صحیح خوانی قرآن شرط ورود به دانشگاه...

چهره نام آشنای او که با آرامش خاصی صحبت می کند، بی درنگ این فکر را به ذهن انسان می آورد که آرامشش را ز انس چندین ساله با قرآن گرفته است. هر چند امروز دارای مدرک دکترای علوم قرآن و حدیث است اما هنوز هم فراموش نکرده نخستین معلم قرآنش را؛ مادر بزرگی که الفبا
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

انتقاد هاي فروان دکتر ميرباقري به سيستم آموزش در کشور و ارائه چند راهکار

صحيح خواني قرآن؛ شرط ورود به دانشگاه باشد

چهره نام آشناي او که با آرامش خاصي صحبت مي کند، بي درنگ اين فکر را به ذهن انسان مي آورد که آرامشش را ز انس چندين ساله با قرآن گرفته است. هر چند امروز داراي مدرک دکتراي علوم قرآن و حديث است اما هنوز هم فراموش نکرده نخستين معلم قرآنش را؛ مادر بزرگي که الفباي کتاب خدا را به او آموخت، کسي که سبب شد او قبل از رفتن به مدرسه، قرآن خواندن را به طور کامل ياد بگيرد و بتواند چندسال بعد، کل قرآن را حفظ کند.

دکتر سيد محسن ميرباقري پس از سالها مطالعه و پژوهش، حالا با صراحت مي گويد که کتاب خدا برنامه جامع زندگي است و دلايل محکمي براي نظراتش دارد. قرار گفتگوي ما با استاد ميرباقري در دانشگاه الهيات شهيدرجايي بود و همين دليل خوبي شد تا از تاثير قرآن کريم بر جوانان هم بپسيم.

 

آقاي ميرباقري انگار اين روزها تلاش براي آموزش نوين قرآن به عموم مردم اصلي ترين دغدغه شماست. موافق هستيد محور گفت و گو را به آموزش قرآن و چالش هايي که در اين حوزه وجود دارد اختصاص دهيم؟

بله، وضعيت آموزش قرآن در کشور ما به هيچ وجه ايده آل نيست. قرآن کتاب زندگي است،کتاب فکر،رفتار،محبت و مودت است.اگر کسي با قرآن مأنوس شود،در چند مرحله،تفکر،احساس و رفتارش نوراني مي شود.همه اينها در صورتي است که ما با قران مأنوس شويم.جاي تأسف است که مردم ما ارتباطشان با قرآن کم شده.در گذشته رسم داشتيم که مردم قبل از اينکه صبح از خانه بيرون بروند،چند آيه اي قرآن مي خواندند و با خدا ارتباط معنوي بر قرار مي کردند؛اما حالا خبري از سنت هاي زيباي ديروز نيست؛دليلش هم اين است که هنوز آموزش قرآن در کشور ما ساماندهي نشده و مردم در کشور ما آموزش هاي لازم را نديده اند.

هميشه هم مي گويم که کلاس تفسير دو رسالت دارد؛يکي مباحث جاري و علمي کلاس و دوم انس گرفتن بيشتر دانشجويان با کتاب خدا.دانشچو در پايان ترم بايد متوجه شود که مي تواند با قرآن مأنوس شود و به طور مستقيم از قرآن کسب فيض کند.

واقعاً چرا بايد در کشور اسلامي ما وضع اين گونه باشد؟

اتفاقاً اين سؤالي است که مي خواهيم از شما بپرسيم .مسؤلان فرهنگي و قرآني کشور بايد پاسخگو باشند.من يک معلم هستم و تا جايي که توان داشته باشم براي قرآن فعاليت کرده ام.البته نبايد فراموش کرد که بعد از انقلاب تلاش هاي بسياري براي ترويج فرهنگ قرائت قرآن انجام شده و مي شود اما قبول دارم که فراگير نيست و بايد بيشتر شود.

اجازه دهيد با صراحت سؤال کنم؛ وظيفه شخص شما در اين اوضاع چيست؟

من در کلاس تفسيري که در دانشگاه داشتم،با آن شوق و ذوقي که در درونم نسبت به قرآن وجود داشته و دارد،تدريس مي کنم.بعضي از دانشجويان مي گويند تو به تدريس قرآن عشق مي ورزي و واقعاً هم همين طور است.دانشجويي در پايان ترم در يک در چهار واحدي تفسير تخصصي قرآن کريم برايم نوشت که«شما باعث شديد نگاه من نسبت به قرآن و زندگي عوض بشود.زندگي من رنگ و معنايي ديگر گرفت».اين نشان مي دهد که اگر معلم کارش را با عشق و علاقه انجام دهد،خروجي هاي مناسبي بيرون مي آيد.بنابر اين،معلمان و استادان قرآن نقش مهمي را در مدارس و دانشگاهها ايفا مي کنند.خدا را شکر مي کنم که توانسته ام همه عمرم را در اين راه صرف کنم.

