٩) جزء پانزدهم قرآن کریم، آیات ١ الى ١٦ سوره ی کهف
٩) جزء پانزدهم قرآن کریم، آیات ١ الى ١٦ سورهی کهف
جز دروغ نمىگویند
مشركان براى خداوندِ یگانه شریكانى قرار داده بودند. بعضى از آنان فرشتگان را دختران خدا مىدانستند، برخى از مسیحیان، حضرت عیسى(ع) را پسر خدا مىپنداشتند، و گروهى از یهودیان نیز آنقدر به عزیر، احترام مىگذاشتند كه او را پسر خدا مىنامیدند.
مشركان مىگفتند: «ما از آیین پدرانمان پیروى مىكنیم، چون دانش آنان از ما بیشتر بود و بهتر از ما مىفهمیدند.» خداوند مهربان در پاسخ این سخنان فرمود:
به نام خداوند بخشندهی مهربان
ستایش مخصوص خدایى است كه این كتاب استوار را بر بندهاش نازل كرد و هیچ گونه كجى در آن قرار نداد تا از سوى خود، به عذابى سخت بیم دهد و به مومنانى كه كارهاى شایسته انجام مىدهند، مژده دهد كه پاداشى نیكو دارند؛ همیشه در آن مىمانند. و به كسانى كه گفتهاند خداوند فرزندى گرفته است، بیم دهد. نه آنان و نه پدرانشان به آن آگاهى ندارند. سخن بزرگى است كه از دهانشان خارج مىشود. جز دروغ نمىگویند.
آیات 1 الى 5
خودت را هلاك مىكنى
پیامبر اكرم(ص) آنقدر براى راهنمایى و هدایت مردم تلاش مىكرد و آنقدر از نادانى و سركشى آنان رنج مىبرد كه خداوند مهربان فرمود:
اگر آنان به این سخن ایمان نیاورند، شاید تو براى كار آنان، خودت را از اندوه هلاك كنى!
آیهی 6
كدام یك نیكوكارترند
خداوند مهربان، زمین را آفرید و در آن نعمتهاى فراوانى قرار داد. او تمام این نعمتها را براى آن آفرید كه انسانها را آزمایش كند و معلوم سازد كه كدام یك نیكوكارترند؛ ولى نعمتهاى این جهان ماندنى نیست و روز قیامت آنچه روى زمین است، نابود مىشود. در قرآن چنین مىخوانیم:
ما هر چه در روى زمین است، زینت آن قرار دادیم تا آنان را امتحان كنیم كه كدام یك نیكوكارترند و ما آنچه را روى زمین است، حتماً بیابانى بىگیاه خواهیم كرد.
آیات 7 و 8
اصحاب كهف
كهف یعنى غار و اصحاب كهف جوانمردانى بودند كه از ظلم و ستم پادشاهِ زمان خود و نادانى و جهل مردمشان به غارى پناه بردند و از خداوند مهربان، یارى و هدایت خواستند. خداوند، آنان را سیصد سال در آن غار خواباند و سپس بیدارشان كرد تا براى مردمى كه به قیامت ایمان ندارند، نشانهاى باشند. در قرآن چنین مىخوانیم:
آیا مىپندارى كه اصحاب كهف و رقیم از نشانههاى عجیب ما بودند؟ آنگاه كه جوانمردان به سوى غار پناه بردند و گفتند: پروردگارا! از سوى خود به ما رحمتى عطا كن و براى ما در كارمان هدایتى فراهم ساز. پس چندین سال در آن غار بر گوشهایشان زدیم؛ سپس آنان را بیدار كردیم تا معلوم كنیم كدام یك از دو گروه، مدت ماندنشان را درستتر حساب كردهاند.
آیات 9 الى 12
به غار پناه بردند
اصحاب كهف، به خداوند یگانه ایمان آورده بودند، اما چون در دربارِ پادشاهى مشرك و بتپرست زندگى مىكردند، نمىتوانستند ایمان خود را آشكار كنند؛ اما خداوند مهربان به دلهایشان قوت بخشید و به آنان توانایى داد كه اعلام كنند از آیین شرك و بتپرستى بیزارند و به خداى یكتا ایمان آوردهاند. وقتى شاه و اطرافیانش متوجهی ایمان آنان شدند، براى این كه از ظلم شاه در امان باشند تصمیم گرفتند به غارى پناه ببرند تا دور از مشركان و نادانان زندگى كنند.
بنابراین، روزى با هم قرار گذاشتند و مخفیانه از شهر خارج شدند. گفتهاند در راه به چوپانى برخوردند كه او نیز از بتپرستى بیزار بود و از آنان خواست اجازه دهند كه همراهشان برود و آنان پذیرفتند. چوپان گوسفندانش را به صاحبانشان برگرداند و همراه سگش به آنان پیوست. اصحاب كهف خواستند سگ را برگردانند، اما سگ برنمىگشت و به دنبالشان رفت. سرانجام پس از ساعتها پیادهروى به غارى رسیدند، و چون بسیار خسته بودند، به زودى به در آن غار به خواب رفتند. در قرآن داستان را چنین مىخوانیم:
ما خبر آنان را به درستى برایت حكایت مىكنیم: آنان جوانانى بودند كه به پروردگارشان ایمان آوردند و ما بر هدایتشان افزودیم و به دلهایشان قوت دادیم. آنگاه كه قیام كردند و گفتند: پروردگار ما، پروردگار آسمانها و زمین است. هرگز خدایى را به جز او نمىخوانیم كه در این صورت حتماً باطل گفتهایم. این قوم ما، جز او خدایانى گرفتهاند، چرا دلیل روشنى بر آنها نمىآورند. پس ستمكارتر از كسى كه بر خدا دروغ ببندد كیست؟ و آنگاه كه از آنان و آنچه به جز خدا مىپرستند، دورى كردید پس به سوى غار پناه ببرید. پروردگارتان از رحمتش بر شما مىگستراند و برایتان در كارتان گشایشى فراهم مىكند.
آیات 13 الى 16
منبع: آشنایی با قرآن کریم برای نوجوانان
جزء پانزدهم قرآن کریم، آیات ١ الى ٧٤ سورهی کهف