چگونه مصرف کالای خارجی ارزش شد؟
چگونه مصرف کالای خارجی ارزش شد؟
"هر وقت شما حرف از واردات میزنید، این بند دل من میلرزد." این جملهای است که وزیر بازرگانی دولت هفتم و هشتم هیچگاه فراموشش نمیکند. جملهای که مقام معظم رهبری آن را در یک جلسه، خطاب به وی فرموده بودند.
وقتی در موزههای کشورمان اجناس مورد استفاده نیاکانمان را مرور میکنیم، از چهارصد سال گذشته (صفویان) تا قرن اخیر (قاجار و پهلوی) سیر صعودی مصرف کالاهای خارجی را به راحتی میتوان دید، از چراغ نفتی انگلیسی و سماور روسی گرفته تا ظروف چینی و سلاحهای سوئدی. این مرور ساده به راحتی به ما یاد آوری میکند که در این قرون گذشته ما به راحتی قافیه را باختهایم.
یعنی اینکه در این سالها ما مرغ همسایه را خوردیم و خودمان را گول زدیم که به به چه غاز خوشمزهای! اینقدر مرغهای همسایه را خوردیم که کم کم از فکر مرغهای خودمان رفتیم و دیگر فقط مرغ همسایه برایمان مانده بود که باید بابتش کلی پول میدادیم.
ضد ارزش مصرف کالای خارجی را سلاطین بیکفایت سدههای گذسته خودمان (به غیر از موارد انگشت شمار) به ارزش تبدیل کردند. مگر چند حاکم بودند که مثل کریم خان ظرف چینی تاجر فرانسوی را شکستند و گفتند ملت ما نیازی به اینها ندارد.
پهلوی اول و دوم که دیگر سنگ تمام گذاشتند و حتی غذای آماده را هم از غرب وارد کردند (به عنوان نمونه غذای جشنهای پرریخت و پاش شاهنشاهی با هواپیما از فرانسه وارد میشد!)
بالاخره بعد از سیصد سال فرنگیها توانستند با کارفرهنگی! ما را متوهم کنند که ایرانی نمیتواند جنس خوب بسازد. کار برای حضرت امام (ره) سخت شده بود تا ما را از این توهم خارج کند و انگار برای آن نیاز به یک شوک داشتیم که دفاع مقدس و تحریمها کم کم به ما یادآوری کردند که «ما میتوانیم.»
ضد ارزش مصرف کالای خارجی را سلاطین بیکفایت سدههای گذسته خودمان (به غیر از موارد انگشت شمار) به ارزش تبدیل کردند
ملزومات رونق کالای داخلی را میتوان در سه دسته تقسیم بندی کرد که هریک به نوبه خود مهم هستند.
اول حاکمیت به عنوان نقش مدیر، سیاستگذار و مشوق که درجریان انقلاب اسلامی مردم خود تفکری را به حاکمیت رساندند که اولین شعار آن استقلال بود (که بعد از استقلال سیاسی استقلال اقتصادی مهمترین جنبه آن است). نظام جمهوری اسلامی به عنوان یکی از اصول خود مساله تولید حداکثری داخلی و واردات حداقلی را به خصوص در سالهای پس از دفاع مقدس در پیش گرفته و اختلاف دولتهای پس از انقلاب فقط در روش بوده نه اصل مساله.
دوم مقوله تولید است که مهمترین وجوه آن نیروی انسانی کارآمد، دانش، داشتن مواد اولیه و وجود بازار مورد نیاز است. کشور ما به اذعان اکثر کارشناسان اکثر موارد فوق را دارد اما در این بین توجه به روشهای نوین تولید برای کاهش قیمت تمام شده و از طرفی بالابردن کیفیت مهمترین مساله در این زمینه است.
همچنین انجام یک کار محکم و اصولی و بدون نقص به صورتی که حداقل انسان در محکمه وجدان خویش شرمنده نباشد از آموزه های دینی ما است چنان که پیامبر اعظم فرموده اند: «رحم اللَّه امرء عمل عملا فأتقنه». رحمت خدا برکسى که کار را با اتقان(اصولی و بدون نقص) انجام دهد.
