خاطرات محمدجواد محبت از امام خمینی (ره)

محمد جواد محبت با بیان خاطره از نخستین دیدار خود با حضرت امام (ره) گفت: مشتاقانه برای دیدار با حضرت امام به مسجدی در خیابان ایران رفتم که شور مردم پس از سال‌ها برای این دیدار در خاطره‌ام مرور می‌شود. ....
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

خاطرات محمدجواد محبت از امام خميني (ره)


محمد جواد محبت با بيان خاطره از نخستين ديدار خود با حضرت امام (ره) گفت: مشتاقانه براي ديدار با حضرت امام به مسجدي در خيابان ايران رفتم که شور مردم پس از سال‌ها براي اين ديدار در خاطره‌ام مرور مي‌شود.

محمد جواد محبت فرزند مصطفي در سال 1322 ه . ش در کرمانشاه قدم به عرصه ‏ي حيات گذاشت. وى داراى ديپلم از دانشسراى مقدماتى است و پس از طى مراحل تحصيل به استخدام آموزش و پرورش درآمد. محبت از دوران نوجوانى به شعر و شاعرى پرداخت و چون از استعداد کافى برخوردار بود طبع حساس و مضمون يابش شکوفا شد و در مجامع ادبى درخشيد، وى در آغاز شاعرى شعر فکاهى و طنزآميز مي‏سرود و در روزنامه‏ توفيق انتشار مى‏يافت که پس از مدتى از اين شيوه دست کشيد.

وى شاعرى غزل سراست و نه تنها در انواع شعر کلاسيک طبع‏ آزمايى کرده نشان داده و به خوبي توانايي خود را نشان داد، بلکه در زمينه ‏ي شعر نو آثار ارزنده و دلپذيري از خود به جا نهاده و در ميان نوپردازان جايي براي خود باز کرده است .  در جريان انقلاب و پس از آن، در افکارش تحوّلي پديد آمد و هنر خود را در راه انقلاب و مباني اعتقادي اسلامي و مفاهيم قرآني و عرفاني به کار گرفت و در اين رهگذار آثار خوبي نيز به وجود آورد.

****

محمدجواد محبت، درباره انتقال ادبيات انقلاب به جهانيان، گفت: امروز، روزگار رسانه‌ها است، براي انتقال ادبيات انقلاب به جهانيان ابتدا بايد تعدادي شاعر مترجم و آشنا به زبان و زباندان‌هايي را که ذوق شاعري و ادبيات دارند را يافته و در تربيت آنها کوشيد، سپس بايد آثار ادبي را به زبان‌هاي زنده دنيا ترجمه کرده و از طريق رايزني‌هاي فرهنگي به ديگر کشورها انتقال داد.

ترجمه بايد رسا باشد و مترجم اشعار بايد شعر را به صورت کامل درک کند؛ ترجمه اشعار نبايد به صورت کلمه به کلمه باشد، در اين صورت ترجمه آثار ادبي موفق خواهد بود.

افراد در جامعه ما انس زياد با شعر ندارند و خانواده‌هاي ايراني با شعر بيگانه‌اند؛ چرا که برنامه‌هاي شعرخواني به صورت مقطعي و براي تعداد خاصي است، کدام ذهن توانايي گنجاندن اين تعداد شعر را در خود دارد.

گاهي اشعار خوانده‌شده در مراسم شعرخواني در مجموعه‌اي گردآوري مي‌شوند، تيراژ اين مجموعه اشعار اندک بوده و تمامي ايرانيان امکان دسترسي به آن را ندارند؛ معتقدم، گردآوري اين اشعار در داخل سي‌دي و فروش آنها به شيوه‌اي زيبا در فروشگاه‌ سبب انتقال شعر شاعر ايراني در ميان خانواده‌ها و ايرانيان آشنايي آنان با شعر مي‌شود.

افراد در جامعه ما انس زياد با شعر ندارند و خانواده‌هاي ايراني با شعر بيگانه‌اند؛ چرا که برنامه‌هاي شعرخواني به صورت مقطعي و براي تعداد خاصي است، کدام ذهن توانايي گنجاندن اين تعداد شعر را در خود دارد.

