حضورمربیان بی‌خاصیت خارجی درایران

سیکل معیوب حضور مربیان جوان داخلی در فوتبال ایران وضعیتی را ایجاد کرده است که برخی مربیان برای بار چندم در لیگ برتر تیم می‌گیرند و در این میان این سرمایه‌ها هستند که می‌سوزند و فوتبال ایران از تجربیات و اندیشه‌هایشان بی بهره می‌ماند.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

حضورمربیان "بی‌خاصیت" خارجی درایران


سیکل معیوب حضور مربیان جوان داخلی در فوتبال ایران وضعیتی را ایجاد کرده است که برخی مربیان برای بار چندم در لیگ برتر تیم می‌گیرند و در این میان این سرمایه‌ها هستند که می‌سوزند و فوتبال ایران از تجربیات و اندیشه‌هایشان بی بهره می‌ماند.


شرایط نامطلوب گزینش مربیان فوتبال ایران این روزها کار را به جایی رسانده که کسانی مثل احدی، عابدزاده، پاشازاده، پیوس، خاکپور،هاشمیان ، مهدوی کیا ، عبدی و ... با وجود صلاحیت‌های علمی با بی مهری شدید مدیران فوتبالی ایران روبه‌رو هستند. گویا این بی اعتمادی به آنها نه تنها از سوی مدیران باشگاه‌های خودشان است، بلکه این بی اعتمادی در فدراسیون فوتبال هم وجود دارد. اتفاقی که برای علیرضا منصوریان در تیم زیر 22 سال رخ داد آخرین تجربه بی اعتمادی به مربی ایرانی جوان است. او که از مدت‌ها قبل سایه نلو وینگادا را روی سر خودش می‌دید تا آنجا پیش رفت که صراحتاً اعلام کرد مطرح کردن نام وینگادا و هرکس دیگری می‌تواند تمرکز تیم او را بهم بزند. به هرحال وقتی منصوریان با کارشکنی باشگاه‌های داخلی روبه‌رو شد، ترجیح داد عطای این تیم را به لقایش بدهد. حالا هم قرار است وینگادا که از آخرین افتخار مربی‌گریش ده سال می‌گذرد سکان هدایت تیم ملی امید را بر عهده بگیرد. (وینگادا آخرین بار در سال 2004 با الزمالک مصر در باشگاه‌های این کشور عنوان قهرمانی را کسب کرده است.)

دیگر تجربه اخیر، حضور مجدد بوناچیچ در کرمان است. او برای بار سوم سکان هدایت مس کرمان را بر عهده گرفته و کرمانی‌ها تلاش دارند با حضور او در لیگ برتر بمانند اما نکته مجهولی که کمتر کسی به آن توجه دارد، حضور ناکام او در ذوب آهن است. این مربی که برخلاف پرویز مظلومی، خودش تیمش را بسته بود، درحالی از هدایت ذوب آهن کناره گرفت که این تیم در آستانه حضور در منطقه سقوط بود. از سویی دیگر او با اعلام مشکل "کلیه" از ذوب آهن کناره‌گیری کرد و مشخص نیست به فاصله بیست روزه توانسته کلیه‌ای جایگزین کند یا اینکه با همان کلیه بیمار هدایت مس را برعهده گرفته است!

در همین استقلال و پرسپولیس پر از کسانی است که مدارک مربی‌گری آسیا را دارند و حتی یکبار هم به آنها اعتماد نشده است. این درحالیست که نمونه‌های بسیاری در فوتبال حرفه‌ای وجود دارد که حکایت از حضور موفق مربیان جوانی دارد که از سوی باشگاه‌هایشان یا فدراسیون فوتبال کشورشان حمایت شده‌اند. از این جمله می‌توان به این گزینه‌ها اشاره داشت:

1- یورگن کلینزمن

این مهاجم بی بدیل فوتبال آلمان وقتی که در 40 سالگی کفش‌هایش را آویخت با پیشنهاد سرمربی‌گری تیم ملی آلمان روبه‌رو شد. آلمانی‌ها با آوردن او و قرار دادن یواخیم لو و بیرهوف در کنارش، شکلی نوین از مربی گری فوتبال را ایجاد کردند و نمایش‌های دیدنی این تیم در جام‌های جهانی 2006، 2010 حاصل ریسک بزرگی بود که فدراسیون فوتبال آلمان کرد.

