وحدانیت خدا در کلام امیرالمومنین علیه السلام

در براهین توحید دو برهان عقلی مطرح شد، برهان صرف الوجود و برهان وحدت و هماهنگی در عالم. یک برهان قرآنی و یک برهان فلسفی دقیق نیز با استفاده از آیه قرآن بیان شد که برهان تمانع بود . یک برهان دیگر که برهان علوی است هم مناسب است مطرح شود، چرا که اصل برهان از
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

وحدانیت خدا در کلام امیرالمومنین علیه السلام 

در براهین توحید دو برهان عقلی مطرح شد، برهان صرف الوجود و برهان وحدت و هماهنگی در عالم. یک برهان قرآنی و یک برهان فلسفی دقیق نیز با استفاده از آیه قرآن بیان شد که برهان تمانع بود . یک برهان دیگر که برهان علوی است هم مناسب است مطرح شود، چرا که اصل برهان از امیرالمومنین (علیه السلام) گرفته شده است.  

فرآوری: دکتر جعفری- بخش اعتقادات شیعه تبیان

در نامه 31 که بسیار نامه ارزنده‌ای است امیرالمومنین (علیه السلام) به فرزندش امام حسن مجتبی سلام الله علیه در باب  مسائل تربیتی نوشته اند .در این نامه معارف ناب وزلالی نگاشته شده البته  طبیعی هم هست نویسنده امیرالمومنین (علیه السلام) و مخاطب هم امام حسن (علیه السلام) و فرزندان حضرت که ما هم جزء فرزندان معنوی حضرت محسوب می شویم . توصیه می کنم عزیزان حتماً این نامه را با دقت مطالعه بکنند.

 در بخشی از این نامه حضرت برهانی را بر وحدانیت خداوند متعال اقامه کرده که این برهان در جای دیگری دیده نمی شوداما تنها مختص به امیرالمومنین (علیه السلام) هست.

وحدانیت خدا در کلام امیرالمومنین 

خلاصه برهان این است که اگر خدایی جز الله بود این همه پیغمبر که آمدند، آنها می گفتند که ما از طرف آن خدا آمدیم یا اینکه همان گونه که از الله وحی دریافت می کردند از آن خدا هم دریافت می کردند و می گفتند این بخش وحی را از خدا( الله ) گرفتیم و بخش دیگر از وحی را هم از خدای دوم گرفتیم اما از آنجا که همه پیامبران الهی از آدم تا خاتم اولاً فقط گفتند ما رسول الله هستیم و ثانیاً جز از خداوند متعال هیچ مطلبی و هیچ وحی را نقل نکردند. از این می فهمیم که اگر خدایی جز الله بود او هم برای خود پیغمبرانی می فرستاد یا وحی برای همین پیغمبران می فرستاد. 

فرزندم بدان اگر برای پروردگارت شریکی بود حتما پیامبران آن شریک خدا هم می آمدند و می گفتند ما هم از طرف آن خدا آمدیم و حتماً تو آثار حکومت، پادشاهی و سلطنت آن خدا را هم می دیدی ولی نه آثاری از سلطنت خدایی غیر از الله هست نه آثاری از حکومت و ملک غیر خدا هست

 نکته ای که از این مطلب دریافت می شود این است:

اگر خدایی جز الله بود او هم برای خود  پیامبرانی می فرستاد که آنها هم می آمدند و می گفتند ما از طرف خدای دوم آمدیم نه خدای اول که الله باشد یا دست کم آن خداها به همین پیامبران هم وحی می فرستادند و این پیامبران نیز می گفتند بخشی از وحیی که ما به شما نقل می کنیم از الله و بخشی هم از خدای دیگر است. ولی از آنجا که هیچ پیغمبری نبوده که جز از طرف خدا( الله ) آمده باشد و جز از الله وحی دریافت کرده باشد می فهمیم خدایی جز الله نیست. 

فرمایش حضرت به این شکل است: 

فرزندم بدان اگر برای پروردگارت شریکی بود حتما پیامبران آن شریک خدا هم می آمدند و می گفتند ما هم از طرف آن خدا آمدیم و حتماً تو آثار حکومت، پادشاهی و سلطنت آن خدا را هم می دیدی ولی نه آثاری از سلطنت خدایی غیر از الله هست نه آثاری از حکومت و ملک غیر خدا هست و تو حتماً کارهای او ، ویژگی های او و صفات او را می دانستی ولی خدا اله واحدی است، خدای واحدی است که همان گونه که خودش خودش را توصیف کرده هیچ کس در حکومت او با او متضاد نیست و با او مزاحمتی ندارد . 

هرگز زوال پذیر نیست و در آینده هم زائل نخواهد شد. او قبل از همه اشیاء هست منتها بدون اینکه اوّلیت داشته باشد که آخریت نداشته باشد.آخر همه اشیاء است اما نه اینکه انتها داشته باشد. در عین حال که آخر هست اول هم هست. او بزرگتر از این هست که بخواهد ربوبیت خودش را با احاطه بر قلب ها و بینشها تثبیت بکند و ... . 

خلاصه فرمایش حضرت این است :

 با توجه به این که پیغمبری جز از طرف الله نیامده و اثری در عالم جز الله نیست. اثر سلطنتی، اثر ملکی جز از الله نیست. پس پی می بریم که خدائی جز الله وجود ندارد و این برهان، برهان زیبا و دقیق و ساده ای است.


منبع: پاسخ به سوالات اعتقادی استاد محمدی موجود در سایت رادیو معارف

 

در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.
مطالب مرتبط مجموعه : راه‌های شناخت خدا
آخرین مطالب سایت