بعد ازقهرمانی حال مادرمان خوب شد

مطمئنا حال و روز خانواده قلعه نویی در روزهای آخر لیگ بهتر از وضعیت خود سرمربی استقلال نبوده .........
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

برادر کوچک قلعه نويي از زندگي شخصي امير مي گويد

بعد از قهرماني حال مادرمان خوب شد

مطمئنا حال و روز خانواده قلعه نويي در روزهاي آخر ليگ بهتر از وضعيت خود سرمربي استقلال نبوده. بابک قلعه نويي – برادر سرمربي  آبي ها که جزو گروه آناليزورهاي باشگاه هم هست- از روزهاي پرالتهاب زندگي شخصي و خانوادگي آقاي سرمربي قبل از قهرماني معجزه آساي استقلال در مشهد مي گويد.

حال و روز برادرتان توي روزهاي آخر فصل چطور بود؟ در جمع خانواده و در مهماني هاي خانوادگي چه کار مي کرد؟

از لحاظ روحي که به شدت تحت فشار بود چون به نوعي خودش را زير دين يک جمعيت 30-20 ميليوني مي ديد و يکچنين بار بزرگي را بر دوش خودش احساس مي کرد و با تمام وجود مي خواست که آن را به خوبي به سرانجام برساند و نتيجه بگيرد. هيچ کس از شکست خوشش نمي آيد و امير هم کسي نيست که زود تسليم شود و ميدان را خالي کند. در 3 هفته آخر، به وضوح اين فشار و استرس چند برابر شد و چون نمي خواست که اين استرس را به تيم و بازيکنان منتقل کند، سعي مي کرد همه چيز را درون خودش نگه دارد و بروز ندهد. کلا اين اواخر که در جمع خانوادگي با هم بوديم، امير به شدت توي خودش بود و از آن خوش صحبتي معمولش خبري نبود.

عصبي هم بود؛ يعني جوري که يکهو به کسي بپرد؟

نه، در رفتارش چندان تغيير محسوسي نبود ولي ساکت تر و منزوي تر از هميشه شده بود و مسائل و حاشيه هايي که اين اواخر کاملا غير منتظرانه به وجود آمد، باعث شد که وضعيت حادتر شود. چندين بار اين جمله را به شخص من گفت که سکوت هم که مي کنيم و جواب کسي را نمي دهيم، باز هم هر روز از يک جاي ديگر، صدايي عليه ما بلند مي شود؛ واي به حال وقتي که بخواهم به آنها جواب بدهم!

و بحث تباني هم که جو را متشنج تر کرد.

امير در اين باره بيشتر از اينکه از دست افراد ناراحت باشد، تعجب کرده بود که چرا بعد از اين همه سال، در يک چنين موقعيت حساسي که استقلال در کوران قهرماني قرار دارد، اين بحث ها به وجود آمده و آن هم از طرف کساني که جزو خانواده استقلال بودند. او نگران بود که مبادا اين سريال از پيش تعيين شده، براي ضربه زدن به تيم باشد و اين مساله تمرکزش را از بين برده بود. امير بعد ازاينکه يک سري از پيشکسوتان سابقه دار استقلال مثل همداني، مناجاتي، ملک احمدي، عالمي و حسن زاده پا پيش گذاشتند و سعي کردند به او روحيه بدهند خيلي بهتر شد و تلاشش براي جمع کردن حاشيه ها دو برابر شد. حرف هاي اين پيشکسوتان در روحيات اميرخيلي تاثير گذاشت.

چرا سعي نکرد با ديدار حضوري با اين افراد، حرف و حديث ها را جمع کند؟

امير کلا شخصيت درون گرايي دارد؛ کمتر حاضر مي شود که مثلا جواب توهيني را با توهين بدهد ولي در اين مقطع خاص، مديران باشگاه هم در جلسه اي از امير خواستند که کمتر سعي در مقابله به مثل داشته باشد.

قبل از بازي با پيام، برادرتان در جمع بازيکنان چه صحبت هاي ويژه اي درباره اين بازي داشت؟

تاکيد داشت که بايد با بازيکنان روراست بود. او به بازيکنان به دفعات مي گفت: «شما وظيفه خودتان را به نحو احسن انجام داده ايد وهمين که تيم رده سيزدهم جدول را به بالاي جدول کشيده ايد کارتان را کرده ايد. اگر قهرمان نشويم هيچ مساله اي نيست؛ مهم اين است که همه سعي و تلاشمان را انجام داده يم و چيزي کم نگذاشته ايم».

او هميشه در مصاحبه هايش، بدشانسي را دليل بزرگي در ناکامي استقلال مي دانست؛ کلا برادرتان به شانس خيلي عقيده دارد، نه؟

شانس، بخش بزرگي از فوتبال است. مثال هاي زيادي را مي شود رديف کرد. اينکه امير هميشه به بدشانسي معترض بود، واقعاً حق داشت چون بعضي توپ ها را واقعا هر کاري که مي کردي، توي دروازه نمي رفت.

