دعا با اسم اعظم برای حفظ قرآن
دعا با اسم اعظم برای حفظ قرآن
یكى از نكات مهمّى كه در زندگى ائمه اطهارعلیهم السّلام قابل دقت مى باشد،توجّه آن بزرگان، به استعدادِ ذاتى افراد بود و آنان سعى مى كردند، نیروها و قواى انسانها را در راه صحیح تربیت كرده و در راستاى اهداف الهى، شكوفا سازند، به عنوان نمونه به داستانى كه سعد خفاف (یكى از اصحاب راستگوى امام سجاد(3)علیه السّلام نقل مى كند، اشاره مى كنیم:
روزى به یكى از اصحاب خاصِّ على علیه السّلام (ابوعمر ذازان فارسى ) برخورد كردم و دیدم كه با صوتى زیبا و لحنى دلربا،قرآن مى خواند. گفتم: ابو عمر! عجب قرائت نیكوئى دارى! اینگونه قرائت را از كه آموخته اى ؟ وى در حالى كه تبسمى بر لب داشت گفت: من در ایّام جوانى با صدائى شیوا شعر مى خواندم ؛ آقا امیرالمؤ منین علیه السّلام مرا دید و از حُسن صوت من، تعجب كرد،و فرمود: اى ذازان ! چرا با این صداى زیبا قرآن نمى خوانى ؟
عرضه داشتم: یا امیرالمؤ منین ! من از قرآن بقدر آنچه كه در نماز خوانده مى شود،بیشتر بلد نیستم . فرمود: نزدیك من بیا،چون بحضورش شتافتم، چیزهائى در گوشم خواند كه نفهمیدم، بعد فرمود: دهانت را بگشا و در آنحال با آب دهان مباركش دهانم را،متبرك گردانید. بخداوند سوگند اى سعد! بعد از آن لحظه، احساس كردم، تمام قرآن را با اعراب و حمزه و شرائط دیگر،حفظ كرده و مى دانم و بعد از آن، در مورد قرآن، به هیچ كس محتاج نشده و نیازى به سؤ ال پیدا نكردم.
سعد خفاف مى گوید: من این قصه را بر حضرت ابى جعفر امام باقرعلیه السّلام عرضه داشتم، آن بزرگوار فرمود: ذازان راست گفته است ؛ همانا امیرالمؤ منین علیه السّلام از خداوند تبارك و تعالى، براى ذازان، به اسم اعظم درخواستِ عنایت كرده است، و هر كس با اسم اعظم، خداوند را بخواند ردّ نمى شود.*
______________
*ناسخ التواریخ، ج حضرت امیرالمؤ منین، ص 733.
برگرفته از: جلوه هائى از نور قرآن در قصه ها و مناظره ها و نكته ها، عبدالكریم پاك نیا
تنظیم برای تبیان: گروه دین و اندیشه_شکوری