واقعيت و دين‏

اينجانب دانشجوى دكتراى مهندسى عمران مى‏باشم‏ و به جهت ارتباط زياد با قشر دانشگاهى، در معرض سؤالات زيادى هستم كه تاكنون نتوانسته‏ام به برخى از آنها پاسخ قانع كننده بدهم: در طى چند سال عمر ديده‏ايم كه نحوه انجام بسيارى از فروع دين عوض شده است؛ مثل جمله؛ «يا لطيف ارحَم عَبدك الضَّعيف» كه در سجده آخر قرائت مى‏شود و اكنون تقريباً همه گير شده و يا كيفيت سينه زنى و عزادارى براى امام حسين عليه السلام و يا از بين رفتن حرمت برخى از حرام‏ها (مثل ماهى ازون برون و يا برخى موسيقى‏ها و ...) آيا ممكن است بسيارى از فروع دين، ناشى از افكار ما و پيروى از ظن باشد؟
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :
 
در اين باره بايد به چند نكته توجه كرد:
1. دين داراى اصول و محكماتى است كه تغيير ناپذير و پايدار است.
معارف اساسى (مانند توحيد، نبوت و معاد) و احكام ضرورى (مانند اصل نماز،روزه، حرمت شراب) و حتى بسيارى از فروعات عقايد، اخلاقيات و احكام نيز از اين قسم است.
2. برخى احكام بر موضوعات با تعريف خاص وارد شده است؛ از اين رو هرگاه موضوع بازشناسى شود و يا تغيير يابد، چه بسا حكم نيز تغيير كند.
مثلًا ماهى بدون فلس حرام است. از طرف ديگر بعضى از ماهى‏ها بدون فلس از آب گرفته مى‏شوند ولى تحقيقات اخير نشان داده است كه اصالتاً داراى فلس بوده ولى به عللى فلس ريزى دارد. در اين صورت بازشناسى موضوع موجب فتواى برخى از مراجع به حليت آنها شد. نمونه ديگر حرمت موسيقى لهوى است.
اكنون اگر در مورد بعضى از موسيقى‏ها تشخيص داده شود كه مطرب و يا لهوى نيست، از آنجا كه شرايط حرمت را به طور كامل ندارد، حكم حرمت برداشته مى‏شود.
3. در مواردى نيز تغيير موضوع موجب تغيير حكم مى‏شود. فروش چيز نجسى كه منفعت حلال ندارد، از نظر شرعى حرام است. از همين‏رو همه فقهاى پيشين خريد و فروش خون را حرام مى‏دانستند. اما امروزه كه تكنولوژى پزشكى انتقال خون به بدن بيماران را ممكن ساخته است هيچ فقيهى فتوا به حرمت فروش خون نمى‏دهد، زيرا موضوع عوض شده و خون از جمله امورى شده كه داراى منفعت حلال است.
4. برخى اعمال و رسوم، جزء مباحات است و انجام و عدم انجام آن، به سليقه و تشخيص خود مردم واگذار شده است. مانند مراسم سينه زنى كه هر جامعه‏اى فرهنگ خاصى در عزادارى دارند. اين گونه موارد، به شرط اينكه به فعل حرام آلوده نشود، از سوى شارع منع نمى‏شود.
5. برخى اعمال از تجربيات بزرگان گرفته شده و جزء مقبولات گشته است و از آنجا كه در دايره بدعت و محرمات قرار ندارد- بلكه فوايدى بر آن مترتب است- انجام آن ترجيح دارد و دليل بر منع شرعى نيست (مانند برخى اذكار در نمازها كه به نيت مطلق ذكر گفته مى‏شود).
6. بعضى از احكام امضايى است؛ يعنى، در ميان عرف عقلا، رايج است و شارع منع نكرده؛ بلكه ادامه آن را جايز شمرده است (مانند بسيارى از معاملات و داد و ستدها چون بيمه و ...) در نتيجه به خوبى مى‏توان به دست آورد كه هر آنچه فايده عقلايى داشته و منع شرعى نداشته باشد، جايز است.
براى توضيح بيشتر توجه به مطالب زير پرفايده است:
يكم. شيوه‏هاى عزادارى، غير از ماهيت عزادارى است. عزادارى به گونه‏هاى متفاوت و در شكل‏هاى مختلف، ظهور مى‏كند؛ بنابراين صرفاً يك ابزار است نه بيشتر.
دوم. ابزار و شيوه‏هاى عزادارى، بايد با محتوا و پيام آن، متناسب باشد؛ به صورتى كه بتواند با بهترين، وجهى آن را به ديگران منتقل كند و لباسى باشد كه به قامت آن راست آيد.
سوّم. مى‏توان براى ابلاغ محتواى پيام، از ابزارهايى كه در فرهنگ و تمدن ملل گوناگون وجود دارد، سود جست و آنها را به خدمت گرفت؛ چنان كه جهان اسلام زبان اردو را در هند به خدمت گرفت و آن را ابزارى براى صدور اسلام به شبه قاره قرار داد؛ يا فلسفه را از يونان گرفت و با اصلاحاتى آن را در خدمت آموزه‏هاى وحيانى گذاشت و ....
چهارم. اسلام به آداب و رسوم ملل تا زمانى كه با آموزه‏هاى اسلام در تضاد و تهافت نباشد، احترام گذاشته و هيچ منعى نسبت به آنها روا نمى‏دارد.
براى مثال اسلام هيچ‏گاه براى زبان و رنگ لباس و كيفيت غذاى ملل مختلف، فنون، صنايع و علوم- مادامى كه با هنجارهاى اسلام منافات نداشته باشد- محدوديتى قائل نيست.
با توجه به آنچه گفته شد، از ديدگاه اسلام «عزادارى و سوگوارى» اهل‏بيت عليه السلام، مى‏تواند در قالب‏ها، فرم‏ها و ابزارى كه در ميان ملل و اقوام مختلف مرسوم بوده، محقق شود و به شيوه‏هاى گوناگون تجلّى يابد. اين تا زمانى است كه قالب‏ها، شيوه‏ها و گونه‏ها، به اصل پيام و محتوا لطمه وارد نسازد. از اين رو استفاده از برخى شيوه‏هاى عزادارى- كه در زمان صدر اسلام نبوده بدعت در دين يا تغييرپذيرى دين و يا به منزله اثرپذيرى معرفت دينى از ذهنيات انسانى نيست و اساساً نبايد اين‏گونه امور را با روح و اصل ماهيت عزادارى يا ديگر مسائل دينى- چه در حوزه رفتارها و چه در حوزه بينش‏ها و اعتقادات- كه ريشه در متن نصوص دينى دارد، خلط نموده و يكسان انگاشت.

منبع:پرسمان/معارف
این مطلب صرفا جهت اطلاع کاربران از فضای رسانه‌ای بازنشر شده و محتوای آن لزوما مورد تایید تبیان نیست .
مطالب مرتبط مجموعه :
آخرین مطالب سایت