ریشه در باورها
ریشه در باورها
معماری ترکیب اجتماعیترین هنر بشری با فضای اطراف انسانی است و معماری ایرانی - اسلامی نیز هنری است که ریشه در باورهای دینی ایرانیان دارد.
فضا، بنا و شهر از گذشته تا امروز و در آینده حتی، از زندگی روزمره غایب نبوده و نخواهد بود به همین دلیل معماری را میتوان ترکیب اجتماعیترین هنر بشری با فضای اطراف انسانی دانست. اینکه شهرها پر از ساختمانهایی هستند که با استفاده از هنر و مهارتهای علمی و ریاضی طراحی شدهاند نشاندهنده حضور پررنگ معماری در فضای زندگی است بخصوص زمانی که این مهارتها در ترکیب با هم عناصر زیباییشناسی را خلق و فضای زندگی را چشمنواز میکنند.
کاربرد خط، شکل، فضا، نور و رنگ برای ایجاد یک الگو، توازن، ریتم، کنتراست و وحدت در حقیقت اصول زیباییشناسی برگرفته از هنر، علم و ریاضیات در طراحی معماری است که در کنار هم به معماران اجازه میدهند ساختمانهای زیبا و مفید خلق کنند. به بیان بهتر، اصول زیباییشناسی به اضافه جنبههای ساختاری به ساختن یک ساختمان موفق کمک میکند.
موضوع معماری درباره فضاست. از دیدگاه اگوست پره (Auguste Perret)، معماری هنر سازماندهی فضاست و این هنر از راه ساختمان بیان میشود. ادوارد میلر اپژوكوم (Edvard Miller Upjokom) نیز معماری را هنر ساختن و هدف كلی آن را محصور كردن فضا برای استفاده بشر تعریف میكند. به گفته لامونت مور (Lamont Moore) نیز معماری هنر محصور کردن فضا جهت استفاده بشر است.
معماری تركیبی است از علم، هنر و تجربه كه در رشته هایی نظیر ساختمان دارای قدمتی چند هزار ساله است. معماری یعنی ارائه توصیفی فنی از یك سیستم كه نشان دهندة ساختار اجزاء آن، ارتباط بین آنها و اصول و قواعد حاكم بر طراحی و تكامل آنها در گذر زمان باشد.
با ظهور اسلام در قرن هفتم میلادی، پایههای معماری اسلامی كه مجموعهای از هنر در دوره "ساسانیان" بود، شكل گرفت و پس از آن معماران مسلمان همچون سایر هنرمندان، دریچههای جدیدی از بینش به رویشان گشوده شد كه این امر موجب تحولی بزرگ در تمام ابعاد فكری و هنری آنان گردید.
در ایران، اولین نمونههای هنر و معماری در منطقه "خراسان" شكل گرفت. در این منطقه شاهد شكلگیری اولین شیوه معماری ایران پس از اسلام هستیم. این شیوه كه به "خراسانی" یا "شبستانی" معروف گردید، در قرن اول هـ..ق از ابتدای پذیرش دین مبین اسلام از سوی ایرانیان آغاز شد و تا دوره "آل بویه" و "دیلمیان" قرن چهارم هـ..ق ادامه پیدا كرد. در این شیوه، نقشه مساجد از صدر اسلام الهام گرفت و مساجد به صورت "شبستانی " یا "چهل ستونی" بنا شد. قوسهای به کار رفته در شیوه خراسانی به صورت "بیضی" و "تخم مرغی" است که از نمونههای پیشین آن میتوان به کاخهای ساسانی یعنی "فیروز آباد" و "طاق کسری" اشاره کرد. به طور كلی، معماری در این شیوه بسیار ساده و خالی از هرگونه تكلف بوده و مصالحی كه در این بناها به كار رفته ساده و ارزان قیمت است. از مساجد این شیوه میتوان به "مسجد جامع فهرج یزد"، "مسجد تاریخانه دامغان"، "مسجد جامع نائین"، "مسجد جامع تبریز" و "بنای اولیه مسجد جامع اصفهان" و "مقبره امیر اسماعیل سامانی" اشاره کرد.