روش خاصي در تدريس داريد که تا اين اندازه تأثير گذار است؟

بيشتر بر متن و ضرورت توجه به آن تأکيد دارم.به دانشجويان هم بارها گفته ام که با توجه قرآن بخوانند.هميشه هم مي گويم که کلاس تفسير دو رسالت دارد؛يکي مباحث جاري و علمي کلاس و دوم انس گرفتن بيشتر دانشجويان با کتاب خدا.دانشچو در پايان ترم بايد متوجه شود که مي تواند با قرآن مأنوس شود و به طور مستقيم از قرآن کسب فيض کند.اين روزها همراهان اصلي ام جوانان دانشجو هستند.نمي دانم چند جوان اين گفتگو را مي خوانند ولي مخاطب اصلي من همان هايند. هميشه نخستين دغدغه فعاليت هاي قرآني ام آشنا کردن جوانان با کتاب خدا بوده است چون پيامبر اکرم (ص) فرمودند:«جوان مؤمني که قرآن مي خواند،قرآن با گوشت و پوستش مخلوط مي شود» .متأسفانه جوانان از برکات مادي و معنوي کتاب خدا غافلند.اگر خوب بدانند که انس با قرآن چقدر آنها را کمک مي کند،بدون ترديد روز به روز ارتباطشان با کتاب خدا صميمي تر مي شود.

اوضاع در حوزه و دانشگاه چقدر با هم فرق دارد؟به هر حال دانشجويان شم هم به طور تخصصي کار قرآني مي کنند.با توجه به اينکه در حوزه ها ي علميه هم فعاليت داريد،نقش کدام نهاد را پر رنگ مي بينيد؟

اول لازم است بگويم که هم با حوزه در ارتباطم و هم با دانشگاه .مدرک کارشناسي ام اقتصاد است ولي فوق ليسانس و دکتراي علوم قرآن و حديث گرفتم که البته بي تشابه به دروس حوزوي نيست.با اين حال در مجموع با توجه به آنکه با فضاي دانشگاه بيشتر آشنايم، بايد بگويم که جنس دروس قرآني حوزه و دانشگاه با هم فرق دارد.در حوزه يک امتياز بزرگ وجود دارد؛دروس در مسيري به سوي تعبد قرار مي گيرد.کسي که در حوزه درس مي خواند،به طور طبيعي در بيشتر موارد انسان متعبدي بار مي آيد ولي در مباني علمي و دانشگاهي يا در علوم انساني اين حالت کند تر است؛مگر اينکه استادان متدين آن حالت تعبد را حفظ کنند.در نگاه توحيدي،تعبد و بندگي خدا بالاتريتن ارزش است که براي آن ارزش مباني قائليم.

شما گلايه هاي بسياري از سيستم آموزشي کشور  داريد؛پيشنهاد مشخصتان براي ارتقاي سطح آموزش قرآن چيست؟

ميزان ساعت هاي آموزش قرآن در آموزش و پرورش کم است.هفته اي يک تا دو ساعت قرآن واقعاً براي آموزش کتاب خدا محدود است.قرآن بايد يک رکن باشد.من حتي به مسؤلان آموزشي کشور پيشنهاد مي دهم که صحيح خواندن قرآن را شرط ورود به دبيرستان و دانشگاه قرار دهند.

فکر نمي کنيذ بچه ها با اين روش از کتاب خدا زده شوند؟

 

با نگاه درون ديني و به گواهي خود قرآن،نمي توان به اين ادعا که قرآن کلام بشري است، رسيد.حتي در قرآن کريم از اين کتاب و آيات آن، به صراحت به(کلام الله)تعبير شده است؛پيامبر اکرم(ص)نيز  خود تابع قرآن است و حق تبديل ندارد.

به اعتقاد من اگر آموزش درست باشد،علاقه مندي هم به وجود مي آيد.بايد در نظام آموزشي ما تحولي ايجاد شود.با اين توجيه که بچه ها دل زده مي شوند،نبايد مقابل حرکت هاي شاخص قرآني ايستاد.نياز آموزشي قرآن،نياز به يک جهش چشمگير دارد.بچه ها مي توانند خودشان با مطالعه کتاب خدا، به مفاهيم بلند آن دست پيدا کنند.من توجه شما را به آيات 14 و 15 سوره مائده جلب مي کنم. در اين آيه به صراحت بيان شده که خداوند به و سيله قرآن،افرادي را که به دنبال خشنودي پروردگار هستند،به راه هاي سلامت هدايت مي کند و از ظلمت خارج مي سازد؛به شرط اينکه وقتي کسي  سراغ قران مي آيد،در پي هوا و هوس نباشد و نخواهد حرف خودش را به کرسي بنشاند.اگر کسي شاگرد واقعي قران باشد،خداوند به وسيله اين کتاب او را به راه راست هدايت مي کند.البته بايد توجه کنيم وقتي مي گوييم قران،عترت هم همراهش هست چون اين دو از هم جدا نيستند.

