مروری بر مفهوم «صبر استراتژیک» و اهمیت آن در دکترین نظامی ایران

در همیشه روی یک پاشنه نمی‌چرخد

صبر استراتژیک به چه معناست و چرا گستاخی اخیر رژیم اشغالگر صهیونیستی، باعث شد کاسۀ صبر راهبردی ایران لبریز شود؟
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :


این روزها در هر جمع کوچک و بزرگی که وارد می‌شویم سخن از عملیات مقتدرانه و غرورانگیز «وعدۀ صادق» است که به دست سبزپوشان سرخ‌اندیش جمهوری اسلامی ایران علیه رژیم اشغالگر صهیونیستی صورت گرفته است.

بعد از انقلاب تا روز 13 فروردین جاری که رژیم خبیث اسرائیل به خود جرات داد مستقیما وارد میدان کارزار با ایران شود، نبرد دو کشور نه رودررو بلکه در سایه صورت می‌گرفت.

در سال‌های اخیر و به خصوص بعد از ماجرای برجام، رژیم صهیونیستی از راهبرد «هزار خنجر» برای تضعیف موقعیت منطقه‌ای جمهوری اسلامی استفاده می‌کرد. «هزار خنجر» یک اصطلاح نظامی است که به مفهوم استفاده از روش‌های ناشناخته، پنهان و غیرمتمرکز برای حملات ناگهانی به دشمنان اشاره دارد. این روش معمولاً در جنگهای نامنظم یا در مقابل دشمنانی که برتری نظامی دارند و به سرعت می‌توانند برنامه‌های دفاعی خود را تغییر دهند، استفاده می‌شود. هدف در راهبرد هزار خنجر این است که با استفاده از حملات سریع و ناگهانی، توانایی دشمن را برای پاسخ دادن به حملات مخرب کاهش داده و او را در وضعیتی ناپایدار قرار دهد.

ایران اما در مواجهه با راهبرد هزار خنجر، سیاست «صبر استراتژیک» را پیش گرفته بود. اما این اصطلاح به چه معناست و چرا گستاخی اخیر رژیم اشغالگر، باعث شد کاسۀ صبر استراتزیک ایران لبریز شود؟

مفهوم صبر استراتژیک


صبر استراتژیک به معنای داشتن توانایی و تدبیر برای صبر و پایداری در مواجهه با چالش‌ها، مشکلات و موقعیت‌های دشوار است. این مفهوم در حوزه‌های مختلف از جمله کسب و کار، رهبری، روابط بین‌الملل و حتی زندگی شخصی اهمیت دارد. صبر استراتژیک نشانگر توانایی درک و ارزیابی صحیح موقعیت‌ها، انتخاب بهترین راه حل و مدیریت بهینۀ زمان برای رسیدن به اهداف بلندمدت است.

دکترین صبر در حوزه نظامی


در حوزه نظامی، صبر استراتژیک به معنای توانایی یک کشور یا سازمان نظامی برای تحمل و مقابله با فشارها، تهدیدها و مواجهه با شرایطی است که ممکن است مدت طولانی ادامه داشته باشد. این مفهوم نشانگر توانایی یک نیروی نظامی در حفظ تمرکز، پایداری و ایجاد تعادل در برابر فشارهای مختلف، بدون واکنش ناپایدار یا پرخاشگرانه است. در واقع، صبر استراتژیک در حوزه نظامی به تأکید بر اهمیت برنامه‌ریزی دقیق، استفاده از منابع بهینه و حفظ توانایی‌های نظامی برای مقابله با تهدیدهای طولانی مدت اشاره دارد.