توصیه مقام معظم رهبری به تولید کنندگان در مورد بالابردن کیفیت کالاهای ایرانی این چنین است: « ما باید کارى کنیم که کالاى ایرانى به عنوان یک کالاى محکم، مطلوب، زیبا، همراه با سلیقه و بادوام در ذهن مصرف کنندهى ایرانى و غیر ایرانى باقى بماند. این باید همت مجموعهى کارآفرینى و کارگرى و متصدیان این امر باشد. البته این کار، پیشنیازهائى دارد. ممکن است آموزش مهارتهاى لازم، دورههاى ایجاد مهارت لازم باشد - که اینها کار دستگاههاى دولتى و امثال دولتى است - لیکن باید هدف این باشد. کارگر ایرانى آنجائى که ذوق خود را به کار میبرد، سلیقهى خود را به کار میبرد و سرپنجهى ماهر خود را به کار میبرد، کار جالب و تماشائى از آب در مىآید.».
نظام جمهوری اسلامی به عنوان یکی از اصول خود مساله تولید حداکثری داخلی و واردات حداقلی را به خصوص در سالهای پس از دفاع مقدس در پیش گرفته و اختلاف دولتهای پس از انقلاب فقط در روش بوده نه اصل مساله
سوم مساله مصرف و فرهنگ آن است همانطور که در ابتدای این نگاره یادآوری شد فرهنگ مصرف کالای خارجی طی قرنهای گذشته از دربار شاهان به عامه مردم نفوذ کرده و این مساله پس از انقلاب اسلامی بنا به خواست خود مردم به ضد ارزش تبدیل شده است.
و در حال حاضر دو مقوله کیفیت و قیمت در تصمیم گیری مردم مهم است که اقبال به کالاهای عمدتا مصرفی چینی به علت ارزان بودن و اقبال به کالاهای عمدتا غیر مصرفی اروپایی به علت کیفیت بالای آنها است.
اما نکته کلیدی در این زمینه -که احیای فرهنگ آن در این مقطع ضروری بوده و مقام معظم رهبری به آن اهتمام ورزیدهاند- تعصب در خریداری و استفاده از کالای ایرانی است.
اینکه در شرایط حتی نابرابر انتخاب کالای داخلی و دستاوردهای آن از جمله اشتغال، عدم خروج ارز و رونق اقتصاد ملی برای همه ما به یک اصل تبدیل شود، همانطور که رهبر معظم انقلاب نیز فرمودهاند «یکى از آفات موجود اجتماعى ما که ریشهى آن، میراث دوران طاغوت و دوران ظلمانىِ گذشته است، همین است که افراد، دلبستهى به تولیدات بیگانه باشند. یک وقت تولید داخلى نداشتیم؛ یک وقت تولید داخلى، تولید غیر قابل مصرفى بود؛ امروز اینجورى نیست؛ امروز تولیدات داخلى، تولیدات مرغوب و مطلوب است. در عین حال یک عدهاى خوششان مىآید که بگویند فلان نشان خارجى روى لباسشان هست یا روى وسیلهى خوراکىشان هست؛ این یک بیمارى است؛ این بیمارى را باید علاج کرد. این کار، توجه نکردن به این است که ما در این مملکت داریم زندگى میکنیم و از نعمتهاى الهى بر این کشور داریم برخوردار میشویم. آن وقت پولى را که در این کشور به دست مىآوریم، میریزیم توى جیب یک کارگر خارجى، به زیان یک کارگر داخلى. این معنایش این است که ما به نیاز داخل، به کارگر داخل که دارد زحمت میکشد و جنس تولید میکند، بىاعتنائى میکنیم، میرویم سراغ کارگر خارجى. این خیلى عادت بدى است.»
در واقع جهاد اقتصادی ما به عنوان یک تولید کننده و یک مصرف کننده باید تولید خوب و انتخاب این کالای خوب، در راه رضای خدا باشد همانطور که معظم له فرمودهاند: " به نظر من یکى از قلمهاى مجاهدت اقتصادى مردم این است که بروند سراغ کالاى ساخت داخل؛ آن را بخواهند. البته این طرف قضیه هم این است که کالاى ساخت داخل بایستى قانعکننده باشد؛ بایستى دوامش، استحکامش، مرغوبیتش جورى باشد که مشترى را قانع کند؛ این هر دو در کنار هم، یک کار لازم و واجبى است.»
منبع : افکار نیوز