امير اسپند دود مي کرد، تا شايد از شر اين بدشانسي ها راحت شود.

استقلال اين فصل حاشيه کم نداشت؛ قلعه نويي چطور اين ماجراها را جمع کرد؟

هميشه و مخصوصا اين اواخر، نهايت سعي امير بر اين بود که با تمام قدرت حاشيه ها را از تيم دور کند ولي بعضي اوقات واقعا نمي شد.

هر روز سر تمرين 20 دقيقه با بازيکنان صحبت مي کرد تا استرس را از وجود آنها بيرون بکشد و فشار رواني را کمتر کند. به اعتقاد همه هم او در اين کار موفق بود و ديديم که در بازي با پيام تيم چقدر راحت و بدون استرس جنگيد و نتيجه گرفت.

خبر داريد که امير براي قهرماني استقلال چه نذري کرده بود؟

علاوه بر اينکه هر هفته سر مراسم زيارت عاشورا در باشگاه همه دسته جمعي دعا مي کردند، بحث جمکران هم بود که امير آنجا هم نذرهايي داشت و کمک مي کرد.

با يکسري از دوروبري هايش هم براي آسايشگاه ايتام کمک هايي داشتند که در اين روزها، نذرهاي ويژه را هم براي اين محل ها انجام مي دادند. البته اول اصلا دوست نداشت که کسي چيزي درباره اين کارهايش بفهمد ولي چيزي که هميشه از اول فصل بر آن تأکيد داشت، اين بود که بايد قهرماني استقلال را در مشهد و در حرم امام رضا(ع) جشن بگيريم تا شيريني اش براي هميشه در ذهنمان باقي بماند و خداخواست و همين طور هم شد و قهرماني تاريخي استقلال در مشهد به دست آمد.

شما خودتان بازي استقلال با پيام را کجا ديديد؟

در خانه خودمان. من معمولا از شب قبل از بازي ها، همراه تيم هستم ولي اين بار چون مادرم مريض بود نتوانستم به مشهد بروم و کنار مادرم ماندم.

بعد از بازي توانستيد با امير صحبت کنيد؟

بلافاصله بعد از پايان بازي به امير زنگ زديم ولي موفق به صحبت کردن با او نشديم يک ساعت بعد، از حرم امام رضا (ع) به ما زنگ زد و در حالي که گريه مي کرد، با مادرم و من صحبت کرد و به همه تبريک گفت.

عکس العمل مادرتان هنگام بازي چطور بود؟

مادر ما شرايط خاصي دارند. ايشان خانم سيده اي هستند که اعتقادات مذهبي بالايي دارند و معمولا از نيم ساعت مانده به اذان، با گفتن ذکر و صلوات، پاي سجاده هستند. ايشان در روز بازي با پيام هم دلهره خاصي داشتند و با اينکه حال و روز مساعدي هم نداشتند، باز هم ذکر مي گفتند و فقط خدا را صدا مي کردند که استقلال قهرمان شود. شايد باور نکنيد که بعد از بازي وبعد از تماس امير، حال و روز مادرم چقدر تغيير کرد و بهتر شد.

در خانه خود امير بعد از بازي چه خبر بود؟

آنها چندين و چند مهمان فاميلي داشتند که همه در خانه اميرخان به تماشاي بازي نشستند و وقتي بعد از بازي به خانه شان زنگ زدم. چنان هلهه و داد و فريادي بود که کمترين تفاوتي با استاديوم نداشت. محمد هوتن (پسر امير) چنان از خوشحالي فرياد مي زد که صدايش پشت تلفن، اصلا قابل فهم نبود!

امير بعد از بازي با پيام، اولين حرفي که به خبرنگاران زد، تحسين مجيد جلالي و تيم فولاد بود؛ دوست داريم بدانيم که قبل از بازي ذهنيت امير نسبت به فولاد و مجيد جلالي چطور بود؟

امير 2 روز قبل از بازي در رختکن ورزشگاه دستگردي، در جمع همه بازيکنان گفت: «حتي يک درصد هم در کار آقاي جلالي شک نکنيد که خداي نکرده به کسي باج بدهد. من آقاي جلالي را از سال 60 و از زمان شاهين مي شناسم. شما با قدرت بازي خودتان را انجام بدهيد و خيالتان از آن طرف راحت باشد». او درست مي گفت. کارنامه آقاي جلالي مشخص بود و ديديم که امير حرفي را نسنجيده به زبان نمي آورد.

تنظيم براي تبيان: رضا سيگاري

مطالب مرتبط مجموعه :
آخرین مطالب سایت