برآوردن نیاز مردم بدون تاخیر
برآوردن نياز مردم بدون تاخير
عهدنامه امام علي(عليهالسلام) به مالک اشتر(4)
اي مالک نيكى به بازرگانان و صنعتگران را بر خود بپذير، و سفارش كردن به نيكويى درباره آنان را به عهده گير، چه كسى كه بر جاى بود و چه آن كه با مال خود از اين سو بدان سو رود، و با دسترنج خود كسب كند. كه آنان مايههاى منفعتند و پديد آورندگان وسيلتهاى آسايش و راحت. و آورنده آن از جاهاى دوردست و دشوار، در بيابان و دريا و دشت و كوهسار. جايى كه مردمان در آنجا گرد نيايند و در رفتن بدانجا دليرى ننمايند.
اين بازرگانان مردمى آرامند و نمىستيزند، و آشتى جويند و فتنهاى نمىانگيزند. به كار آنان بنگر، چه در آنجا باشند كه خود به سر مىبرى و يا در شهرهاى ديگر. و با اين همه بدان كه ميان بازرگانان بسيار كسانند كه معاملتى بد دارند، بخيلند و در پى احتكارند. سود خود را مىكوشند و كالا را به هر بها كه خواهند مىفروشند، و اين سودجويى و گرانفروشى زيانى است براى همگان، و عيب است بر واليان. پس بايدت از احتكار منع نمود كه رسول خدا(صلي الله عليه و آله) از آن منع فرمود. و بايد خريد و فروش آسان صورت پذيرد و با ميزان عدل انجام گيرد. با نرخهاى ـ رايج بازار ـ نه به زيان فروشنده و نه خريدار. و آن كه پس از منع تو دست به احتكار زند او را كيفر ده و عبرت ديگران گردان، و در كيفر او اسراف مكن.
سپس خدا را! خدا را! در طبقه فرودين از مردم، آنان كه راه چاره ندانند و از درويشان و نيازمندان و بينوايان و از بيمارى بر جاى ماندگانند، كه در اين طبقه مستمندى است خواهنده، و مستحق عطايى است به روى خود نياورنده. و براى خدا حقى از خود را كه به آنان اختصاص داده، و نگهبانى آن را به عهدهات نهاده پاس دار، و بخشى از بيت المالت و بخشى از غلههاى زمينهاى خالصه را در هر شهر به آنان واگذار، كه دوردستترين آنان را همان بايد كه براى نزديكان است، و آنچه بر عهده تو نهادهاند، رعايت حق ايشان است. پس مبادا فرو رفتن در نعمت، از پرداختن به آنان بازت دارد كه ضايع گذاردنت كارى خرد را، به خاطر استوار كردن كارى بزرگ و مهم، عذرى برايت نيارد.
پس، از رسيدگى به كارشان دريغ مدار و روى ترش بدانان ميار، و به كارهاى كسى كه به تو دسترسى ندارد بنگر. آنان كه در ديدهها خوارند و مردم خردشان مىشمارند، و كسى را كه بدو اعتماد دارى براى تفقد حال آن جماعت بگذار كه از خداترسان باشد و از فروتنان، تا درخواستهاى آنان را به تو رساند.
و با آنان چنان رفتار كن كه چون خدا را ديدى جاى عذرت بماند، كه اين گروه از ميان مردمان به انصاف نيازمندترند از ديگران، و در گزارد حق همگان تو را چنان بايد كه عذرت در پيشگاه خدا پذيرفته آيد. يتيمان را عهدهدار باش و كهنسالانى را كه چارهاى ندارند و دست سؤال پيش نمىآرند، و اين كار بر واليان گرانبار است و گزاردن حق همه جا دشوار، و بود كه خدا آن را سبك گرداند بر مردمى كه عافيت جويند و خود را به شكيبايى وامىدارند، و به وعده راست خدا درباره خويش اطمينان دارند.
و بخشى از وقت خود را خاص كسانى كن كه به تو نياز دارند. خود را براى كار آنان فارغ دار و در مجلسى عمومى بنشين كه آن تواضعى است تو را برابر خدايى كه تو را آفريده. و سپاهيان و يارانت را كه نگهبانانند يا تو را پاسبانان، از آنان بازدار، تا سخنگوى آن مردم با تو گفتگو كند بىدرماندگى در گفتار، كه من از رسول خدا(صلي الله عليه و آله) بارها شنيدم كه مىفرمود: «هرگز امتى را پاك[از گناه] نخوانند كه در آن امت [بىآنكه بترسند] و در گفتار درمانند،[حق ناتوان را از توانا نستانند.»] و درشتى كردن و درست سخن نگفتن آنان را بر خود هموار كن و تنگخويى بر آنان و خود بزرگبينى را از خود بران، تا خدا بدين كار درهاى رحمت خود را بر روى تو بگشايد و تو را پاداش فرمانبرى عطا فرمايد و آنچه مىبخشى چنان بخش كه بر تو گوارا افتد و آنچه بازمىدارى با مهربانى و پوزش خواهى همراه بود. نيز بر عهده تو كارهاست كه خود بايد آن را انجام دهى، از آن جمله پاسخ گفتن عاملان توست، آنجا كه كاتبانت درمانند، و رساندن آن را در نامه نتوانند.
برآوردن نياز مردم در همان روز
ديگر نياز مردم را برآوردن در همان روز كه به تو عرضه دارند و يارانت در انجام تقاضاى آنان گرانى كنند و عذرى آرند. و كار هر روز را در همان روز بران، كه هر روز را كارى است مخصوص بدان، و براى آنچه ميان تو و خداست نيكوترين اوقات و بهترين ساعات را بگذار، هر چند همه كارها در همه وقت براى خداست، اگر نيت درست باشد و رعيت را از آن آسايش بود.
و بايد گزارد واجباتى كه خاص خداست[و در پى اداى آنى] از آن جمله بود، كه دينت را براى آن خالص مىگردانى. پس در بخشى از شب و روز تن خود را خاص[پرستش] خدا گردان و آنچه را به خدا نزديكت كند به درستى به انجام رسان، بىهيچ كاهش و نقصان، هر چند[تو را دشوار آيد و تنت بفرسايد].
چگونگي اقامه نماز جماعت
و چون با مردمان نمازگزارى چنان گزار كه نه آنان را برمانى و نه نماز را ضايع گردانى، چه ميان مردم كسى بود كه بيمار است يا حاجتى دارد و گرفتارست. من از رسول خدا(صلي الله عليه و آله) آنگاه كه مرا به يمن فرستاد پرسيدم با مردم چگونه نماز گزارم؟ فرمود: «در حد توانايى ناتوانان آنان بگزار و بر مؤمنان رحمت آر.»
برگرفته از کتاب على از زبان على، دكتر سيد جعفر شهيدى
گروه دين و انديشه تبيان، هدهدي