با اجراي اين طرح مي توان اميدوار بود که نقش قرآن در جامع پر رنگ تر شود؟

حتماً اين طور است؛جوانان با انس با قرآن زندگي را هدفدار مي بينند چون مي فهمند براي ابديت زندگي و کار مي کنند. با اين حال نبايد فراموش کرد که ارتباط جوانان با قران کم است.همين مختصر برنامه هاي فعلي هم فقط در حوزه قرائت است و به مفهيم عميق کتاب خدا توجه چنداني نمي شود.نبايد اين فرصت را از دست داد.جوانان بسيار آماده و تشنه درک اين مفاهيم بلند هستند.بايد مسؤلان و فعالان قرآني کشور دست به دست هم بدهند.

و يکي از فعالان قرآني خود شما هستيد. !

همه موظفيم،بحث فردي نيست.من به اندازه يک نفر تمام تلاشم را کرده ام و ايده هايم را به گوش مسؤلان رسانده ام که البته هر ازگاهي هم مؤثر بوده است.

يکي از اين ايده ها را تشريح مي کنيد؟

تنها پيشنهاد من اين است که در جامعه يک (نهضت انس با قران و عترت)ايجاد شود. هر کسي در روز چند دقيقه به کتاب خدا رجوع کند و بخشي از مفاهيم آن را مطالعه کند.اين روزها فرهنگ غلطي در جامعه ايجاد شده؛مردم ياد گرفته اند مباحث ديني خودشان را با واسطه به دست آورند و دليلي نمي بينند که با کلام وحي ارتباط داشته مستقيم برقرار کنند.عالمان علوم مختلف بايد مدام مردم را به سوي کلام خدا هدايت کنند تا نهضتي که پيشنهاد دادم اجرا شود.همه مردم به آخرت معتقدند اما چقدر به اين چيزي که معتقدند توجه مي کنند؟در حالي که قرآن به معاد توصيه فراوان دارد.اگر ما به مرگ و آخرت و موقتي بودن دنيا توجه کنيم،جور ديگري زندگي مي کنيم.گويندگان و سخنرانان مراسم مذهبي و حتي مداحان هم در اين خصوص مسؤلند.

اتفاقا در ماه محرم هستيم و مداحان و سخنرانان روزهاي پر مشغله اي را سپري مي کند.

بله آنها بايد بدانند که مباني اشعار و يحثهايشان،بايد کتاب خدا باشد.امام خميني(ره) يکي از شاعران تواناي معاصر است اما وقتي ديوانش را نگاه مي کنيم،مي بينيم هيچ گاه از دايره فرمان هاي قرآني و اهل بيت خارج نشده است.البته گاهي اوقات درک عمق اشعار ايشان براي عامه دشوار است امام اهل علم خوب مي دانند که همه شعر هاي ايشان،پايه ديني و قرآني دارد.روش ايشان بايد الگوي همه شاعران،مداحان و سخنران ها باشد.اگر هر کس فقط با تگيه بر ذوق و استعداد فردي خودش شعر بگويد و نگاهي به متون ديني و قرآني نداشته  باشد،نمي تواند رسالت خود را به درستي انجام دهد.

يادم مي آيد در چند سال اخير شما چندين مقاله در مقابله با شبهه ها نوشتيد و ساعت ها سخنراني کرديد تا به آنها پاسخ دهيد.در اين باره هم توضيح مي دهيد؟

