ازدواج هاي سياسي؟
با سلام مطالبي در مورد نسبت فاميلي مسئولان و نامداران گذشته و فعلي نظام وجود داره كه حقيقتا براي خواننده ايجاد شبهه ميكنه اولا در صورت امكان يكي يكي بگيد كدومشون واقعيته كدومشون شايعه.دوما بگيد چرا بعضي مسئولين خودشون و انقلاب رو در معرض تهمت و بدبيني قرار دادند؟
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :
تاریخ :
چهارشنبه 1396/10/27 ساعت 14:17
دانشجوي محترم ضمن تشكر از تماس مجدد شما با اين مركز،همانطور كه شما نيز اشاره كرديد امروزه در كشور و به ويژه در سطح رسانه ها، پديده اي تحت عنوان «ازدواج هاي سياسي» مطرح شده است كه طي آن بستگان و يا حتي خود افراد نامدار كشور با ديگر نامداران كشور ازدواج هايي صورت داده اند به طوري كه گاه فرزندان برخي جريان هاي سياسي با فرزندان جريان سياسي رقيب وصلت نموده اند.در اين ميان واقعيت اين است كه ناميدن چنين ازدواج هايي به ازدواج هاي سياسي درست نبوده و وقوع اين پديده در ميان مسئولان نيز امري كاملا عادي است، چرا كه اگر چه ممكن است مبناي برخي از اين ازدواج ها ملاحظات سياسي باشد اما نمي توان همه اين ازدواج ها را ناشي از اين انگيزه دانست، از طرفي وقوع چنين ازدواج هايي در ميان خانواده هاي مسئولان نيز كاملا منطقي است و نبايد غير عادي تلقي شده و يا منشا شبهه گردد، به عبارت ديگر اگر به پيرامون خود بنگريم و ازدواج هايي كه در سطح جامعه صورت مي گيرد را مورد ارزيابي قرار دهيم در مي يابيم كه پيرامون خود مانيز ازدواج هاي فراواني صورت مي گيرد كه مبناي آشنايي و وصلت در آنها قرابت هاي شغلي، اجتماعي، طبقاتي و امثال آن است به عنوان مثال اگر مجموعه اي از خانواده هاي فرهنگي و يا نظامي را در نظر گرفته و ازدواج هايي كه در ميان فرزندان آنها صورت مي گيرد را بررسي نماييم در مي يابيم كه در ميان آنها نيز دهها ازدواج با خانواده هاي همسان صورت گرفته است، اين مساله بدين جهت صورت مي گيرد كه معمولا ميان خانواده هايي كه داراي شغل و يا طبقه اجتماعي يكساني هستند آشنايي و رفت و آمد بيشتري بوده و همين آشنايي ها و رفت و آمدها زمينه برخي ازدواج ها را فراهم مي سازد و اين مساله به گونه اي است كه گاه ازدواج هايي ميان برخي از افرادي كه رابطه خوبي با يكديگر نداشته و يا در محيط كاري نوعي رقيب با هم محسوب مي شوند به وجود مي آيد كه در نتيجه خواست و اصرار خانواده و فرزندان آنها صورت مي گيرد همچون نظامياني كه در يك شهرك نظامي بزرگ زندگي مي كنند و در اثر آشنايي همسر و فرزندان يك خانواده با خانواده ديگر و گاه عليرغم اختلافات سرپرستان خانواده ها علقه هايي به وجود مي آيد كه در نهايت به ازدواج منتهي مي گردد. در ميان خانواده هاي سياسي نيز چنين جوي حاكم است و به ويژه با توجه به محدوديت هايي كه به دلايل مختلف از جمله ملاحظات امنيتي و يا اجتماعي، برخي از اين خانواده ها براي ارتباط گيري عمومي دارند، طبيعتا دايره انتخاب آنها نيز محدود بوده و يا در اين دايره، خانواده هاي سياسي ديگر نقش پررنگي پيدا مي كنند و به همين دليل همين آشنايي ها زمينه ازدواج هايي را فراهم مي سازد كه به ازدواج هاي سياسي معروف شده است بدون اينكه گاه در برخي از آنها والدين نقش اساسي داشته باشند، همچون ازدواج فرزندان افرادي كه به