راز موفقیّت یک اسوه
راز موفقیّت یک اسوه
حضرت محمد صلی الله علیه و آله نمونه انسانی کامل و الهی است که شایسته اسوه و الگو قرار گرفتن است.
از این رو، قرآن درباره او فرمود: لَقَدْ کَانَ لَکُمْ فِی رَسُولِ اللَّهِ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ )احزاب/21(؛ همانا برای شما در سیره رسول خدا الگو و سرمشقی نیکو است.
واژه اسوه سه بار در قرآن آمده است: دو بار در مورد حضرت ابراهیم علیه السلام (ممتحنه/4 و 6) و یک بار در مورد حضرت محمد صلی الله علیه و آله به کار رفته است. بر اساس آیه بالا، پیامبر اعظم صلی الله علیه و آله سرمشق و الگویی نیکو در امور دنیا و آخرت است. آن حضرت در ایمان و اخلاص، در زهد و تقوا، صبر و استقامت، توکل و فداکاری، شجاعت و دلاوری، نظم و پاکیزگی، عبادت و خودسازی و در تمام کردارها و گفتارها کاملترین سرمشق برای انسانها به شمار می رود.
رأفت
پیامبر اسلام اشتیاق فراوانی به هدایت بندگان خداوند داشت و از گمراهی آنان به شدت رنج می برد. خداوند در این زمینه فرمود: لَقَدْ جَاءَکُمْ رَسُولٌ مِنْ أَنْفُسِکُمْ عَزِیزٌ عَلَیهِ مَا عَنِتُّمْ حَرِیصٌ عَلَیکُمْ بِالْمُۆْمِنِینَ رَۆُوفٌ رَحِیمٌ )توبه/128(؛ همانا پیامبری از خودتان آمد که رنج بردن شما بر او گران است و به «ایمان» و «نجات» شما بسیار حریص است.
آن حضرت چنان به هدایت مردم حریص بود که احتمال می رفت حتی جان خود را در این راه از دست بدهد. از این رو، این آیه نازل شد: لَعَلَّکَ بَاخِعٌ نَفْسَکَ أَلَّا یکُونُوا مُۆْمِنِینَ (شعراء/3)؛ شاید به خاطر آنکه آنها ایمان نیاوردند، خود را به هلاکت افکنی.
شأن و منزلت
شخصی به نام جُریر بن عبدالله می گوید: از آن زمانی که به آئین اسلام درآمدم و قبول اسلام کردم، هیچگاه بین من و رسول اکرم صلی الله علیه و آله حجابی نبود، هر وقت خواستم به حضورش می رسیدم، و هر وقت آن حضرت را می دیدم، خنده بر لب داشت، او با یاران خود مهربان بود و با آنها مزاح می کرد و گفتگو می نمود، و با کودکان آنها بسیار دلسوز و مهربان بود و آنها را در کنار خود می نشاند و به آغوش می گرفت.
یکی از شاخصه های پر اهمیت در پیشرفت اسلام اخلاق نیک و کلام دلاویز و پرجاذبه پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) با انسان ها بود بطوریکه در قرآن مجید نیز، به نقش اخلاق پیامبر (صلی الله علیه و آله) در پیشرفت اسلام و جذب دل ها تصریح شده است
همیشه دعوت آزاد و برده و فقیر و کنیز را می پذیرفت، و از اشخاص بیمار در دورترین نقاط مدینه عیادت می کرد، و جنازه ها را تشیع می نمود، و معذرت عذر خواهان را می پذیرفت، و در خوراک و پوشاک با سایر افراد جامعه امتیازی نداشت، هر حاجتمندی نزد آن حضرت می آمد، در حالی که حاجتش بر آورده شده از نزد او بر می خواست، وقتی می نشست تکیه نمی داد و از دیگران پیشی نمی گرفت، و نگاه طولانی به چهره کسی نمی کرد.
