فواید وجود امام معصوم

امام صادق(علیه‌السلام) در پاسخ كسى كه پرسيده بود: «چگونه مردم از امام غايب استفاده مى‏كنند؟» فرمودند: «به همانگونه كه از خورشيد، وقتى كه ابر آن را مى‏پوشاند
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

فواید وجود امام معصوم(علیه السلام)

1. امام واسطه فیض

خداوند امام زمان(عج) را تعیین كرده است تا در میان ‏مردم باشد و به هدایت آنان بپردازد، ولى این مردم هستند كه مانع ‏ظهور آن حضرت مى‏شوند؛ و هر گاه مردم براى حكومت واحد جهانى و الهى(كه بر پایه عدالت واقعى و رعایت حقوق و حقایق، واقعیات و اجراى ‏تمام احكام اسلامى استوار است) آمادگى كامل پیدا كنند، حضرت آشكار خواهد شد. پس خداى مهربان، در عنایت و مهربانى كوتاهى نكرده، بلكه تقصیر مردم است كه امام زمان(عج) غایب شده و ظهورش به تأخیر افتاده است؛ اما باید دانست كه فواید وجود امام منحصر به راهنمایى‏هاى ظاهرى ایشان - اگر در میان مردم مى‏بود - نیست، بلكه وجود مقدسش از نظر «تكوین و تشریع» فواید دیگرى نیز دارد كه مهم‏ترین آن «واسطه فیض» بودن است، چرا كه بر اساس دلیل‏هایى كه در روایات به آن اشاره شده، اگر امام نباشد، رابطه عالم و آفریدگار جهان منقطع مى‏گردد، زیرا تمام فیض‏هاى الهى به واسطه امام بر سایر مردم نازل مى‏شود؛ «لَوْ بَقَیتِ الأرضُ بِغَیْرِ إمامٍ لَساخَتْ... .»(1) اساساً به‏ واسطه وجود مقدس اوست كه به عالم ‏هستى فیض داده مى‏شود و به واسطه او آسمان و زمین پا برجاست. «إنَّ الأئمّةَ نُور اللهِ عَزَّوَجَلَّ(2)؛ ائمه نور خدا هستند

اگر ائمه نباشند دنیا تاریك است، منتها این را كسى مى‏فهمد كه ظلمت و نور را مى‏شناسد.

إنَّ الأئِمَّةَ هُمْ أرْكانُ الأرْضِ(3)؛ اگر ائمه نباشند زمین بقا ندارد.

چون در آن صورت، خلقت بى‏هدف مانده و بقا معنایى نخواهد داشت.

أَنَّ الأئِمَّةَ هُمُ الْهُداة(4)؛ ائمه هادیانند.

أَنَّ الأئِمَّةَ شُهَداءُ اللهِ عَزَّ وَ جَلّ عَلى خَلْقِهِ(5)؛ اینها گواهانند، ناظر بر اعمالند.

الآن هم امام زمان(عج) هدایت‏هاى جانبى براى افراد دارند؛ مثلاً در شرایط حساس كه شخص مى‏خواهد با تغییر روش زندگى منحرف شود، به‏ دادش مى‏رسند. روابط حضرت با افراد بر حسب كمالات روحى‌شان است و هر كس به قدر كمال خود مى‏تواند این ارتباط را برقرار كند.

اگر ائمه نباشند دنیا تاریك است، منتها این را كسى مى‏فهمد كه ظلمت و نور را مى‏شناسد

در روایتى از امام صادق(علیه‌السلام) آمده است:

«وَ بِنا أثمرت الأشجار و أینعت الثمار و جرت الأنهار و بنا ینزل الغیث السماء؛ به وسیله ما تمام درختان به ثمر مى‏نشینند و میوه‏ها مى‏رسند و رودخانه‏ها جارى مى‏شوند و به وسیله ما باران از آسمان مى‏بارد.»

اساساً ائمه واسطه فیض بین خدا و خلق هستند. اگر خورشید عالمتاب مى‏تابد و اگر نعمات بى‏شمار خدا بر خلق مى‏رسد، همه به دلیل وجود مبارك‏ امام است و خداوند به خاطر آنان دیگر موجودات را آفرید. لولاكَ لَما خَلَقْتُ الافلاك؛ اگر وجود نازنین پیامبر(صلی الله علیه و آله) نبود آسمان‏ها و زمین خلق ‏نمى‏شدند!

