وحدت اسلامی

حفظ وحدت به طور واقعى و پايدار، راهى بود كه پيامبر اكرم صلى الله عليه وآله از پيش ترسيم كرده بود. او كه آينده را مى دانست و فرموده بود: سَتَفتَرِقُ اُمَّتِى عَلَى ثَلاثٍ وَ سَبعِينَ فِرقَهً » « امت من بر هفتاد و سه فرقه از هم گسسته مى شود».
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

آيا صرف توضيح و مطالب تاريخي و اينكه چه كساني به رسول الله جسارت و ظلم كردن و اهل بيت رو اذيت كردند مخالف وحدت است؟

در اين زمينه تمسك به سيره گفتارى و رفتارى حضرت على عليه السلام مى تواند بهترين درس و الگو براى دنياى امروز و جهان اسلام باشد.
اميرالمؤمنين على عليه السلام از اظهار و مطالبه حق و شكايت از ربايندگان آن خوددارى نكرد و با صراحت حقيقت اسلام را ابراز داشت و بارها مهاجرين و انصار را به غدير و فرمايشات پيامبرصلى الله عليه وآله متذكر مى شد.
آن حضرت، ضمن حفظ وحدت امت اسلام، در خطبه هايش كه تا قيام قيامت روشنگر خواهد بود شكايت از غاصبان را اعلام مى كرد. در عين حال ستم مخالفان ، موجب نشد آن حضرت راه انزوا را پيش گيرد و از جماعت مسلمين خارج شود. او در جمعه و جماعات شركت مى كرد و از ارشاد خلفاء دريغ نمى كرد، طرف شور و مشورت آنها قرار مى گرفت و آنچه صلاح مسلمين بود را انجام مى داد.
به طور نمونه در جنگ مسلمانان با ايرانيان عمر بن خطاب مايل بود شخصاً شركت كند. اما امام على عليه السلام فرمودند: «تو در مدينه بمانى بهتر است چون دشمن فكر مى كند دوباره از مدينه امداد و كمك مى رسد ولى وقتى در جنگ شركت كنى نيروهاى خود را متمركز مى كنند تا تو را از بين برند و با روحيه قوى ترى به نبرد با مسلمانان مى پردازند».
امام على عليه السلام با اين همه مشورت ها و شركت در جماعت ، اما هيچ گونه مقام حكومتى را از هيچ يك از خلفاء قبول نكرد فرماندهى و استاندارى زيرا پذيرش مقام به معناى صرف نظر كردن از حق مسلم خويش و بسنده كردن و حتى رضايت به وضعيت موجود بود .
اين سيره به معناى دقيق، همان حفظ وحدت همراه با حفظ اصول دينى و رعايت اتحاد امت اسلام مى باشد.
همچنين آن گاه كه ابوسفيان فرصت را مغتنم شمرد و خواست از نارضايتى على عليه السلام استفاده كند و با تظاهر به خيرخواهى پيشنهاد جنگ با ابوبكر را به امام على عليه السلام داد و گفت: « من براى دستيابى تو به حقت، ياريت خواهم كرد». ولى امام على عليه السلام دست رد بر سينه او زد تا وحدت مسلمانان بيش از پيش شكسته نشود و دشمنان سوء استفاده نكنند.
البته حفظ وحدت به طور واقعى و پايدار، راهى بود كه پيامبر اكرم صلى الله عليه وآله از پيش ترسيم كرده بود.
او كه آينده را مى دانست و فرموده بود: سَتَفتَرِقُ اُمَّتِى عَلَى ثَلاثٍ وَ سَبعِينَ فِرقَهً » « امت من بر هفتاد و سه فرقه از هم گسسته مى شود».
تنها راه وحدت ميان امت اسلام و نجات از ظلالت و گمراهى را اين گونه مشخص كرد :
إنّى تَارِكٌ فِيكُمُ الثَّقَلَينِ كِتَابَ اللهِ وَ عِترَتِى اهل بَيتِى وَ إنَّهُمَا لَن يفتَرِقَا حَتّى يرِدَا عَلَى الحَوضَ» « من دو چيز گرانمايه را براى شما ( ارث ) مى گذارم كتاب خدا و خاندانم اهل بيت. اين دو هيچگاه از هم جدا نباشند تا اين كه(در قيامت) در كنار حوض (كوثر) بر من آيند ».
در روايت ديگرى آمده است:
فَلا تُقَدِّمُوهَا فَتُهلِكُوا وَ لاتُقَصِّرُوا عَنهُمَا فَتُهلِكُوا وَ لا تُعَلِّمُوهُم فَإنَّهُم أعلَمُ مِنكُم » « يكى را بر ديگرى مقدم نشماريد كه هلاك مى شويد و نيز در حق آن دو كوتاهى نكنيد كه باز به هلاكت مى رسيد و در صدد ياد دادن به آنان(اهل بيت) نباشيد كه آنها بيشتر از شما مى دانند ».
بعد از رحلت نبى مكرم اسلام صلى الله عليه وآله وقتى امام على عليه السلام با آن همه ظلم و ستم مواجه شد ، فرمود:
وَايمُ اللهِ لَولا مَخَافَهَ الفِرقَهَ بَينَ المُسلِمِينَ... لَكُنَّا عَلَى غَيرِ مَا كُنَّا بِهِم عَلَيهِ » « به خدا سوگند! اگر نبود ترس از تفرقه بين مسلمانان... همانا غير از آنچه بر آن تحميل شديم عمل مى كرديم ».
البته حضرت على عليه السلام با همه تلاشى كه در جهت حفظ وحدت ميان مسلمانان داشت اما حفظ وحدت مانع از بيان بسيارى از حقايق نشد.
چنان كه در كتاب هاى اهل سنت آمده است عمر به حضرت على عليه السلام و عباس مى گويد:
« فَلَمَّا تُوُفِّى رَسُولُ اللهِ وَ قَالَ أبُوبَكرِ أنَا وَلى رَسُولِ اللهِ... فَرَأيتُمَاهُ كاذِباً آثِمَاً غَادِراً خَائِناً... ثُمَّ تُوُفِّى أبُوبَكرِ فَقُلتُ أنَا وَلِى رَسُولِ اللهِ وَ وَلِى أبى بَكرِ فَرَأيتُمَانِى كاذِباً آثِمَاً غَادِراً خَائِناً »
منبع:پرسمان
این مطلب صرفا جهت اطلاع کاربران از فضای رسانه‌ای بازنشر شده و محتوای آن لزوما مورد تایید تبیان نیست .
مطالب مرتبط مجموعه :
آخرین مطالب سایت