بخشنامه های حضرت علی(علیه السلام) به کارگزاران

نماز بخوانيد به صورتى كه حال ضعيف‎ترين افراد را (با كوتاه كردن نماز) مراعات كنيد و باعث فتنه و فساد نباشيد(با طول دادن نماز و ايجاد مشقّت براى مامومين آنان جماعت را ترك كرده و يا باعث بطلان نمازشان گردد).
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

بخشنامه‎هاى حضرت علي(عليه‎السلام) به كارگزاران

تعدادى از بخشنامه‎هاى حضرت به كارگزارانش

حضرت اميرالمؤمنين(عليه‎السلام) علاوه براي اين كه اعمال تك تك كارگزارانش را زير نظر داشت و توصيه‎هاى لازم را به آنها مى‎كرد، در بعضى از مواقع بخشنامه‎هايى در زمينه‎هاى گوناگون صادر مى‎كرد كه ما چند نامه حضرت را در اين باره نقل مى‎كنيم:

1- بعد از مرگ عثمان و بيعت مردم با حضرت، ايشان طىّ نامه‎اى به فرماندهان لشكر كه در گوشه و كنار كشور اسلامى پراكنده بودند و مسؤوليت حفظ و اداره مناطق خود را به عهده داشتند، چنين نوشت:

امّا بعد، فانّما اهلك من كان قبلكم انّهم منعوا النّاس الحقّ فاشتروه واخذوهم بالباطل فاقتدوه(1)؛ آنچه باعث هلاكت كسانى كه قبل از شما بودند گرديد، اين بود كه آنان، مردم را از حقّ محروم كردند، پس آن را فروختند (و رها كردند و يا با رشوه خريدند) و آنها را به باطل گرفتار كردند، پس مردم نيز پيروى كردند.

يعنى، جلوگيرى امرا، فرماندهان و حكّام از حق، باعث گرايش مردم به باطل گرديد و اين امرا هستند كه مى‎توانند مردم را در جهت صحيح قرار داده، آنان را از انحراف باز دارند.

2- حضرت اميرالمؤمنين طىّ بخشنامه‎اى به كارگزاران خود دستور داد كه بايد احترام مسلمانان را مراعات كنند، اما اين بدان معنا نيست كه تسليم توقّعات غلط آنها شوند.

آنچه باعث هلاكت كسانى كه قبل از شما بودند گرديد، اين بود كه آنان، مردم را از حقّ محروم كردند، پس آن را فروختند (و رها كردند و يا با رشوه خريدند) و آنها را به باطل گرفتار كردند، پس مردم نيز پيروى كردند.

امام صادق(عليه‎السلام) مى‎فرمايد كه حضرت اميرالمؤمنين به كارگزاران خود چنين مى‎نوشت:

لا تسخروا المسلمين و من سالكم غير الفرضية فقد اعتدى فلا تعطوه(2)؛ مسلمانان را مسخره نكنيد و هر كس بيشتر از آنچه مقرّر شده است، از شما طلب كرد، از مرز خود تجاوز كرده است، پس به او چيزى ندهيد.

يعنى مساوات را درباره حقوق مسلمانان مراعات كنيد و از مرز عدالت خارج نشويد.

3- حضرت درباره جلوگيرى از اسراف و صرفه‎جويى در بيت المال، در نامه‎اى به تمام كارگزاران خود نوشت:

ادقّوا اقلامكم و قاربوا بين سطوركم واحذفوا عنّى فضولكم و اقصدوا قصد المعانى و ايّاكم و الاكثار فانّ اموال المسلمين لاتحتمل الاضرار(3)؛ نوك قلم‎هاى خود را تيز كنيد و خطوط را نزديك بنويسيد و كلمات اضافى براى من ننويسيد و به معانى توجّه كنيد و از زياده‎روى برحذر باشيد، زيرا اموال مسلمانان تحمّل ضرر را ندارد.