انسان مى‏خواهد با جهان بى‏نهایت در ارتباط باشد، او نیازمند اسبابى است تا بتواند ارتباط نزدیك‏ترى با مبدأ برقرار كند. امامت تجلى عینى این ارتباط است، ارتباط انسان با ماوراء الطبیعه و ابدیت.

2. امید بخشى

اصولاً وجود فرمانده لشكر در مقر فرماندهى، خون گرم و پر حرارتى را در عروق سربازان جارى مى‏سازد و آنها را به تلاش بیشتر وامى‏دارد. حیات فرمانده، منشأ حركت، تحوّل و نظم و آرامش است. در این میان، شیعه بنا به عقیده‏اى كه به وجود امام زنده و حاضر دارد، هر چند او را در میان خود نمى‏بیند، اما خود را تنها نمى‏داند. او همواره انتظار بازگشت آن سفر كرده را دارد، انتظارى سازنده و سرنوشت ساز. این طرز تفكر، در زنده نگهداشتن امید در دل‏ها و وادار ساختن افراد به خودسازى باعث مى‏شود آنها در آمادگى و مراقبت دائمى به سر برند. از آن سو، امام نیز به‏ طور دائم مراقب حال پیروانش است و از چگونگى رفتار و كردار و گفتار آنها آگاه مى‏گردد.(6)

3. پاسدارى از آیین خدا

طبق فرموده امام على(علیه‌السلام)، هیچگاه صفحه زمین، از قیام كننده با حجت و دلیل خالى نمى‏ماند، خواه ظاهر و آشكار باشد یا مخفى و پنهان، تا دلایل و اسناد روشن الهى ضایع نگردد و به فراموشى نگراید و مسخ و تحریف نشود.(7)

در طول زمان، با دراز شدن دست مفسده جویان به سوى مفاهیم آسمانى، اصالت پاره‏اى از این قوانین از میان مى‏رود و دست خوش تغیّرات زیان بخش مى‏شود. این نور پر فروغ با عبور از شیشه‏هاى ظلمانى افكار تاریك كم رنگ و كم رنگ‏تر مى‏شود، اما سینه امام و روح بلندش صندوق آسیب‏ناپذیر حفظ اسناد و آیین الهى است كه همه اصالت‏هاى نخستین و ویژگى‏هاى آسمانىِ این تعلیمات را در خود نگهدارى مى‏كند تا دلایل الهى و نشانه‏هاى روشن پروردگار باطل نشود و به خاموشى نگراید.

4. نفوذ روحانى و تكوینى

امام علاوه بر تربیت تشریعى كه از طریق گفتار، رفتار و تعلیم و تربیت عادى صورت مى‏گیرد، یك نوع تربیت روحانى و معنوى در دل‏ها و فكرها دارد كه مى‏توان آن را «تربیت تكوینى» نامید. در آنجا الفاظ، كلمات، گفتار و كردار كار نمى‏كند، بلكه تنها جاذبه و كشش درونى كارگر است. در حالات بسیارى از پیشوایان بزرگ الهى مى‏خوانیم كه گاه بعضى از افراد با یك تماس مختصر با آنها به كلى تغییر مسیر داده و سرنوشت‏شان یكباره دگرگون مى‏شد. اینها نتیجه تعلیم و تربیت عادى نیست، بلكه جذبه‏اى ناخودآگاه است كه گاهى از آن به «نفوذ شخصیت» تعبیر مى‏كنند.

امام با اشعه نیرومند و پردامنه نفوذ شخصیت خود، دل‏هاى آماده را در نزدیك و دور تحت تأثیر جذبه خاص قرار داده و به تربیت و تكامل آنها مى‏پردازد و از آنها انسان‌هایى كامل‏تر مى‏سازد.(8)

5. هدایت معنوى امام

آرى، امام قلب عالم وجود و رهبر و مربى نوع انسان است، از این جهت، حضور و غیبت او تفاوتى ندارد. امام همواره افراد شایسته را هدایت مى‏كند، اگر چه نتوانند امام را ببینند، به ویژه این كه در اخبار وارد شده است كه آن حضرت در میان مردم و در مجالس مؤمنان رفت و آمد دارد، اگر چه مردم او را نشناسند.(9) بنابر این، پاسدارى امام از دین و دستگیرى از مردم شایسته در زمان غیبت به خوبى انجام مى‏گیرد. در حقیقت، امام همانند خورشید پنهان پشت ابر است كه از نور و حرارتش، موجودات، بهره مى‏برند؛ گر چه نادانان و كور چشمان، آن را نبینند.

