نویسنده ی باغ کیانوش

قبل از «باغ کیانوش» کتاب دیگری به اسم «زود بر می‌گردیم» برای نوجوان‌ها نوشته است و قبل‌تر فقط برای بزرگ سالان می‌نوشت
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

نویسنده‌ ی باغ کیانوش

قبل از «باغ کیانوش» کتاب دیگری به اسم «زود بر می‌گردیم» برای نوجوان‌ها نوشته است و قبل‌تر فقط برای بزرگ سالان می‌نوشت. مثل این که خاطرات نوجوانی علی اصغر عزتی پاک هم چنان برایش زنده‌اند که هر دو طرح رمان نوجوان او تا به حال از اتفاقات آن دوران سرچشمه گرفته‌اند. شناسنامه‌اش می‌گوید که او متولد سال 1353 است، اما مادرش معتقد است پسرش متولد 1355 است.

باید منتظر ماند و دید واکنش کتاب خوان‌ها به این رمان چگونه است؛ به خصوص نوجوان‌های ماجراجو که به گفته عزتی از «باغ کیانوش» خوششان می‌آید.

- قصه رمان شدن «باغ کیانوش» چه بود؟

راستش قصه خیلی کوتاهی بود که از بچگی در ذهن داشتم، زمانی در محلمان یک هواپیمای عراقی سقوط کرده بود البته در آن ماجرا یکی از خلبان‌ها کشته شده بود و خلبان دیگر هم پیدا نشد. من همیشه دوست داشتم روزی روی این سوژه کار کنم. تحقیق کردم و زوایای مختلف آن را بررسی کردم و در نهایت آن را نوشتم.

-یعنی داستان کاملاً واقعی است؟

بخش اعظمش خلاقه است و فقط از واقعیت سرچشمه می‌گیرد.

-نوشتن این رمان چه مدت طول کشید؟

دو ماه روی طرح کار کردم و شش ماه هم نوشتن اثر طول کشید. البته با حساب بازنویسی‌ها زمان بیشتری صرف شد.

-معمولاً وقتی اثری را می‌نویسید اولین کسی که آن را می‌خواند چه کسی است؟

کارهای بزرگ سال را معمولاً همسرم اول می‌خواند کارهای نوجوان را هم به یکی- دو تا از نوجوانان فامیل می‌دهم که بخوانند.

-و «باغ کیانوش» را هم قبل از چاپ به آن‌ها دادید؟

بله

-نظرشان چه بود؟

در باره یکی از شخصیت‌ها موضع تندی داشتند که باعث شد انتهای رمان را تغییر بدهم.

-کدام شخصیت؟

در مورد سالار در پایان داستان می‌خواستم سالار به باغ برگردد و خیلی شخصیت سیاهی نباشد. اما بچه‌ها موضع تندی گرفتند و ذهنیتشان با آن چه من می‌خواستم سازگار نبود. من هم آن قسمت را از رمان حذف کردم.

-به نظر می‌رسد در این رمان می‌خواستید همه شخصیت‌ها را خاکستری ترسیم کنید؛ هیچ کدام از آن‌ها صرفاً خوب یا بد نبودند.

بله و این تلاش را برای سالار هم داشتم اما بچه‌ها اجازه ندادند. دلیل این نگاه من هم زندگی است. این شخصیت‌ها ریشه‌شان در زندگی است. جایی که مسائل عام مطرح باشد از خود گذشتگی می‌کنند، اما وقتی مسئله شخصی و درونی می‌شود ایثار در کار نیست، چون پای منافع شخصی در میان است این نگاه خاکستری به آدم‌ها ریشه در واقعیت دارد.

-و دلتان می‌خواهد که نوجوان‌ها هم زندگی را این طور ببینند؟

بدیهی است البته آن‌ها خودشان این طور نگاه می‌کنند.

-این سوال را به دلیل موضع گیری نوجوان‌ها نسبت به سالار، طرح کردم.

در باره آن شخصیت برای خودم هم جای شگفتی است. حتی یکی از بچه‌ها چند بار زنگ زد و با من حرف زد و من گفتم که آن قسمت را حذف کرده‌ام، اما قبول نمی‌کرد. البته بعد از چاپ کتاب، هنوز بازتابی از سوی نوجوان‌ها ندیده‌ام.

-فکر می‌کنید کدام دسته از نوجوان‌ها از «باغ کیانوش» خوششان بیاید؟

سعی کرده‌ام این رمان قصه محور باشد و ماجرا در آن مهم باشد. البته نگاه جزئی نگر هم داشته‌ام. داستان یک گره اصلی دارد و برای بچه‌هایی که به دنبال ماجواجویی هستند، جالب خواهد بود.

-در نوجوانی شما نویسنده‌ای بوده که رویتان تأثیر زیادی گذاشته باشد؟

در نوجوانی‌ام خیلی کتاب نخواندم . فقط «رستم و سهراب»، «رستم و اسفندبار» و کتابی به اسم «جنگ تحمیلی» داشتم که با همین‌ها نوجوانی‌ام را گذراندم. در واقع بعد از دوران نوجوانی کتاب خواندن را شروع کردم.

-به خواننده‌های دوچرخه می‌گویید چه کارهای جدیدی در دست نوشتن با چاپ دارید؟

روی یک رمان  بزرگ سال کار می‌کنم که تقریباً تمام شده است و آن را به دست ناشر سپرده‌ام. یک مجموعه داستان مذهبی هم برای نوجوانان در دست نوشتن دارم. و البته یک طرح رمان نوجوان که هنوز خیلی خام است.

و اکنون خلاصه ای از داستان

یک خلبان عراقی با چتر نجاتش در باغی، در یکی از روستاهای ایران فرود می‌آید و این شروع یک ماجرای پر دلهره برای  دو نوجوان می‌شود؛ دو نوجوانی که بعد از همه این اتفاق‌ها، یک باره بزرگ می‌شوند.

عباس و حمزه به پیشنهاد عباس در روز عروسی پسر کیانوش تصمیم می‌گیرند سراغ باغ او بروند و میوه‌هایش را غارت کنند. حمزه، همان اوایل پشیمان می‌شود و دایم از عباس می‌خواهد بر گردند؛ اما  عباس که خود را در بهشت می‌بینند، دست بردار نیست. هنوز کارش با میوه‌ها تمام نشده که سر و کله  کیانوش پیدا می‌شود و حمزه گیر می‌افتد این سه نفر هنوز نمی‌دانند که قرار است یک روز پر ماجرا را در کنار هم سر کنند.

 

 

 

بخش کودک و نوجوان تبیان


منبع:دوچرخه(شادی خوشکار)

مطالب مرتبط:

گفت و گو با شاعر خوب کودکان،افشین علا

مصاحبه با نویسنده خانواده ی آقای چرخشی

شیرین را دوست دارم 

نویسنده ی شب

در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.
مطالب مرتبط مجموعه :
آخرین مطالب سایت