لحاظ سياسي صدو و هشتاد درجه با يكديگر اختلاف فكري دارند. از اين روي اصل ازدواج هايي كه در خانواده هاي سياسي صورت مي گيرد امري عادي و كاملا طبيعي است، با اين حال ممكن است برخي از ازدواج ها نيز صرفا با هدف انگيزه هاي سياسي و دست يابي به برخي اغراض خاص صورت گيرد كه طبيعتا چنين ازدواج هايي مخالف مقتضاي جامعه و حكومت اسلامي بوده و غير قابل قبول است و ما نيز معتقديم بايد مراقب بروز چنين پديده هايي باشيم، هر چند واقعيت اين است كه تشخيص چنين ازدواج هايي از ازدواج هاي معمول و مرسوم كه ميان خانواده هاي سياسي صورت مي گيرد بسيار دشوار است. در مورد اخباري هم كه در مورد ازدواج هاي صورت گرفته ميان خانواده هاي سياسي مشهور وجود دارد نمي توان اظهار نظر دقيقي كرد چرا كه برخي از اخباري كه در اين زمينه منتشر مي شود بر مبناي شايعات مي باشد، اما برخي گزارش ها نيز در اين زمينه وجود دارد كه اعتمادي بيشتري به آن مي توان كرد كه گزارش نشريه شهروند امروز از جمله آنهاست كه ما به نقل از سايت الف آن را بازنشر مي كنيم: « مهدي و اميرحسين معتقدند كه ميان سالهاي 1368 تا 1384 در ايران داييسالاري حاكم بوده است چرا كه آنان دو دايي دارند كه از سال 1368 تا سال 1384 بر ايران حكومت ميكردند. دايي پدري آنان اكبر هاشمي رفسنجاني بود كه از سال 1368 تا سال 1376 رئيسجمهور ايران بود و دايي مادري آنان سيدمحمد خاتمي بود كه از سال 1376 تا سال 1384 رياستجمهوري ايران را بر عهده داشت. پدر و مادر مهدي و اميرحسين هاشميان به ترتيب فرزندان حجتالاسلام محمد هاشميان امام جمعه رفسنجان و آيتالله صدوقي امام جمعه يزد بودند و اين يعني آنها فرزندان مشترك «يزد و رفسنجان» و «صدوقي و هاشميان» هستند؛ جايي كه «هاشميها» و «خاتميها» به هم ميرسند. مهدي و اميرحسين تنها كساني هستند كه در فاصله دو دهه خواهرزاده رئيس دولت ايران بودهاند اما پيوند خانواده و دولت در ايران محدود به ايشان نيست:نسل اول: اسلام انقلابي و ازدواج انقلابيبا پيروزي انقلاب اسلامي ايران نسلي از جوانان مسلمان به قدرت رسيدند كه مبارزه سياسي و اسلام انقلابي براي آنها فرصتي باقي نگذاشته بود تا به ازدواج فكر كنند. ازدواج براي اين نسل در زمره اولويتهاي زندگي نبود و از سوي ديگر به دليل ديدگاه مذهبي و عقيدتي آنان امكان آشنايي گسترده جز از طريق خانواده با جنس مخالف را نداشتند يا اگر داشتند ديدگاه ايدئولوژيك اين جوانان به آنان اجازه نميداد در دانشكده يا جامعه به انتخاب دست زنند. واقعيت آشكار ديگر اين بود كه نظام تازهتاسيس جمهوري اسلامي نياز به مديراني از جنس اين پيروان اسلام انقلابي داشت و آنان كه در فاصله سني 25 تا 35 سال قرار داشتند و روزگاري گمان نميكردند كه به عنوان كارمند در اداره يا وزارتخانهاي استخدام شوند اكنون در معرض نهادهاي وزارت دولت و وكالت مجلس قرار گرفته بودند و شايد درست نبود كه در «تجرد» بمانند. اينگونه بود كه ازدواج انقلابي به ضرورت اسلام انقلابي تبديل شد؛ ازدواجي كه در درون مناسبات نظام تازه شكل ميگرفت و اخلاق و آداب خاص خود را داشت: با آشنايي خانوادگي آغاز ميشد و با مراسم سادهاي پايان مييافت. گاه مسجد صورت ميگرفت و تعداد ميهمانان مراسم ازدواج بسيار اندك بود. ازدواجهايي كه در درون خانواده انقلاب