نقش نويسندگان و شاعران در انتقال انديشه‌هاي امام (ره) به جوانان: دو کار مناسب در اين زمينه بايد صورت گيرد؛ ابتدا اينکه شاعران بايد افکار، انديشه‌ها و سخنان امام (ره) را به صورت شاعرانه و زيبا بيان کنند، سپس مفهوم عبارت شاعرانه و اصل سخن در پاورقي آورده شود؛ چرا که ذهن افراد از شعار‌هاي آشکار پرشده است، از اين رو تنها نبايد به پخش بخشي از سخنان امام (ره) در مناسبت‌هاي خاص اکتفا کرد چرا که تمامي اين سخنان در کتاب «صحيفه نور» وجود دارد که شاعران براي انتقال انديشه‌هاي امام (ره) به جوانان بايد به آن مراجعه کنند.

ترجمه اشعار به شيوه رسا و ارائه آن به ديگر کشورها، پيام انقلاب را نيز منتقل خواهد کرد و براي رسيدن اين هدف بايد با دلسوزي و علاقه فراوان در اين زمينه گام برداشت و انجام اين امور نبايد براي رفع مسئوليت باشد. تنها نبايد به کارهاي اجرايي اکتفا کرد؛ چرا که در اينصورت به هدف نهايي نخواهيم رسيد.

خاطره محبت از امام: اطلاع يافتيم که امام (ره) پس از ورود به ايران به مسجدي واقع در خيابان ايران مي‌روند، بنده به همراه يکي از همسايگان شبانه به سوي تهران به راه افتاديم، با وجود اينکه صبح زود به مکان حضور امام رفتيم اما جمعيت زيادي را مشاهده کرديم که مشتاقانه براي ديدار امام‌ (ره) به مسجد مورد نظر آمده بودند، افراد از يک در مسجد وارد مي‌شدند و با دادن سلام و شعار و زيارت ايشان، از درب ديگر خارج مي‌شدند و در بيرون مسجد افرادي مدال‌هاي منقش به تصوير امام (ره) را مي‌فروختند که بسياري آن را تهيه کرده و به يقه کت خود مي‌آويختند؛ اين خاطره‌اي شيرين بنده در اولين ديدار با ايشان و آن روزگاران بود.

اشعاري از محمد جواد محبت که درباره امام خميني (ره) سروده:

 

کيست به جان خروش افکنده؟

هشياران را ز هوش افکنده ؟

در حُرمتِ سنّتِ رسول‏ا...

بُرد يمني به دوش افکنده

با حضرت حق معاملت کرده

حق پرده بر آبروش افکنده

موج نَفَسَش ز نبض بيداري

انسانها را به جوش افکنده ؟

اين پير که آشناي قرآن بود

هم مؤمن بود، هم مسلمان بود

****

آنانکه به عشق اقتدا کردند

دل را به محبت آشنا کردند

زحمت ديدند و رحمت آوردند

خدمت کردند و بي‏ ريا کردند

هم پاي به راه سعي بنهادند

هم دست به مخزن دعا کردند

چشم طمع از کسان فرو بستند

يعني طلب از خود خدا کردند

با چنگ زدن به رشته توحيد

هر رشته و راه را رها کردند

گفتند و به فعل هم در آوردند

آنرا که بصدق ادّعا کردند

در حق‏جويي ز هم سبق بردند

آمرزش را به خود روا کردند

با کجروشان جدالشان باقي

با اهل صفاي دل صفا کردند

بودند به عزّت و شرف امّا

خودخواهي را ز خود جدا کردند

زين قدم وجود پاک جان، او بود

سرحلقه نيم محضران او بود

 

فرآوري: زهره سميعي

بخش ادبيات تبيان


منابع: دانشنامه شاعران عاشورايي، خبرگزاري فارس، پايگاه اطلاع رساني فرهنگ ايثار و شهادت

مطالب مرتبط مجموعه :
آخرین مطالب سایت