قدیمی ترین آرزوی انسان
قدیمی ترین آرزوی انسان
انسان با دیدن پرندگان آسمان،آرزو کرد روزی بتواند پرواز کند. این آرزو، باعث پیدایش افسانه ها و داستان های مختلف شد. افسانه ها یا قصّه های انسان های خوب یا بد... یکی از افسانه های پرواز در «شاهنامه فردوسی» آمده است. انسان با تکیه بر عقل و با تلاش فراوان، آرزوی پرواز را مانند بسیاری از رویاهای دیگر، عملی کرد.
چه کسی اوّلین هواپیما را ساخت؟
یک دانشمند مسلمان به نام «عبّاس ابن فرناس» اولین کسی بود که برای ساخت ماشین پرنده تلاش کرد و نتایج خوبی هم گرفت. بعدها «لئوناردو داوینچی» نقاش و مخترع قرن 16 میلادی به فکر هواپیما افتاد. او فکر می کرد که انسان می تواند به وسیله بال های متحرّک، مانند پرندگان در آسمان پرواز کند.
او دستگاه کوچکی ساخت که دارای دو بال، یک بدنه و یک سکّان بود. 200 سال بعد، «برادران رایت» اولین هواپیما را ساختند. «اورویل رایت» اولین انسانی است که با یک ماشین سنگین تر از هوا پرواز کرد. او توانست در 12 ثانیه، مسافت 40 متر را در آسمان طی کند.
داستان پرواز در شاهنامه فردوسی
دیوی بدسرشت، برای فریب «کی کاووس» خود را به شکل غلامی درمی آوَرَد. او برای فریب کی کاووس می گوید: حالا که تمام زمین، به فرمان توست، سری هم به آسمان بزن و فرمانروایی آسمان را هم در دست بگیر.
با این سخن،کی کاووس به فکر فرو می رود و تصمیم می گیرد هر طور شده به آسمان برود. او از دانشمندان می خواهد که وسیله ای بسازند تا او بتواند با آن پرواز کند و ببیند که در آسمان چه خبر است. دانشمندان به این نتیجه می رسند که چند جوجه عقاب را از آشیانه بردارند و خودشان آن ها را تربیت کنند تا آن ها بتوانند کی کاووس را به آسمان ببرند.
آن ها تخت مناسبی برای این کار می سازند و در چهار طرفش چهار ستون بلند قرار می دهند. در پایین این ستون ها، قفس عقاب ها را می گذارند و در بالای آن ها، گوشت برّه را قرار می دهند. عقاب ها پس از چند روز گرسنه ماندن، برای رسیدن به گوشت های بالای سرشان، به پرواز درمی آیند.
با پرواز عقاب ها، تخت هم به پرواز درمی آید و کی کاووس به آرزوی پرواز دست می یابد... اما همه می دانیم که فرمانروایی زمین و آسمان ها و هرچه در آن است با خداوند یکتا است. این پرواز، چیزی به قدرت کی کاووس نمی افزاید و او بعد از خسته شدن پرنده ها، به همراه تختش بر زمین سقوط می کند...
شما می توانید بقیه این داستان و ماجرای روبرو شدن کی کاووس با رستم را در شاهنامه فردوسی بخوانید.