محبوب پیامبر
محبوب پيامبر
همه ميدانند رسول خدا صلي الله عليه و آله در موضع گيري ها و تمام کارهايي که انجام ميداد و يا از انجام دادن آن ها اجتناب ميورزيد، بر اساس منافع شخصي و خواسته هاي نفساني يا تحت تاثير احساسات و عواطف گام بر نميداشت، بلکه با تمام وجود، فقط و فقط به خدا ميانديشيد. از اين رو، آن حضرت از خدا بود و به خاطر دين و رسالت الهي زندگي ميکرد. تا آن جا که هر موضعي، از هر نوع و هر اندازه که باشد، اگر قدمي در راه خدمت به دين خدا و اعتلاي کلمه الهي نباشد، ممکن نيست که از رسول اکرم صلي الله عليه و آله صادر شود.
اين گفته بدين معنا نيست که آن حضرت از عواطف و احساسات انساني نوع بشر برخوردار نبود، يا اين که به عواطف و احساسات خويش ميدان نميداد تا آن طور که حق طبيعي آن هاست، در زندگي تاثير مثبت داشته باشد يا حتي از آن ها استفاده مباح نميکرد، بلکه ميخواهيم بگوييم:
آن جا که حضرت از احساسات و عواطف خود در امور شخصي صرف استفاده ميکند، به کارگيري عواطف و احساسات را عبادتي ميسازد که به ايشان توان افزون داده و آن حضرت را به قرب الهي نزديک ميسازد.
از سوي ديگر هر گاه اين عواطف و احساسات به صورت موضع گيري هاي علني و آشکار جلوه کند و رسول اکرم صلي الله عليه و آله در اظهار آن در ملاء عام اصرار داشته باشد، ميبايست در خدمت رسالت و براي رسيدن به اهداف عاليه رسول خدا (صلي الله عليه و آله و سلم) باشد. چرا که قرآن کريم، نه تنها اطاعت مطلق از گفته ها و عملکردهاي پيامبر اکرم صلي الله عليه و آله را بر مسلمانان واجب ميداند، بلکه آن حضرت را اسوه معرفي مينمايد و مسلمانان را به الگوگيري از ايشان فرا ميخواند.
هنگامي که با اين رويکرد به سراغ سيره رسول خدا صلي الله عليه وآله ميرويم، با روايات فراواني از آن حضرت در مورد علاقه و محبت ايشان نسبت به حسنين عليهم السلام مواجه ميشويم. به عنوان نمونه، پيامبر اکرم صلي الله عليه و آله در مورد امام حسن عليه السلام فرمود: "خدايا اين کودک، پسر من است و او را دوست ميدارم، او را دوست بدار و نيز هر کس که او را دوست ميدارد، دوست بدار."(1)
در روايتي درباره امام حسن عليه السلام فرمود: "او سرور جوانان اهل بهشت و حجت خدا در ميان امت است، فرمان او فرمان من است و گفتارش گفتار من؛ هر کس او را پيروي کند از من است و هر کس از او نافرماني کند از من نيست."(2)
از طرفى ملاحظه مى کنيم که رسول اکرم صلى الله عليه و آله سعى دارد تا امور مربوط به امام حسن و امام حسين علهما السلام) را از لحاظ عقيدتى و تشريعى و حتى از نظر عاطفى و وجدانى به شخص خويش مربوط سازد. از اين رو فرمود: "من با دوست شما دوست و با دشمن شما دشمنم."(3)
اين موضع متمايز رسول اکرم (صلي الله عليه و آله و سلم) در قبال حسنين (عليهما السلام) و پرورش بي نظير آنان، بدون شک سرشار از راهنمايي ها و اشاره هاي مهم و فراواني است.
رسول خدا (صلي الله عليه و آله و سلم) با تاکيدات مکرر خويش هدفي را دنبال مينمود و همواره بر نقشي که امام حسن و برادرش امام حسين (عليهم السلام) در رهبري امت اسلامي در آينده ايفا خواهند کرد، تاکيد داشت و آن دو را براي مسئوليت هاي بزرگي آماده ميکرد. ايشان اهتمام زيادي داشت تا مباني و اصولي را که براي تشکيل بينش اعتقادي و سياسي صحيح و کامل در قبال نقش آينده حسنين (عليهم السلام) لازم و ضروري است و از طرفي بيانگر ضمانت هاي کافي براي وجدان امت اسلامي در قبال هر گونه تحريف و تفسير باشد، بيان و کاملا روشن کند.
اما با گذشت ساليان متمادي، همواره اين سوال مطرح است که آيا امت اسلامي پس از وفات پيامبر اکرم (صلي الله عليه و آله و سلم) به توصيه هاي ايشان در جدا نشدن از قرآن و اهل بيت (عليهم السلام) جامه عمل پوشانيد؟ و به راستي اينک مسلمانان براي تحقق آرمان هاي پيش بيني شده پيامبر خويش براي سرافرازي هميشگي جامعه اسلامي چه وظيفه اي دارند؟
پاورقي ها:
1ـ کنز العمال، جلد 13، صفحه 652
2ـ أمالي شيخ صدوق، صفحه 176
3- البداية و النهاية جلد 8، صفحه 40
منبع: علامه سيد جعفر مرتضي عاملي، کتاب تحليلي از زندگاني سياسي امام حسن عليه السلام