مثالی برای صبر استراتژیک

وقتی کشوری در مواجهه با تهدیدات منطقه‌ای یا بین‌المللی، تصمیم می‌گیرد به جای ورود به یک نبرد نظامی از راهکارهای دیپلماتیک و مذاکره‌ای برای حل و فصل اختلافات استفاده کند، در واقع  دارد از صبر و خویشتنداری به مثابۀ یک راهبرد مبارزاتی بهره می‌گیرد. به عنوان مثال کشوری را در نظر بگیرید که با تهدیدات مرزی جدی از جانب کشور همسایه روبرو است. در این صورت او ممکن است بخواهد تهدید را با زبان تهدید پاسخ دهد اما این گزینه همیشه انتخاب هوشمندانه‌ای نیست چون نبرد رودررو نیازمند آمادگی و محاسبات زمان‌بر است و بدون در نظر گرفتن زمینه‌ها و شرایط، اتخاذ راهبرد مواجهۀ سخت، می‌تواند پیامدهای منفی جبران‌ناپذیری به دنبال داشته باشد. گزینۀ دوم، استفاده از راهبرد صبر همراه با تدبیر است. یعنی به جای واکنش فوری و ناپایدار، با استفاده از دیپلماسی فعال، مذاکرات و توافقات بین‌المللی، فشارها را کنترل کرده و به دنبال راه‌حل‌های صلح‌آمیز برای حل اختلافات باشد. در صورت موفقیت مذاکرات، این کشور، توانسته توانایی مقابله با تهدیدات را با استفاده از راهکارهای غیرنظامی به اثبات برساند.

گذر از صبر استراتژیک به انتقام سخت


بعد از ماجرای ترور دکتر فخری‌زاده، پدر هسته‌ای ایران و شهادت سید رضی از مستشاران بلندپایۀ ایرانی در جبهۀ مقاومت، گویا اسرائیل از سیاست خویشتنداری ایران، به اشتباه معنای انفعال برداشت کرده بود و همین خطای محاسباتی، او را به تقابل مستقیم با ایران کشاند.

تصمیم ایران اما برای پاسخ قاطع به اسرائیل پس از بمباران کنسولگری ایران در سوریه از همان ابتدا قطعی و معلوم بود. و این تصمیم، دلیلی روشن داشت چرا که در صورت ادامۀ خویشتنداری، این پیام به دشمن مخابره می‌شد که ایران از رویارویی مستقیم با اصلی‌ترین هم‌پیمان اسرائیل یعنی آمریکا واهمه دارد و لذا دست او باز است که در آینده تهدیدهای بیشتری علیه ایران به اجرا درآورد. بنابراین ضرورت داشت که مواجهۀ سخت جایگزین صبر راهبردی شود تا دشمن را از تهدیدات احتمالی در آینده بازدارد.

خوشبختانه دقت و شدت عملیات وعدۀ صادق به گونه‌ای بود که پیام آن به گوش حامیان این رژیم نامشروع رسید.

پس از عملیات « وعدۀ صادق»، نیویورک‌تایمز در مطلبی نوشت: رهبر ایران، دستور حمله به اسرائیل از داخل ایران را صادر کرد، تا پیام تغییر از صبر استراتژیک به بازدارندگی فعال، تایید شود.

بد نیست بدانید
برای اینکه هدف ایجاد بازدارندگی، به شکلی موثرتر محقق شود، در دو هفتۀ نخست عملیات اخیر، مجموعه‌ اقدامات زیر را رقم زد:
یک.  با خویشتنداری، آرامش روانی اردوگاه دشمن را به هم ریخت و آمادگی جبهۀ مقابل را با ایجاد ترس و اضطراب تقلیل داد.
دو. اجازه داد مطالبه‌گری برای انتقام سخت در بدنۀ مردمی کشور به صورت خودجوش شکل بگیرد تا از رهگذر این وفاق و همدلی از سرمایۀ حمایت اجتماعی برخوردار شود.

سه. فرصتی فراهم شد تا نقشه‌ای سنجیده و همه‌جانبه طراحی شود که ایران با صرف کمترین هزینه به بیشترین دستاورد نائل شود.

چهار. با رایزنی‌های وزارت امور خارجه با ناظران و بازیگران بین‌المللی، بر حق ذاتی ایران در دفاع مشروع از خود تاکید و منطق جمهوری اسلامی در پرهیز از دامنه‌دار شدن تنش‌ها در منطقه تشریح شود.

مطالب مرتبط مجموعه :
آخرین مطالب سایت