صورت ميگرفت اين مزيت را داشت كه خانوادههاي عضو اين خانواده بزرگتر شناختي كافي از هم داشتند و نيازي به تحقيق بسيار وجود نداشت. سطح توقعات طرفين از يكديگر نيز اندك بود و به دليل جو اجتماعي موجود، خانوادهها به سادهترين شكل ممكن مقدمات ازدواج را فراهم ميكردند.1- داماد سرخانه يكي از اين ازدواجهاي مشهور ازدواج محمد محمدينيك مشهور به ريشهري با دختر آيتالله مشكيني بود. ريشهري كه پس از انقلاب اسلامي ايران پس از مدتي حضور در دادستاني ارتش به وزارت اطلاعات، دادستاني ويژه روحانيت، دادستاني كل كشور و سرپرستي حجاج ايراني رسيد، حاجآقا مرتضي تهراني را معرف و مسبب اين ازدواج ميداند: «آقاي مشكيني پاسخ ايشان را موكول به استخاره كرد و پس از چند روز پاسخ داد كه استخاره كردم، خوب آمد پس از موافقت ايشان جريان را به خانوادهام در تهران نوشتم و از مادرم و عمهام... خواستم كه به قم بروند و صبيه ايشان را ببينند. آنها رفتند و ديدند و پسنديدند و در پاسخ نامه من نوشتند خوب است ولي خيلي كوچك است. او در آن هنگام تقريبا 9 ساله بود.» (خاطرهها، ج 1، ص 52 – 51) مهريه اين ازدواج هزار تومان بود: «مهريه را مبلغ 5 هزار تومان نوشتم [اما آيتالله مشكيني] در اثر خطاي ديد پنج هزار تومان را پانصد تومان خوانده بود به ما پيغام داد من حرفي ندارم كه مهريه او پانصد تومان باشد ولي چون مهريه خواهر بزرگتر او هزار تومان است همين مبلغ را براي مهريه او بپذيريد. من تعهد ميكنم كاري كنم كه بيش از پانصد تومان شما بدهكار نشويد» (همان: 52) مراسم عقد در حرم امام رضا(ع) «بدون هيچگونه تشريفات اجرا شد» از آن پس آقاي ريشهري «مانند يكي از اعضاي خانواده آقاي مشكيني در منزل ايشان و به قول معروف داماد سرخانه» بود. (همان: 53) يك سال و نيم بعد با انتقال به قم داماد ديد كه «به تدريج شرايطي پيش آمده كه احساس كردم ادامه اين وضع به مصلحت نيست با اينكه قرار بود جشن ازدواج ما چند سال بعد باشد، پيشنهاد كردم كه هرچه زودتر انجام شود تا بتوانيم زندگي مستقل تشكيل دهيم. آقاي مشكيني ابتدا با اين پيشنهاد موافق نبود دليل مخالفتش هم كوچك بودن همسرم از نظر سني بود. چون در آن هنگام يازده سال بيشتر نداشت اما من موضوع را با جديت پيگيري ميكردم كه همسر من است و شرعا حق دارم او را به خانه خود ببرم... سرانجام با اصرار من ايشان (مشكيني) راضي شد و جشن ازدواجمان در سال 1347 برگزار شد.» (همان: 53)2- داماد دگرانديشازدواج مشهور ديگر عصر انقلاب اسلامي ازدواج دختران آيتالله هاشمي رفسنجاني با پسران آيتالله لاهوتي بود. هاشمي رفسنجاني و حسن لاهوتي هر دو از مبارزان سياسي با رژيم پهلوي بودند. همين سوابق و مناسبات سبب شد دو پسر آيتالله لاهوتي يعني حميد و سعيد با دو دختر آيتالله هاشمي رفسنجاني به ترتيب فائزه و فاطمه هاشمي ازدواج كنند. فرزندان آيتالله لاهوتي از موقعيت سياسي خود براي ورود به حكومت استفاده نكردند اما فائزه هاشمي در سال 1375 نماينده دوم مردم تهران در مجلس شوراي اسلامي شد و به عضويت حزب كارگزاران سازندگي درآمد و همواره به عنوان نماد گرايش ليبرالي پدرش شناخته شد و فاطمه هاشمي نيز به عضويت حزب اعتدال و توسعه درآمد كه گرايشي ميانهرو در ميان محافظهكاران ايران را نمايندگي ميكند. يكي از مهمترين مصائب