وظيفه ما همين است.قرآن کريم تنها کتابي است که کلمه به کلمه آن فرمان پروردگار است.درباره کتاب هايي مانند تورات و انجيل،حتي درباره آسماني بودن متن اصلي شان شبهه وجود دارد و در بازنويسي آنها تاريخ و تفسير هايي هم دخيل بوده است،اما قرآن اين چنين نيست.امام هشتم(ع) از پدر بزرگوارشان موس بن جعفر(ع) نقل مي کنند که شخصي از امام صادق(ع) پرسيد:«چگونه است که هر چه قرآن مورد برررسي قرار مي گيرد،بر تازگي آن افزوده مي شود؟»حضرت فرمودند:«چون خداوند قرآن را براي زمان و مردم خاص نازل نفرموده است».بنابر گواهي قران،اين کتاب آسماني در هر زمان،جديد و تا روز قيامت براي هر قوم و گروهي از مردم تازه است.شخص ديگري از امام رضا(ع) پرسيد:«چگونه است که هر چه قرآن درس داده مي شود،و درباره ان گفت و گو مي شود،طرواوت آن فزوني مي گيرد و هرگز کهنه نمي شود،در حالي که هر موضوع ديگري اگر چندين بار تکرار شود،انسان را خسته  مي کند و کهنه مي شود؟».امام در جواب فرمودند:«زيرا خداوند قرآن را براي يک زمان که براي زمان ديگر نباشد نازل نکرده است».با اين وصف چگونه مي توان گفت که قرآن  کريم جنبه بشري دارد؟حدا اقل اين است که با نگاه درون ديني و به گواهي خود قرآن،نمي توان به چنين ادعايي رسيد.حتي در قرآن کريم از اين کتاب و آيات آن،به صراحت به(کلام الله)تعبير شده است.پيامبر اکرم(ص) خود تابع قرآن است و حق تبديل ندارد.

قرآن کريم گوياي اين است که تا پايان دوران زندگي دنيا،قرآن کريم به دست هر کس که برسد براي او کتاب آسماني است و واجب است از آن تبعيت کند،در حالي که در زمان ما تورات و انجيل چنين نيستند؛به دست ما مي رسند ولي وظيفه تبعيت آن را نداريم.پس قرآن براي زمان خاصي تنظيم نشده است و اين امري است که مسلمانان پايبند قرآن نمي توانند آن را از باور خويش دور سازند.

فکر مي کنيد وظيفه مردم و جوان ها در برابر اين هجمه ها چيست؟

ما بايد آماده باشيم  تا هجمه هاي دشمنان را پاسخ دهيم.امروز خيلي ها قصد دارند مفاهيم بلند قرآن را زير سؤال ببرند.اگر مطالعه نداشته باشيم،نمي توانيم به صورت علمي پاسخ آنها را بدهيم.جوانان ما بايد اهل علم باشند تا بتوانند پاسخ اين افراد را بدهند.

 

و چند سؤال با رنگ و بوي شخصي

شغل اصلي شما چيست؟

معلمي قرآن بالاترين علاقه و اصلي ترين شغل من است.

يعني درآمدتان هم از اين راه تأمين مي شود؟

به هر حال خداوند رزق و روزي همه بندگانش را تأمين کرده؛من هم يکي از آنها هستم و به وسيله معلمي و فعاليت ها فرهنگي زندگي مي گذارانم.هيچ فعاليت اقتصادي ديگري هم ندارم.

ميزان ساعت هاي آموزش قرآن در آموزش و پرورش کم است.هفته اي يک تا دو ساعت قرآن واقعاً براي آموزش کتاب خدا محدود است.قرآن بايد يک رکن باشد.من حتي به مسؤلان آموزشي کشور پيشنهاد مي دهم که صحيح خواندن قرآن را شرط ورود به دبيرستان و دانشگاه قرار دهند.

کارهاي فرهنگي تان چيست؟

حضور در حوزه و دانشگاه،نوشتن مقالات و کتاب هاي ديني،رفتن به سفر هاي تبليغي و گاهي هم حضور در رسانه ها.

اتفاقاٌ شما بين فعالان قرآني کشور رسانه اي تر هستيد؟

دليلش اين است که من تلاش مي کنم بسياري از مفاهيم قرآني را عمومي سازي کنم تا براي همه مردم قابل درک و فهم باشد.

گويا به عنوان کارشناس مذهبي هم در چند سريال تلوزيوني نقش داشته ايد؟

دو مجموعه انيميشن بود درباره حضرت سليمان و حضرت داوود(ع) که دوستان براي تحقيق به سراغ من آمدند.چند مجموعه ديگر هم بود که به صورت غير مستقيم با آنها در ارتباط بودم.

خانواده تان از اين همه مشغله شاکي نمي شوند؟

بايد تشکر کنم از همسرم که واقعاً با صبوري مرا کمک مي کند.خدا را شکر ومشکلي در اين باره ندارم.

فرزندانتان هم قرآني هستند؟

بله دختر بزرگم که حافظ قرآن شده و سه پسر بعد از او هم طلبه شده اند و در حوزه تحصيل مي کنند.

منبع: مجله قرآني آيه


تنظيم براي تبيان: شکوري_کارشناس بخش قرآن
مطالب مرتبط مجموعه :
آخرین مطالب سایت