عاشق هم باشید!

جدال و کشمکشهای دائمی بین والدین تأثیر نامطلوبی بر روح و روان فرزندان می‏گذارد. محیط بی‏صفای خانوادگی، فقر فرهنگی والدین از نقطه‏نظر تربیت فرزندان، بی‏مهری، خشونت و ... کانون خانه را سرد و بی‏فروغ می‏سازد.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

 عاشق هم باشيد!

جدال و کشمکشهاي دائمي بين والدين تأثير نامطلوبي بر روح و روان فرزندان مي‏گذارد. محيط بي‏صفاي خانوادگي، فقر فرهنگي والدين از نقطه‏نظر تربيت فرزندان، بي‏مهري، خشونت و ... کانون خانه را سرد و بي‏فروغ مي‏سازد. در چنين خانواده‏اي پدر و مادر به جاي مهرورزي به يکديگر و به فرزندان، به مجادله با يکديگر مي‏پردازند و فرزندان را به حال خود وا مي‏گذارند.

الفاظ زشت و ناخوشايندي که بعضي از والدين بدون پروا در مقابل فرزندان، به يکديگر مي‏پرانند، صرف‏نظر از جنبه بدآموزي، روح و روان فرزندان را تيره مي‏سازد.

«...» 18 ساله و اهل قم مي‏باشد. وي در دوره پيش‏دانشگاهي درس مي‏خواند و در اين باره مي‏گويد: «پدر و مادرم افراد تحصيل‏کرده‏اي هستند. مادرم ليسانس روان‏شناسي و پدرم ليسانس اقتصاد دارد. از بيرون هر کس زندگي ما را ببيند به حال ما غبطه مي‏خورد؛ درآمد خوب، رفاه مطلوب، پدر و مادر تحصيل‏کرده و فرزندان باهوش و مستعد. اما از درون همه اينها جز مشتي خاکستر نيست. پدر و مادرم هر دو شاغل هستند و بيشتر اوقات در کنار هم نيستند، ولي همين که از سر کار برمي‏گردند خانه به جهنمي سوزان تبديل مي‏شود. مثلاً پدرم به مادرم مي‏گويد چرا استکاني که براي من در آن چايي آوردي، اين قدر لک دارد و توجيه مادرم که به علت آب شور، ظرف‏ها همه لک مي‏شوند و او وقت ندارد ظرف‏ها را دستمال بکشد، همين مسأله به ظاهر بسيار کوچک، باعث نزاعي سخت بين پدر و مادرم مي‏شود. و ما فرزندان هم انگار نه انگار که وجود خارجي داريم تا کمي به ما فکر کنند. براي اينها فقط آنچه مهم است؛ خوراک خوب، پوشاک خوب و به قول امروزي‏ها کلاس گذاشتن جلوي ديگران است! پدرم بيماري خودخواهي دارد و مادرم هم فکر مي‏کند، چون سر کار مي‏رود، ديگر نبايد دست به کاري در خانه بزند. گويا نمي‏داند مهمترين وظيفه يک زن، خانه‏داري است. من و خواهرم بيشتر سعي مي‏کنيم اوقات خودمان را در کتابخانه سپري کنيم تا خانه!».

کانون خانواده که بر اثر تعارض و نفاق و جدال بين پدر و مادر آشفته است، آثاري در روان فرزندان مي‏گذارد که چندين سال بعد به صورت عصيان جواني و سرکشي از مقررات پيرامون خود بروز مي‏کند. بررسي زندگي بسياري از نوجوانان بزهکار ثابت کرده که بي‏مهري و نزاع بين والدين و نامساعد بودن اوضاع خانواده، تأثير عمده‏اي در بروز بزهکاري آنان داشته است. درون خانه هم، فرزندان ممکن است همان رفتاري را که والدين نسبت به يکديگر اعمال مي‏کنند، نسبت به آنها اعمال کنند. دوستي مي‏گفت پسري را مي‏شناسد که از بس پدر او به بهانه‏هاي واهي مادرش را کتک زده است، پسر هم ياد گرفته و بر سر کوچکترين موضوع مادرش را به باد کتک مي‏گيرد.

عدم احترام والدين به يکديگر، متوقع بودن از يکديگر، انتظارات بيجا داشتن و ... باعث مي‏شود فرزندان نيز اين گونه خودسر و بي‏پروا بار بيايند.

 

نوجوانان و جوانان مهمترين انتظاري که از پدر و مادر دارند، مهر و محبت مي‏باشد. صفاي خانوادگي و احترام گذاشتن به يکديگر از هر چيزي براي آنها دلنشين‏تر است. يادمان باشد که والدين بايد در درجه اول به يکديگر عشق بورزند و ثمره اين عشق را در روح و روان فرزندان متجلي نمايند. نوجوانان و جوانان نيز بايد با درک مسائل و مشکلات احتمالي والدين، سعي کنند از بروز تنش‏ها و جدال‏ها در خانواده جلوگيري نمايند.

نوجواناني که مدام در خانه شاهد جنگ و جدالهاي پدر و مادرند و از روابط روحي حيات‏بخش در محيط خانه محرومند، گاه براي جبران کمبودهاي روحي خود به راحتي به سوي چيزهاي ديگري جز خانواده کشيده مي‏شوند و چون تجربه کافي ندارند، به راحتي در گرداب حوادث غرق مي‏شوند.

ايجاد روحيه نظم و همکاري در خانواده، احترام گذاشتن به عقايد يکديگر، گذشت نسبت به خطاهاي کوچک، عيب‏جويي نکردن از يکديگر، سپاسگزار بودن نسبت به هم، و نداشتن توقعات بيجا از يکديگر در ارتباط فرزندان با والدين و والدين با يکديگر، باعث مي‏شود که کانون خانواده سرشار از صفا و محبت باشد. در چنين خانواده‏اي است که پيوند روحي و عاطفي عميق بين والدين با يکديگر و با فرزندان به وجود مي‏آيد و اين پيوند سبب مي‏شود که بسياري از نيازهاي روحي فرزندان در محيط خانواده برآورده شود و از اين بابت دچار کمبود نشوند.

 

اگر والدين بخواهند فرزندان آنها در کنارشان باقي بمانند و مسائل و مشکلات آنها باعث قطع ارتباط روحي فرزندان با آنها نشود، بايد با ايجاد رابطه‏اي صميمانه مابين خود، محيط خانواده را به پناهگاهي امن براي فرزندان تبديل کنند. پناه بردن به دوستي‏هاي خطرناک يا روابط پنهاني به ويژه در مورد دختران، گاه ناشي از نبودن روابط صميمانه والدين با يکديگر و با فرزندان مي‏باشد. نوجواناني که مدام در خانه شاهد جنگ و جدالهاي پدر و مادرند و از روابط روحي حيات‏بخش در محيط خانه محرومند، گاه براي جبران کمبودهاي روحي خود به راحتي به سوي چيزهاي ديگري جز خانواده کشيده مي‏شوند و چون تجربه کافي ندارند، به راحتي در گرداب حوادث غرق مي‏شوند. پس وظيفه ما اين است که با رفتار خود فرزندانمان را از خانه فراري ندهيم.

 

منبع :پيام زن

تنظيم :داوودي

 

مقالات مرتبط :

محبوب فرزندتان شويد!

نوجوان و نيازهاي فراوانش

فوت و فن ارتباط با نوجوان

در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.
مطالب مرتبط مجموعه :
آخرین مطالب سایت