با مشکلات هم مديريت زمان نقش بسيار مهمي دارد. ميتوان نشست و منتظر مشکلات بود و يا آنقدر در مشکلات غرق شد که خيال خود را راحت کرد! اما مديريت زمان به ما ميگويد براي کنترل و حل مشکلات:
1- تواناييهايت را بشناس و تقويت کن.
2- واقعبين و منطقي باش.
3- روشهاي حل مشکلات را شناسايي کن.
4- مشکلات را پيشبيني کن.
5- در همهي کارها با برنامه و منظم عمل کن.
تمرين5. چه شيوههايي را براي برخورد بامشکلات ميتوانيد پيشنهاد کنيد؟
به عنوان نمونه: آشنايي با مهارتهاي تفکر
شناخت رفتارهاي سالم
داشتن برنامه
دوستيابي
افزايش تمرکز و دقت
فراموش نکنيم در تمام تصميمگيري، امنيت خاطر حاصل از توکل و سپردن کارها به خدا، موجب عدم تزلزل و ترديد و تقويت تصميم در ما خواهد شد. حال با کمک دوستان و معلمانتان، موارد ديگري را به اين فهرست اضافه کنيد. از اين فهرست چه نتيجهاي ميتوان گرفت؟ در اين باره چه فکر ميکنيد:
- قدرت و توانايي ما براي برخورد با مشکلات ذاتي است يا ياد گرفتني؟
- شدت و بزرگي مشکلات مهم است يا مهارتهاي کنترل آنها؟
رفتار شما در زمانهاي مختلف در برابر مشکلات يکسان نيست
پايان تمرين5
افکارتان را دربارهي مشکلات مرور کنيد. نمونههايي از تجربههاي موفق خودتان را در کنترل و حل مشکلات به خاطر بياوريد. ميتوانيد از افکار و تجربههاي ديگران هم استفاده کنيد.
ابراهيم اصلاني