باسي قول مي دهد

باسي زنبور تنبلي بود ودوست نداشت براي پيدا كردن غذا همه جا را بگردد. يك روز كه باسي از كنار يك ميز غذاخوري مي گذشت. مورچه ها را ديد كه همه با كمك هم از غذاهاي ته مانده روي ميز جمع مي كردند و به لانه شان مي بردند.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

باسی قول می دهد

باسی زنبور تنبلی بود ودوست نداشت برای پیدا كردن غذا همه جا را بگردد. یك روز كه باسی از كنار یك میز غذاخوری می گذشت. مورچه ها را دید كه همه با كمك هم از غذاهای ته مانده روی میز جمع می كردند و به لانه شان می بردند.

باسی كنار مورچه ها نشست و گفت: چرا همه شما با هم برای غذا كار می كنید؟

مورچه ای كه تكه كوچك از نان را با خودش می برد گفت: ما مورچه ها با هم كار می كنیم و با كمك همدیگر كارهای مان را زودتر و بهتر انجام می دهیم .

همین موقع بود كه باسی ظرف كوچكی را دید كه پر از عسل بود و مورچه ها دسته دسته به طرف ظرف می رفتند و از آن عسل های خوشمزه می خوردند. باسی گفت: به به! این ظرف عسل مثل یك پیتزای خوشمزه است؛ ولی این مورچه ها نمی دونند این عسل ها را باید تنهایی خورد. نه این كه بین این همه مورچه تقسیم كنند. این طوری هیچ كدوم از اون ها سیر نمی شن.

باسی با خوشحالی به طرف ظرف عسل رفت و شروع به خوردن عسل ها كرد. آن قدر خورد و خورد كه شكمش حسابی بزرگ شد. حالا دیگه باسی آن قدر سنیگین و بزرگ شده بود كه ممكن بود بتركه. باسی می خواست از ظرف عسل بیرون بیاید؛ اما نمی توانست. چون بال هایش نمی توانستند بدن سنگین باسی را تحمل كنند و او را بالا بكشند. دست ها و پاهای باسی آن قدر عسلی بودند كه به هم دیگه چسبیده بودند.

باسی فریاد زد: كمك، كمك، كمك، كمكم كنید، دارم خفه می شم. من را از این جا نجات بدید ... دو زنبوری كه از آن نزدیكی می گذاشتند با شنیدین صدای باسی به طرف ظرف عسل آمدند و گفتند: باز هم باسی شكمو! آن قدر خورده كه نمی تونه حركت كنه. زنبور ها و مورچه ها با كمك هم باسی را از ظرف عسل بیرون كشیدند. باسی به زنبورها قول داد كه دیگه در خوردن غذا زیاده روی نكند و به فكر دیگران هم باشد.

 

 

بخش کودک و نوجوان تبیان


منبع: مجله شهرزاد 21

مطالب مرتبط:

یک سوال بزرگ

جوجه ها زردند

کی به کی کمک می کنه؟

هدیه ی باد

دو تا آلبالو

زود زود زود!

در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.
مطالب مرتبط مجموعه :
آخرین مطالب سایت