و مسائل اين دو ازدواج، درگذشت آيتالله لاهوتي بود. حسن لاهوتي گرچه از روحانيون مبارز و مبارزين مذهبي محسوب ميشد اما به جز حميد و سعيد فرزند ديگري به نام وحيد لاهوتي داشت كه مانند فرزندان بسياري از روحانيون مبارز آن عصر (همچون آيتالله طالقاني، محمدي گيلاني، جنتي و...) دگرانديش بود و چپگرا. كار به جايي رسيد كه روز چهارشنبه 6 آبان 1360 اكبر هاشمي رفسنجاني در كارنامه روزانهاش نوشت: «ساعت سه بعدازظهر خبر دادند كه از طرف دادستاني انقلاب به خانه آقاي [حسن] لاهوتي ريختهاند و خانه را تفتيش ميكنند. به آقاي [اسدالله] لاجوردي گفتم با توجه به سوابق و مبارزات آقاي لاهوتي بيحرمتي نشود. گفت دنبال مدارك وحيد [لاهوتي] هستند. اول شب اطلاع دادند كه آقاي لاهوتي را به زندان بردهاند و احمد آقا هم تماس گرفت و ناراحت بود. قرار شد بگوييم ايشان را آزاد كنند. آقاي لاجوردي پيدا نشد به آقاي [سيدحسين] موسوي تبريزي دادستان كل انقلاب گفتم و قرار شد فورا آزاد كنند. احمد آقا گفت امام هم از شنيدن خبر ناراحت شدهاند.» (عبور از بحران: ص 341) اما آيتالله لاهوتي هرگز به خانهاش بازنگشت. فردا صبح هاشمي رفسنجاني نوشت: «عفت تلفني اطلاع داد كه آقاي لاهوتي را ديشب به بيمارستان قلب بردهاند بلافاصله تلفن زد و گفت از دنيا رفتهاند تماس گرفتم معلوم شد صحت دارد. آقاي لاجوردي دادستان انقلاب تهران گفت آقاي لاهوتي اتهامي نداشتهاند، براي توضيح مدارك مربوط به وحيد آمده بودند كه به محض ورود به زندان دچار سكته قلبي شده و معالجات بياثر مانده است. قرار شد پزشكي قانوني نظر بدهد.» (همان: ص 340)خبر درگذشت حسن لاهوتي نماينده امام خميني در استان گيلان، امام جمعه رشت، نماينده مردم رشت در مجلس اول و سرپرست سپاه پاسداران با سكوت رسانهها مواجه شد و همين مساله اعتراض فرزندان و عروسان وي را برانگيخت. آنان حتي به پدرشان اكبر هاشمي رفسنجاني كه در آغاز جلسه علني مجلس شوراي اسلامي خبر درگذشت آيتالله لاهوتي را داده بود، اعتراض كردند: «حميد و فائزه آمدند و شب را پيش من ماندند. چون تنها بودم مقداري آنها را تسليت دادم و ارشاد كردم. غيرمستقيم گله داشتند كه چرا من با صراحت نگفتم كه آقاي لاهوتي در زندان سكته كرده و فوت شده» (همان: ص 359)از آن روز سالها ميگذرد اما هنوز كسي با صراحت از درگذشت آيتالله لاهوتي سخن نميگويد.3- داماد لبنانازدواج ديگري كه در اين سالها رخ داد و پيوندهاي خانوادههاي روحاني را استوار ميساخت ازدواج فرزندان دو روحالله به دو دخترخاله بود. سيداحمد خميني فرزند امام روحالله خميني و سيدمحمد خاتمي فرزند آيتالله روحالله خاتمي با دو دخترخاله ازدواج كردند كه سيدمحمد صدر پسرخاله آنهاست. بدين ترتيب خانواده بزرگي شكل ميگيرد كه پيوند ميان خمينيها، خاتميها و صدرها را برقرار ميكند. اينگونه است كه سيدمحمد خاتمي به دليل نسبتي كه از طريق همسرش با امام موسي صدر مييابد به داماد لبنان مشهور است همچنان كه آيتالله سلطاني طباطبايي پدر خانم فاطمه طباطبايي همسر مرحوم سيداحمد خميني از جمله علمايي بود كه از نامزدي خاتمي براي رياستجمهوري ايران در سال 1376 حمايت كرد.4- داماد اماماما اين تنها پيوند خاتميها و خمينيها نيست. در نيمه دهه 60 سيدمحمدرضا خاتمي ديگر فرزند آيتالله روحالله خاتمي با