نقش بازیگران منطقه ای در بی ثباتی افغانستان
نقش بازیگران منطقه ای در بی ثباتی افغانستان
به دلیل دخالت برخی از بازیگران منطقه ای در افغانستان و حمایت آنها از تروریسم و افراط گرایی موجب شده، صلح به حلقه گمشده مردم افغانستان مبدل شود که سال هاست، به دنبال آن هستند.
قبس زعفرانی
صلح حلقه گم شده ایست که مردم افغانستان سال هاست، به دنبال آن هستند، اما نه تنها نتوانسته اند، آن را محقق کنند، بلکه هر روز که می گذرد، ناامنی و جنگ در این کشور تشدید می شود.
از تجاوز اتحاد جماهیر شوروی سابق گرفته که طی آن افغانستان قربانی جنگ بین کمونیسم و کاپیتالیسم شد تا ظهور طالبان و ورود آمریکا و غرب در سال 2001 به افغانستان و درپی آن حضور گسترده آیساف و ناتو، این کشور در معرض آسیب های بسیاری به خاطر تضاد منافع کشورهای خارجی قرار گرفت و موجب شد، دخالت بازیگران منطقه ای و بین المللی در امور داخلی افغانستان به یکی از موانع دستیابی به صلح در این کشور مبدل شود.
عربستان سعودی، به عنوان خاستگاه اندیشه های افراط گرایانه و ظهور گروه های تندرو مانند داعش و پاکستان به عنوان حامی تروریسم در افغانستان، نمونه های بارز بازیگران منطقه ای به شمار می آیند که در 15 سال گذشته نقش تاثیرگذاری در بی ثباتی و عدم تحقق صلح در افغانستان داشته اند.
با پیروزی مجاهدین افغان و خروج نظامیان روس از افغانستان، مجاهدین امیدوار بودند که حکومتی اسلامی را در افغانستان پایه ریزی کنند، اگرچه حکومت مجاهدین پس از نشستی در پاکستان شکل گرفت، اما به دلیل کارشکنی های آمریکا و پاکستان هیچگاه به موفقیت نرسید و مجاهدین افغان چنان به حاشیه رانده شدند که تا امروز نتوانسته اند، جایگاه سابق خود را بازیابند.
به باور کارشناسان خروج نظامیان روس و ناکامی مجاهدین در تأسیس حکومت اسلامی پیامد ناگوار دیگری نیز داشت و آن ظهور پدیده ای به نام گروه های تندرو در قالب «طالبان» بود.
ظهور طالبان و ورود آن به عرصه، نه تنها افغانستان را به عصر حجر بازگرداند، بلکه موجب ظهور گروه های تندرو زیادی در کشور شد که به نوعی از سوی عربستان سعودی و پاکستان حمایت می شدند، درحالی که تروریسم یکی از ابعاد این گروه ها بود و در بعد دیگر، آنها به مهمترین و بزرگترین قاچاقچیان مواد مخدر و اسلحه در افغانستان مبدل شدند و در طول این سال ها هیچگاه ارتباط این گروه ها با بازیگران منطقه ای که از آنها حمایت می کردند، قطع نشد و این بازیگران به هر طریق ممکن مانع کاهش تأثیر گذاری این گروه ها، از جمله طالبان در معادله جنگ افغانستان شوند.
به این ترتیب، بازیگران منطقه ای همچون پاکستان درحالی که با فراهم کردن پناهگاه های امن برای طالبان و دیگر گروه های تروریستی افراطی مانع برقراری صلح در افغانستان می شد، عربستان سعودی نیز با اشاعه و حمایت از اندیشه های وهابی و باورهای انحرافی سلفی به تحقق صلح در افغانستان لطمه زد.
در این میان اندیشه «سلفی وهابی» به دلیل قرائت اشتباهش از اسلام از همه خطرناک تر است و خطر آن نه تنها موجودیت شیعیان، بلکه اهل سنت را هم تهدید می کند.
جریان سلفی اگرچه با مذهب و اندیشه های بومی مردم افغانستان همخوانی ندارد، اما یافته ها نشان می دهد، این جریان با حمایت عربستان سعودی به سرعت درحال نفوذ و گسترش در افغانستان است و سازمان های خیریه که نام «سازمان های خیریه اسلامی» را با یدک می کشند، مهمترین ابزار سعودی ها در این راه است.
آمارهای موجود تاکید می کند که عربستان سعودی از سال 1960 تاکنون بیش از 100 میلیارد دلار به ساخت مدارس دینی، مساجد، سازمان های خیریه و موسسات ترویج جریان سلفی اختصاص داده که در مقایسه با رقم 7 میلیارد دلاری اتحاد جماهیر شوروی سابق برای گسترش کمونیسم رقم بسیار بالایی را نشان می دهد.
مولوی های تندرو که رابط بین عربستان و سازمان های خیریه سلفی در پاکستان و افغانستان هستند، با شناسایی نوجوانان و جوانان فقیر و مستمند در ازای پرداخت مبلغی ناچیز آنها را به مدارس دینی جذب می کنند، مدارسی که تفاسیر متعصبانه و متحجرانه از اسلام به دانش آموزان خود ارائه می دهند.
در این مدارس بر جهاد و شهادت به گونه ای تأکید می شود که جوانان و نوجوانان هر لحظه حاضرند، برای نابودی نظامیان آمریکا و ناتو در افغانستان دست به عملیات انتحاری بزنند.
«برایان هانت»، دیپلمات آمریکایی می گوید: «دو سازمان خیریه «جماعت الدعوه» و «الخدمه» از جمله سازمان هایی هستند که با کمک مالی عربستان سعودی در پنجاب پاکستان و با هدف گسترش اندیشه سلفی شکل گرفتند و اکنون نیز فعال هستند. جماعت الدعوه شاخه سیاسی و اقتصادی گروه تروریستی «لشکر طیبه» است که عامل بسیاری از حملات تروریستی در افغانستان و بمبگذاری سال 2008 در بمبئی است.
جماعت الدعوه نیز گرگ خونخواری است که در لباس سازمان خیریه خود را پنهان کرده است. این سازمان با حمایت از ائتلاف ضد یمنی عربستان سعودی تا حدودی برای خود وجه بین المللی کسب کرده است. جماعت الدعوه معتقد است، ائتلاف ضد یمنی عربستان سعودی نوعی دفاع به حساب می آید. این گروه عربستان را حامی حرمین می پندارد و معتقد است، دفاع از اماکن مقدس وظیفه هر مسلمانی است. جماعت الدعوه معتقد است که عربستان رهبر معنوی مسلمانان و پاکستان مرکز دفاعی مسلمانان به شمار می رود.
بنابر این به همان میزان که حمایت نظامی سازمان استخبارات پاکستان از طالبان برای صلح در افغانستان مضر بوده، به همان اندازه حمایت مالی عربستان از طالبان و داعش و دیگر گروه های تندرو به صلح در افغانستان ضربه زده است.
شاید بتوان گفت، اقدام عربستان که نوعی جنگ نرم علیه افغانستان به حساب می آید، از حملات انتحاری طالبان خطرناک تر است. بنابراین تا زمانی که دلارهای نفتی عربستان و پناهگاه های امن پاکستان وجود داشته باشند، رسیدن به صلح در افغانستان دشوار است.