در نیمه اول قرن پنجم هـ.ق، با تأسیس سلسله سلجوقیان، درخشانترین دوره معماری اسلامی در ایران آغاز شد. در این دوره، شاهد اوج شیوهای از معماری به نام "رازی" هستیم. كه از زمان سلسله "آل زیار" در شهر ری آغاز و تا حمله "مغولان" ادامه پیدا كرد. در این زمان برجهای آرامگاهی، منارهها، مساجد، مدارس و کاروانسراها و موارد متنوع بسیاری احداث شدند و تعداد برج مقبرهها و میل منارهها از تعداد مساجد بیشتر شده و طرحهای دایره، 8گوش، 6گوش، 4گوش، مربع، مربع مستطیل در بناهای این دوره مورد استفاده قرار گرفت، میلهای راهنما و تبدیل مساجد شبستانی به بناهای "چهار ایوانی" در این دوره صورت گرفت. گنبدها نیز در انواع شکلهای گوناگون در این دوره ساخته شدند، مانند گنبدهای "گسته نار"، "گسته رک"، "گنبد قابوس"، "گنبد خاگی" و انواع گنبدهای"دوپوسته پیوسته"؛ دراین شیوه بود که معماران از انواع "نقوش شکسته" و "گرهسازی"با آجر و کاشی استفاده کردند، در حقیقت در شیوه رازی قوسهای جناغی در طاقنماها و طاقها عمومیت پیدا میکند.
مساجد معروفی چون "مسجد برسیان" در نزدیكی اصفهان، "مسجد جامع اردستان"، "مسجد جامع كبیر قزوین" و "مسجد جامع اصفهان" كه بر روی شالودههای دوران "آل بویه" بنا گردید، از نمونههای این شیوه به شمار میروند.
در اوایل قرن هفتم هـ.. ق با هجوم مغولان، بسیاری از كشورهای اسلامی از جمله ایران به ویرانی كشیده شدند، اما چندی نگذشت كه با تأسیس سلسله ایلخانیان، مغولان فرهنگ و سنتهای كشورهای شكست خورده را پذیرفتند و یكی از حامیان هنر و هنرمندان اسلامی شدند. در این دوره، شیوهای به نام "آذری" رواج یافت كه تا دوره"صفویه" ادامه پیدا كرد و شهرهایی چون "تبریز"، "بغداد"، "سلطانیه" و "اصفهان" مراكز هنر و هنرمندان گشتند و بناهای مذهبی و غیرمذهبی متعددی در این شهرها ایجاد شدند.
در اواسط قرن هشتم هـ.ق، با حمله تیمور، بار دیگر شهرهای ایران به ویرانی كشیده شد؛ اما این بار نیز هنر ایران، تیموریان را نیز مغلوب كرد به طوری كه شهرهای "سمرقند" و " بخارا" مراكز هنری ایران شدند و شیوه آذری كه از دوره مغول رواج یافته بود، به كار خود ادامه داد. در این دوره، ابداعی در زمینه تزئینات معماری یعنی "كاشی معرق" آغاز شد. از بناهای معروف دوران ایلخانی و تیموری، میتوان به "مسجد گوهرشاد"، "مسجد جامع ورامین"، "قسمت اعظم بناهای حرم مطهر حضرت رضا (ع)"، "مسجد كبود تبریز"، "مسجد جامع یزد"، و... اشاره،كرد.
با روی كارآمدن صفویان در اوایل قرن دهم هـ.ق، شهرهایی چون "تبریز"، "قزوین" و "اصفهان" به مراكز هنری ایران تبدیل شدند. در این دوره، شاهد اوج هنر معماری ایران هستیم كه توسط پادشاهان مقتدر و هنردوست آن دوره یعنی "شاه تهماسب" و "شاه عباس اول" به وجود آمد. در این دوران البته شیوهای دیگر در معماری ایران به وجود آمد كه به "شیوه اصفهانی" معروف شد. در دوران نخست شیوه اصفهانی یعنی دوران صفویه شاهکارهای هنر معماری و هنر های تزیینی پای گرفت و کیفیت اصیل، شفاف و غنی رنگهای درخشان در کاشیها بسیار دلپذیر شد. در این شیوه، نقشهها و طرحهای ساختمانی رو به سادگی حرکت کرد و استفاده از كاشیهای خشتی و هفت رنگ به جای كاشی معرق رواج یافت. میدان بزرگ مرکزی اصفهان "نقش جهان" شاهکار معماری ایران و جهان در این دوره است. در عین حال مساجدی چون "شیخ لطف ا..." و "مسجد امام" در اصفهان، از شگفتیهای معماری این دوران به شمار میآیند. در دوران زند و افشار، بتدریج شاهد افول معماری ایرانی هستیم، به طوری كه این ركود و افول در دوره قاجار به اوج خود میرسد. با وجود این ركود، باز هم شاهد ایجاد بناهایی چون "مسجد امام تهران"، "مسجد و مدرسه شهید مطهری (سپهسالار)" و "مسجد و مدرسه آقابزرگ" در كاشان و... هستیم.
منبع: هنر آنلاین