امام صادق(علیه‌السلام) در پاسخ كسى كه پرسیده بود: «چگونه مردم از امام غایب استفاده مى‏كنند؟» فرمودند: «به همانگونه كه از خورشید، وقتى كه ابر آن را مى‏پوشاند.»(10)

گفتار یكى از مستشرقان‏(11) در این‏ باره شنیدنى است:

به عقیده من مذهب تشیع، تنها مذهبى است كه رابطه هدایت الهى را میان خدا و خلق براى همیشه نگهداشته و به ‏طور مستمر، پیوستگى ولایت را زنده و پا برجا مى‏دارد. مذهب یهود، نبوت را كه رابطه‏اى است واقعى میان خدا و عالم انسانى، در حضرت كلیم ختم كرده و پس از آن به نبوت حضرت مسیح و حضرت محمد(صلی الله علیه و آله) اذعان نكرده است، در نتیجه، رابطه مزبور را قطع مى‏كند. نصارى نیز در حضرت مسیح متوقف شده‏اند و اهل سنت از مسلمین هم در حضرت محمد(صلی الله علیه و آله) ایستاده‏اند و با ختم نبوت در ایشان، دیگر رابطه‏اى میان خالق و مخلوق برقرار نمى‏دانند.

امام صادق(علیه‌السلام) در پاسخ كسى كه پرسیده بود: «چگونه مردم از امام غایب استفاده مى‏كنند؟» فرمودند: «به همانگونه كه از خورشید، وقتى كه ابر آن را مى‏پوشاند

تنها مذهب تشیع است كه معتقد است نبوت با حضرت محمد(صلی الله علیه و آله) ختم مى‏شود، ولى ولایت كه همان رابطه هدایت تكمیلى است بعد از آن حضرت و براى همیشه زنده مى‏ماند.

آرى، تنها در مذهب تشیع است كه این حقیقت میان عالم انسانى و الوهى براى همیشه باقى و پا برجاست.(12)

نتیجه این كه، عقیده به امام زمان به این معناست كه ارتباط مردم با عالم غیبت گسیخته نشده است. و كسانى كه این عقیده را دارند باید همیشه به یاد آن حضرت بوده و منتظر ظهور آن مصلح غیبى باشند، همگان وظیفه دارند در هر شرایطى در راه برقرارى و توسعه معارف و احكام اسلام بكوشند، در برابر ستم و گناه پایدارى كرده و در حدّ توان خود با آن مبارزه كنند و بكوشند تا زمینه حكومت عدل و داد را فراهم ساخته و زندگى خود را طورى تنظیم كنند كه با برنامه‏هاى آن حضرت تناقض نداشته باشد، در صف دوستان ایشان قدم برداشته و با دشمنانش مبارزه كنند.


پی‌نوشت‌ها:

1. کلینی، کافی، ص 178.

2. كلینى، كافى، ج 1، ص 194.

3. همان، ص 196.

4. همان، ص 191.

5. همان، ص 190.

6. براى اطلاع بیشتر، ر.ك: تفسیر نمونه، ج 8، ص 339 و ج 14، ص 565.

7. نهج البلاغه، كلمات قصار.

8. مكارم شیرازى، حكومت جهانى مهدى، با تلخیص بسیار.

9. اصول كافى، ج 1، ص 337.

10. منتخب الاثر، 271.

11. هانرى كربن، استاد فلسفه در دانشگاه سوربن(فرانسه) و رئیس انیستیتو فرانسه و ایران.

12. سالنامه مكتب تشیع، سال دوم، ص 20 - 21.

برگرفته از کتاب سپیده امید، سید حسین اسحاقى

تنظیم گروه دین و اندیشه تبیان، هدهدی

 

در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.
مطالب مرتبط مجموعه :
آخرین مطالب سایت