2- دونگا

کاپیتان تیم ملی برزیل در جام جهانی 98 و 94 در سال 2006 به صورت غیر منتظره‌ای از سوی فدراسیون فوتبال برزیل به عنوان سرمربی تیم ملی کشورش انتخاب شد. هرچند که تیم دونگا شباهت زیادی به آنچه برزیلی‌ها دوست داشتند، نداشت اما این مربی جوان بازیکنان جوانی را به عرصه ملی فوتبال برزیل معرفی کرد که درحال حاضر نسل جدید فوتبال این کشور را شکل داده‌اند. او در جام ملت‌های آمریکای جنوبی در سال 2007 قهرمان شد اما در جام جهانی 2010 نتوانست به موفقیتی برسد و از سمتش کنار رفت.

3- فان باستن

مهاجم اسطوره‌ای فوتبال هلند در حالی که تنها 40 سال سن داشت و یک سال بود که تجربه مربی‌گری در تیم جوانان آژاکس را با خود به همراه داشت با پیشنهاد سرمربی‌گری تیم ملی هلند روبه رو شد. هرچند او در جام جهانی 2006 و جام ملت‌های 2008 تنها موفق شد تا هلند را از مرحله گروهی بالا ببرد اما به گواه بسیاری، نتایج و عملکرد خوب هلند در سال‌های اخیر حاصل تلاش‌های او و همکارانش در هلند است.

4- کونته

این هافبک تهاجمی سابق یوونتوس و تیم ملی ایتالیا در سال 2004 با پیراهن یووه از دنیای فوتبال خداحافظی کرد و هفت سال بعد، پس از مربی‌گری در تیم‌هایی مثل آتالانتا، باری و سیه‌نا، سکان هدایت بانوی پیر را برعهده گرفت. او از سال 2011 در یووه حضور دارد و دو قهرمانی سری A و دو سوپر جام ایتالیا را برای این تیم به ارمغان آورده است. او در سن 42 سالگی هدایت یوونتوس را برعهده گرفت.

5- دشان

کاپیتان تیم ملی فرانسه در جام جهانی 98، وقتی در سال 2001 با پیراهن والنسیا از دنیای فوتبال خداحافظی کرد بلافاصله سکان هدایت موناکو را بر عهده گرفت. او در سال 2003 موفق شد تا با این تیم در جام حذفی فرانسه قهرمان شود و در سال 2004 بود که با این تیم توانست به فینال لیگ قهرمانان اروپا برسد. او سپس در سال 2006 و پس از ماجرای کالچوپولی که منجر به سقوط یوونتوس به سری B شده بود، هدایت این تیم را که پنج سال در آن بازی کرده بود را برعهده گرفت و توانست یووه را بار دیگر به سری A بازگرداند. او در سال 2099 هم توانست مارسی را بعد از هجده سال قهرمان فرانسه کند و درحال حاضر سرمربی تیم ملی فرانسه است. او زمانی که موناکو را به فینال لیگ قهرمانان رساند کمتر از چهل سال سن داشت.

6- گواردیولا

کاپیتان سال‌های نه چندان دور بارسلونا وقتی در سال 2006 فوتبالش را در مکزیک تمام کرد بلافاصله با پیشنهاد سرمربی‌گری بارسلونای B روبه‌رو شد. او بعد از موفقیت‌هایش در این تیم در سال 2008 سرمربی تیم بارسلونا شد و دوران طلایی این باشگاه را رقم زد. او در این زمان تنها 37 سال سن داشت و ارائه شیوه‌ای نوین در فوتبال از دستاوردهای او محسوب می‌شود. او در نهایت پس از کسب چهارده جام قهرمانی در چهار سال بارسلونا را ترک کرد و درحال حاضر سکان هدایت بایرن مونیخ را برعهده دارد.

7- ویلموتس

سرمربی فعلی تیم ملی بلژیک که نسل جدیدی از بازیکنان را به فوتبال ملیش ارائه داده است. او که بزرگترین بازیکن تاریخ فوتبال بلژیک محسوب می‌شود در سال 2002 با پیراهن شالکه 04 از دنیای فوتبال خداحافظی کرد و بلافاصله با پیشنهاد سرمربیگری این تیم روبه‌رو شد. او با شالکه قهرمانی جام اینترتوتو و جام حذفی آلمان را جشن گرفت. او در سال 2009 از جمع شالکه‌ای‌ها جدا شد و هدایت سنت ترویدن بلژیک را بر عهده گرفت و در سال 2009 مربی تیم ملی بلژیک شد و در نهایت در سال 2012 سرمربی این تیم شد. او در این زمان تنها 41 سال داشت.

