احوالپرسی حاکم از بهلول

آورده‌اند که روزی حاکم به بهلول گفت چطور است حال تو آیا خوشحال هستی؟ بهلول گفت: تا موقعی‌که ریاست و تشخص نداشته و امور مسلمانان را به‌عهده نگرفته‌ام بسیار خوشوقت و راحت هستم.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

احوالپرسی حاکم از بهلول

آورده‌اند که روزی حاکم به بهلول گفت چطور است حال تو آیا خوشحال هستی؟

بهلول گفت: تا موقعی‌که ریاست و تشخص نداشته و امور مسلمانان را به‌عهده نگرفته‌ام بسیار خوشوقت و راحت هستم.

حاکم گفت: آیا می‌دانی اگر به عدل و انصاف بین مسلمانان رفتار نمائی این خود عبادت است.

بهلول گفت می‌دانم ولی خلیفه که من باید از او مطابعت نمایم او خود این مقام را غصب نموده و خلافت حق اولاد علی (ع) است.

حاکم گفت آیا دوست می‌داری که همیشه سالم و تن درست باشی؟

بهلول گفت نه:

به جهت آنکه اگر همیشه در عافیت و آسایش باشیم میل آمال و آرزوهای دنیوی و خواهش‌های نفسانی در من قوت و شدت پیدا کرده و مرا از انجام وظایف روحانی حقیقت خود مانع خواهد بود پس سعادت و نیکبختی در همین حالت است که دارم و می‌خواهم حضرت پروردگار مهربان گناهان مرا ببخشید و لطف و عنایت خود را از من دریغ نفرماید و به‌ هر چه سزاوارم به من عطا فرماید.

 

در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.
مطالب مرتبط مجموعه :
آخرین مطالب سایت