با زائر / نجواهای عاشقانه
با زائر / نجواهای عاشقانه
500 سالمند و معلول جسمی و حركتی مشرف شدهاند به حرم مطهر. صدای نالهی عاشقانه و نجوایشان با امام رئوف چه زیباست. انگار سالها دور بودهاند از اینجا. قلمم توان نوشتن این لحظات را ندارد، اما با این وجود به سراغ این زائران دل شكستهی امام رضا(ع) میروم و از لحظات خلوت با امام رضا(ع) میپرسم.
خادمان با صندلی چرخدار و اسپند و عود به پیشواز این زائران آمدهاند. شادی و شعف از نگاههای ممتدشان پیداست. از حضور در این بارگاه خوشحالاند و مطمئن؛ مطمئن از اینکه دست خالی برنخواهند گشت. فضای زیبایی است، پر از عطر دعا و صلوات.
در لابهلای این زائران به سراغ علی، نوجوانی كه روی ویلچر نشسته و به گنبد خیره شده میروم، میگوید: خیلی خوشحالم كه به حرم امامرضا (ع) آمدم، اینجا خیلی مهربانانه به استقبال ما آمدند و از اینكه اینجایم از آقا ممنونم. تصور نمیكردم من هم بتوانم اینجا باشم.
به سراغ یكی دیگر از آنها میروم، نامش پیمان و معلول جسمی و حركتی است. نمیتواند حرف بزند.با چشمانش از حضرت رضا (ع) تشكر میكند كه او را هم درجمع زائرانش پذیرفته. در صف بعد هم یوسف كه از نعمت دو پا محروم است، با صورتی پر از اشك میگوید:
در گوشهای دیگر از این صحن هم، سالمندان روبهروی حضرت رضا (ع) آرام نشستهاند و با امام نجوا میكنند.
علیزاده پیرمردی با موهایی كاملا سفید میگوید:
پیرزنی به نام كفاشان نیز میگوید: امیدوارم امام رضا (ع) شب اول قبر دستم را بگیرد. هیچ چیز دیگری نمیخواهم.
خادمان حرم هم خوشحالند كه میزبان آنانند. مسعودی یکی از خدمتگزارن بخش ویلچر حرم مطهر میگوید: ازاینكه خداوند توفیق خدمتگزاری به زائران حضرت را به ماعنایت كرده سپاسگزاریم و برای سلامتی همهی مریضها دعا میكنیم.
بخش حریم رضوی