8- رایکارد

این بازیکن سیه چرده فوتبال هلند که در دوران طلایی آژاکس، بارسلونا و میلان حضور داشته است در سال 95 از دنیای فوتبال با پیراهن آژاکس خداحافظی کرد. او پس از چهارم شدن تیم ملی هلند در جام جهانی 98 هدایت این تیم را درحالی که تنها 38 سال سن داشت برعهده گرفت. او پس از یورو 2000 از این تیم کنار رفت و هدایت اسپارتا روتردام هلند را برعهده گرفت و پس از یکسال، درحالی که 42 ساله بود، هدایت بارسلونا را برعهده گرفت. او از کسانی است که در اوج‌گیری مجدد بارسلونا نقشی به سزا داشته است. رایکارد با این تیم دو جام حذفی اسپانیا، دو قهرمانی لالیگا و یک قهرمانی در لیگ قهرمانان اروپا را جشن گرفته است.

9- زولا

برترین بازیکن تاریخ باشگاه چلسی زمانی که با پیراهن کالیاری در سال 2005 از دنیای فوتبال خداحافظی کرد در سال 2006 مربی تیم ملی زیر 21 سال ایتالیا شد و این درحالی بود که تنها 40 سال سن داشت. او که دستیار کازیراکی بود، در رسیدن ایتالیا به المپیک چین نقش داشت و این تیم در نهایت در مرحله یک چهارم نهایی و با شکست از بلژیک از رقابت‌ها حذف شد. او پس از دو سال مربیگری در تیم ملی زیر 21 سال ایتالیا، سرمربی‌گری وستهام را برعهده گرفت و بعد از دوسال سرمربی تیم ملی زیر 16 سال ایتالیا شد و در نهایت بعد از دو سال سرمربیگری واتفورد را برعهده گرفت.

10- کواچ

نیکو کواچ که همبازی مهدی مهدوی‌کیا در هامبورگ بوده است، در سال 2009 با پیراهن رد بول سالزبورگ سوئیس از دنیای فوتبال خداحافظی کرد. او بلافاصله با پیشنهاد آکادمی فوتبال این باشگاه روبه‌رو شد و بعد از دو سال مربی‌گری سالزبورگ به او پیشنهاد شد. او پس از یکسال در سال 2013 سرمربی‌گری تیم ملی زیر 21 سال کرواسی را برعهده گرفت و در همان سال سرمربی‌گری تیم ملی کرواسی را درحالی که تنها 42 سال داشت برعهده گرفت و قرار است در جام جهاننی نیز روی نیمکت این تیم بنشیند. مقایسه او با وضعیت مهدی مهدوی‌کیا در ایران جای تامل دارد.

11- انریکه

لوئیس انریکه کاپیتان سابق بارسلونا که سابقه بازی در رئال مادرید هم دارد در سال 2004 از دنیای فوتبال خداحافظی کرد و در سال 2008 درحالی‌که 38 سال داشت به عنوان سرمربی تیم بی بارسلونا انتخاب شد. او مدتی از گزینه‌های جدی سرمربی‌گری تیم اصلی بارسلونا هم بود اما در سال 2011 سرمربی‌گری رم را قبول کرد و درحال حاضر سرمربی سلتاویگو را برعهده دارد.

12- بلان

مدافع مستحکم تیم ملی فرانسه در جام‌جهانی 98 و یورو 2000 در سال 2003 از دنیای فوتبال با پیراهن منچستریونایتد خداحافظی کرد. او در 43 سالگی سرمربی بوردو شد. او در این تیم موفق شد یک جام حذفی و یک نایب قهرمانی در لیگ فرانسه را به همراه عنوان برترین مربی سال فرانسه بدست آورد. او در سال دومی که در این تیم حضور داشت 11 بازی پیاپی را با پیروزی پشت سر گذاشت تا رکوردی جدید در لیگ فرانسه ایجاد کند. عملکرد درخشان او در این تیم منجر به این شد که در سال 2010 در سن 45 سالگی سرمربی‌گری تیم ملی فرانسه را به عهده بگیرد. او در حال حاضر در پاری‌سن ژرمن حضور دارد. او فصل گذشته این تیم را قهرمان فرانسه کرد و امسال نیز تیمش در صدرجدول لاشامپیونه ایستاده است.