4- حضرت در بخشنامه‎اى درباره نماز، اوقات آن را تعيين نمود و در آخر اين گونه به آنها توصيه كرد:

و صلّوا بهم صلاة اضعفهم ولا تكونوا فتّانين(4)؛ ونماز بخوانيد به صورتى كه حال ضعيف‎ترين افراد را (با كوتاه كردن نماز) مراعات كنيد و باعث فتنه و فساد نباشيد(با طول دادن نماز و ايجاد مشقّت براى مامومين آنان جماعت را ترك كرده و يا باعث بطلان نمازشان گردد).

5- حضرت در نامه‎اى كه به فرماندهان لشكر و مرزبانان نوشت، حقوق متقابل حاكم و كارگزارانش را يادآورى نمود و در ابتدا فرمود:

مسلمانان را مسخره نكنيد و هر كس بيشتر از آنچه مقرّر شده است، از شما طلب كرد، از مرز خود تجاوز كرده است، پس به او چيزى ندهيد.

امّا بعد، فانّ حقّا على الوالى ان لايغيّره على رعيّته فضل ناله و لا طول خصّ به و ان يزيده ما قسم الله له من نعمه دنوّا من عباده و عطفا على اخوانه؛ سزاوار است كارگزار را فضلى كه به او رسيده و نعمتى كه به او اختصاص داده شد، سبب تغيير حال او بر رعيّت نشود (مقام، او را به آزار ديگران واندارد) و نعمت‎هايى كه خداوند بهره او گردانيده است، وى را به نزديكى بيشتر با بندگان خدا و مهربانى فزونتر بر برادرانش وادارد.

سپس درباره حقوق متقابل فرمود:

آگاه باشيد حقّ شما بر من اين است كه رازى را از شما پوشيده ندارم، مگر در جنگ و كارى را بدون مشورت با شما انجام ندهم، مگر در حكم شرعى و در رساندن حقّى را كه بجاست كوتاهى نكنم و از آن قبل از تمام كردنش دست برندارم و اين كه شما در حقّ، نزد من برابر باشيد. پس هرگاه رفتار من با شما چنين شد، بر خداست كه نعمت را بر شما تمام كند و حقّ من بر شما پيروى و فرمانبردارى است و اين كه از فرمان من سرپيچى نكنيد و در كارى كه صلاح بدانم كوتاهى ننماييد و در سختي‎هاى راه حق فرو رويد. پس اگر شما اينها را درباره من به جا نياوريد، كسى از كجرو شما نزد من خوارتر نيست . پس او را به كيفر بزرگ مى‎رسانم و نزد من، رخصت و رهايى براى او نمى‎باشد و شما اين پيمان را از سران (زير دست) خود بگيريد و از خود به ايشان، چيزى را كه خداوند به آن، كار شما را اصلاح مى‎فرمايد، ببخشيد. والسلام.(5)


پي‎نوشت‎ها:

1- نهج السعادة، ج 4، ص 29/ معادن الحكمة، ج 1، ص 304/ نهج البلاغه صبحى صالح، نامه 79، ص 466.

2- نهج السعادة، ج 4، ص 31/ تهذيب الاحكام، ج 7، ص 153.

3- نهج السعادة، ج 4، ص 30/ خصال صدوق، ص 310/ بحارالانوار، ج 41، ص 105.

4- نهج البلاغه صبحى صالح، نامه 52، ص 426 / فيض الاسلام، ص 986.

5- نهج البلاغه فيض الاسلام، نامه 50، ص 982 و صبحى صالح، ص 424 و وقعه صفين با اندكى تغيير در عبارات ، ص 207.

 

برگرفته از سيماى كارگزاران اميرالمومنين على عليه‎السلام، ج ?، حجة الاسلام والمسلمين على اكبر ذاكرى .

گروه دين و انديشه تبيان، هدهدي .

 

در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.
مطالب مرتبط مجموعه :
آخرین مطالب سایت