زهرا اشراقي نوه آيتالله روحالله خميني ازدواج كرد. زهرا اشراقي در عين حال دختر آيتالله شهابالدين اشراقي داماد امام خميني است كه در سالهاي تبعيد امام خميني دفتر ايشان را هم اداره ميكرد و به هنگام نزاع سران حزب جمهوري اسلامي با ابوالحسن بنيصدر اولين رئيسجمهوري اسلامي ايران از سوي امام خميني به عضويت هيات حكميت براي حل اختلاف درآمد. آيتالله اشراقي روحاني سنتگرا و در عين حال آزاديخواهي شناخته ميشد كه نسبت به گرايشهاي حاكم عصر خود از استقلال راي و نظر برخوردار بود. شهابالدين اشراقي روز جمعه 20 شهريور 1360 به علت سكته درگذشت. در سال 1386 شوراي نگهبان صلاحيت پسر آيتالله علي اشراقي – كه نامزد اصلاحطلبان براي مجلس هشتم بود – را رد كرد اما با واكنش صريح بيت امام خميني در مرحله تجديدنظر صلاحيت او تاييد شد.5- داماد استادپس از شهادت استاد مرتضي مطهري، دختر ايشان با پسر آيتالله ميرزاهاشم آملي ازدواج كرد. داماد استاد اما همان كسي است كه به نام دكتر علي لاريجاني يك دهه رئيس سازمان صدا و سيما و قبل از آن وزير ارشاد اسلامي و پس از آن دبير شوراي عالي امنيت ملي شد. علي لاريجاني عضو يكي از خانوادههاي مذهبي و سياسي جمهوري اسلامي است. محمدجواد لاريجاني اولين فرزند اين خانواده است كه به قدرت رسيد: معاون وزير امور خارجه شد و نماينده مجلس شد. ستاره اقبال محمدجواد لاريجاني اما با يك حركت حساب نشده در دوران انتخابات رياستجمهوري سال 1376 فرو خفت و او اكنون به معاونت حقوق بشر قوه قضائيه كفايت كرده است. صادق لاريجاني كه «شيخ» خانواده لاريجانيهاست نيز با عضويت در شوراي نگهبان در زمره قدرتمندترين فرزندان اين خاندان به حساب ميآيد اما آنكه از همه فرزندان مرحوم ميرزا هاشم خوشاقبالتر است علي لاريجاني همان داماد استاد مطهري است كه اكنون به نمايندگي از مردم قم به پارلمان راه يافته و قدم در راه رياست مجلس و شايد رياستجمهوري ميگذارد.نسل دوم: اسلام حكومتي و ازدواج حكومتيبا استقرار جمهوري اسلامي و تثبيت انقلاب اسلامي به تدريج اسلام از صورت يك دين به شكل يك دولت مستقر درآمد و روابط خانوادههاي مذهبي و انقلابي به صورت مناسبات خانوادههاي سياسي و حكومتي درآمد. طبيعي است كه هر انقلابي سرانجام به نظامي سياسي منتهي شود اما در فرآيند اين تغيير و تحول مناسبات خانوادگي هم به تدريج تغيير كرد و با بلوغ فرزندان انقلاب اسلامي به تدريج فرزندان انقلاب اسلامي همسران خود را از ميان خانوادههايي كه بيشترين رفت و آمد را با آنها داشتند برگزيدند. گروهي از اين ازدواجها به نسبت نسل اول انقلاب سادهزيستانه بود اما گروهي از آنها به تناسب شرايط زمان و مكان تغيير كرده و به شيوه ازدواج طبقه متوسط جامعه نزديك شده است. همزمان با تحولات جمعيتي و طبقاتي در ايران و تغيير موقعيت و مكان زندگي و مناسبات اقتصادي خانوادههاي ايراني، خانوادههاي سياسي نيز دگرگون شدند و به شكل تازهاي ازدواجهاي خود را سامان دادند.1- مشهورترين ازدواج نسل دوم ازدواج مجتبي خامنهاي فرزند مقام معظم رهبري با دختر دكتر غلامعلي حدادعادل است؛ پيش از آنكه به رياست مجلس هفتم شوراي اسلامي و حتي نمايندگي مجلس ششم برسد. شايد به همين علت باشد كه غلامعلي حدادعادل در اسفندماه سال گذشته در گفتوگو با مجله شهروند امروز