13- سیدورف

این هافبک تنومند که هواداران فوتبال عموما او را با حضورش در میلان به یاد دارند در سال گذشته (2013) از دنیای فوتبال با پیراهن بوتافوگو خداحافظی کرد و به دلیل نتایج نه چندان خوب ماسیمو آلگری در ژانویه 2014 سرمربی میلان شد.

14- مونتلا

پادشاه هشتم تاریخ باشگاه رم و هواپیمای کوچک جیلاروسی در سال 2009 با پیراهن رم از دنیای فوتبال خداحافظی کرد و بلافاصله مربی‌گری تیم پایه رم را برعهده گرفت. او در اواسط فصل 2011 و درحالی که رم وضعیت مناسبی نداشت هدایت این تیم را برعهده گرفت و در پایان این فصل سرمربی کاتانیا شد و در این تیم به موفقیت خوبی رسید. او درحال حاضر دومین سال حضورش در فیورنتینا را تجربه می‌کند و تیمش برای سهمیه لیگ قهرمانان اروپا می‌جنگد. از او به عنوان یکی از مربیان جوان و با آتیه یاد می‌شود. مونتلا زمانی سرمربی رم را بر عهده گرفت که تنها 38 سال سن داشت.

هرچند به لیست فوق می‌شد کسانی مثل زیدان، اینزاگی، دی متئو، دونادونی، سولشایر و ... را هم اضافه کرد اما شاید همین تعداد برای رساندن منظور کفایت کند. آنچه مسلم است، این روزها فوتبال ایران روزهای خوبی را پشت سر نمی‌گذارد. کافی است نگاهی به سرمربیان لیگ برتر بیندازیم تا متوجه شویم که تنها افشین ناظمی است که مربی‌گری را به تازگی شروع کرده است و بعد از او مهدی تارتار و گل‌محمدی با آغاز کارشان در سال 88 تازه کارترین مربیان لیگ برتری هستند. عجیب‌تر آنجاست که مربیانی همچون محمود یاوری در این فوتبال حضور دارند که در یک دهه اخیر افتخاری نداشته‌اند و معلوم نبود که اگر گسترشی‌ها خطیبی را برکنار نمی‌کردند آیا کسی حاضر می‌شد به تارتار تیم بدهد یا خیر. کنار رفتن علی‌رضا منصوریان از سرمربی‌گری تیم ملی زیر 22 سال و آوردن وینگادا مشخص نیست با چه توجیهی اتفاق می‌افتد و حضور بوناچیچ برای سومین بار در کرمان هم از آن دست اتفاقاتی است که نمی‌توان آن را توجیه کرد.

امثال بوناچیچ درحالی در ایران صاحب تیم می‌شوند که عابدزاده‌ها، خاکپورها، احدی‌ها، پاشازاده‌ها، منصوریان‌ها، مهدوی‌کیاها، هاشمیان‌ها، زرینچه‌ها، عبدی‌ها، پیروانی‌ها و ... بدون تیم هستند و هیچکس حاضر نمی‌شود به آنها تیم دهد. امثال گل‌محمدی و تارتار احتمالا خوش شناس بودند که مسئولان وقت صبا و راه آهن تیم‌هایشان را برای مدتی به آنها سپردند تا قابلیت‌هایشان را نشان دهند. وضعیت فوتبال ایران درحال حاضر به سمت سقوطی مرگ‌وار پیش می‌رود و فوتبالی بدون پدیده و مربی با افکار جدید نتیجه‌اش همان می‌شود که کی‌روش ترجیح می‌دهد بیشتر به دنبال بازیکنانی باشد که در خارج از ایران بازی می‌کنند. علاقمندان فوتبال حتما به خاطر دارند که امیر قلعه‌نویی در چه سنی سکان هدایت استقلال را برعهده گرفت و با سه سال فرصتی که به او داده شد افتخارات زیادی را برای خودش و این تیم جمع آوری کرد. راه حل معضل فعلی فوتبال ایران را شاید باید در ترس مدیران یا نقش دلال‌ها جستجو کرد اما بنظر می‌رسد که شاید خود فدراسیون هم بتواند کمی در این میان گام بردارد. انتخاب مربی داخلی جوان برای تیم‌های پایه گامی مثبت در جهت بها دادن به سرمایه‌های ملی ماست و هیچ بعید نیست از سرمایه‌های خودمان امثال کواچ، مونتلا، فان باستن، کونته، دشان و بلان خارج شوند.

بخش ورزشی تبیان


منبع: ایسنا

مطالب مرتبط مجموعه : -
آخرین مطالب سایت