آن حضرت هدیه دیگران را هر چند کوچک باشد می پذیرفت، و خشنودی آن حضرت برای خدا و خشم او هم برای خدا نه برای فرو نشاندن خواسته نفس خود. (سیمای پر فروغ محمد، ص 163)
راز موفقیّت
از شاخص ترین صفات اخلاقی آن حضرت نرم خویی و «لیّن» بودن آن حضرت بود تا آنجا که قرآن کریم رمز و راز موفقیّت آن حضرت را در هدایت جامعه آن روز همین امر می داند، لذا فرمود: «فبما رحمةٍ من اللّه لنت لهم ولو کنت فظّاً غلیظ القلب لانفضّوا من حولک؛ (آل عمران 159) به برکت رحمت الهی در برخورد با مردم نرم و مهربان شدی و اگر خشن و سنگدل بودی، از اطراف تو پراکنده می شدند.»
امانتداری
امانتداری حضرت به حدّی معروف بود که در زمان قبل از بعثت در بین مشرکین مکّه معروف به محمّد «امین» بود. خود آن بزرگوار درباره امانتداری خود می فرماید: «اما واللّه انّی لامینٌ فی السّماء و امینٌ فی الارض؛(12) بخدا سوگند به حقیقت من در آسمان و زمین امانتدارم.»
ابن اسحاق در این باره می گوید: «قریش رسول خدا (صلی الله علیه و آله) را قبل از نزول وحی "امین" نامیدند.» بخاطر همین امانت داری او بود که خدیجه بنت خویلد وقتی متوجّه راستگویی و امانتداری او شد فردی را دنبال او فرستاد و از او خواست که کاروان تجارتی او رابه سوی شام همراهی کند، حضرت قبول فرمود: و بعد از برگشت طبق گزارش همراهان امانتداری او بیشتر برای خدیجه ظاهر گشت و همین امر نیز در انتخاب آن حضرت به عنوان همسر دخیل بود.
همیشه دعوت آزاد و برده و فقیر و کنیز را می پذیرفت، و از اشخاص بیمار در دورترین نقاط مدینه عیادت می کرد، و جنازه ها را تشیع می نمود، و معذرت عذر خواهان را می پذیرفت، و درخوراک و پوشاک با سایر افراد جامعه امتیازی نداشت، هر حاجتمندی نزد آن حضرت می آمد، درحالی که حاجتش بر آورده شده از نزد او بر می خواست
حتی بعد از بعثت، مشرکان مکّه با همه دشمنی هایی که با پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) داشتند امانت های خویش را نزد او می گذاردند، به این جهت و برخی موارد دیگر امام علی (علیه السلام) را هنگام مهاجرت نماینده خویش قرار داد تا علاوه بر انجام کارهای دیگر، امانات را به صاحبان آنها برگرداند. از همه این ها بالاتر امانتداری او در حفظ و تبلیغ وحی از بارزترین نشانه های امانتداری آن حضرت بود.
و کوتاه سخن اینکه
یکی از شاخصه های پر اهمیت در پیشرفت اسلام اخلاق نیک و کلام دلاویز و پرجاذبه پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) با انسان ها بود بطوریکه در قرآن مجید نیز، به نقش اخلاق پیامبر (صلی الله علیه و آله) در پیشرفت اسلام و جذب دل ها تصریح شده است.
این خلق نیکو تا بدان حدی بود که معروف شد سه چیز در پیشرفت اسلام نقش به سزایی داشت:
1- اخلاق پیامبر (صلی الله علیه و آله)
2- شمشیر و مجاهدات حضرت علی (علیه السلام)
3- انفاق ثروت حضرت خدیجه (سلام الله علیها)
فرآوری: آمنه اسفندیاری
بخش تاریخ و سیره معصومین تبیان
منابع:
سایت حوزه.
مجله نسیم وحی ـ بهمن 1385، شماره 5 .
مجله پاسدار اسلام ـ مرداد 1385، شماره 296 .