گفته «من اين تحليل را قبول ندارم كه چون خانواده ما با خانواده مقام معظم رهبري پيوند سببي پيدا كرد گروههاي سياسي به بنده تمايل نشان دادند. خويشاوندي تاثيري در تصميماتم به عنوان رئيسمجلس ندارد» ديگر فرزندان رهبر انقلاب نيز با خانوادههاي مذهبي و سياسي داراي گرايشهاي ديگر ازدواج كردهاند: مسعود خامنهاي با دختر آيتالله خرازي از مدرسين حوزه علميه قم و خواهر صادق خرازي معاون وزير امور خارجه در دولت خاتمي و مشاور كنوني سيدمحمد خاتمي ازدواج كرده است در عين حال كه كمال خرازي وزير خارجه خاتمي و رئيس شوراي راهبردي روابط خارجي عموي عروس به حساب ميآيد. مصطفي خامنهاي ديگر فرزند مقام معظم رهبري نيز با دختر آيتالله خوشوقت از روحانيان تهران و نامزد ائتلاف رايحه خوش خدمت (گروه حامي دولت محمود احمدينژاد) ازدواج كرده است. با وجود اين فرزند آيتالله خوشوقت مديركل مطبوعات خارجي وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي در دوره سيدمحمد خاتمي بود و در پرونده زهرا كاظمي اظهارنظري متفاوت از اظهارنظرهاي رسمي كرد. دختر ديگر مقام معظم رهبري با فرزند حجتالاسلام والمسلمين محمدي گلپايگاني رئيس دفتر رهبر انقلاب اسلامي ازدواج كرده است. بدين ترتيب با مروري بر ازدواجهاي فرزندان مقام معظم رهبري ميتوان گفت هيچ يك از اين ازدواجها نميتواند واجد معناي جناحي يا سياسي خاصي باشد. به جز آنكه همگي آنها در محدوده خانوادههاي مذهبي و سياسي انقلاب اسلامي رخ داده است.2- اما ماجرا زماني جالبتر ميشود كه دريابيم سلسله اين ازدواجها به تدريج خانوادههاي بيشتري را در بر ميگيرد و در نهايت خانوادهاي بزرگتر را ميسازد. چندي پيش پسر صادق خرازي با دختر محمدرضا خاتمي ازدواج كرد. بدين ترتيب صادق خرازي كه برادر همسر فرزند مقام معظم رهبري است، در عين حال پدر همسر نوه امام خميني و برادرزاده سيدمحمد خاتمي نيز هست و اين به معناي خانواده سياسي و مذهبي بزرگي است كه با دو رهبر نظام و يك رئيسجمهور و نيز يك وزير خارجه جمهوري اسلامي نسبت دارد.3- در ادامه همين مناسبات خانوادگي ازدواج فرزندان مرحوم سيداحمد خميني و نوادگان امام خميني نيز جالب توجه است: سيدحسن خميني نوه ارشد امام خميني با دختر آيتالله موسوي بجنوردي عضو سابق شوراي عالي قضائي و عضو ارشد مجمع روحانيون مبارز ازدواج كرده است.برادر او يعني سيد ياسر خميني نيز با دختر سيدمحمد صدر نامزد ائتلاف اصلاحطلبان براي مجلس هشتم ازدواج كرده است. يعني در واقع فرزند سيداحمد خميني با دختر پسرخاله مادرش خانم فاطمه طباطبايي ازدواج كرده كه پسرخاله همسر سيدمحمد خاتمي نيز محسوب ميشود و از خانواده بزرگ «صدر» به حساب ميآيد. خانواده امام خميني البته دامادهاي مشهور ديگري نيز دارد: نوه خانم زهرا مصطفوي دختر امام خميني با پسر محسن رضايي ازدواج كرده و دختر ديگر آيتالله اشراقي (كه نوه امام خميني به حساب ميآيد) با پسر آيتالله طاهري امام جمعه سابق اصفهان ازدواج كرده است تا خانوادهاي بزرگ شكل گيرد.4- يكي از جالبترين ازدواجهاي درون حكومت جمهوري اسلامي ازدواج پسر رئيس اسبق قوه قضائيه با دختر رئيس كنوني اين قوه است: پسر آيتالله موسوي اردبيلي از مراجع تقليد شيعه با دختر آيتالله سيدمحمود هاشمي شاهرودي ازدواج كرده است. پسران ديگر آيتالله موسوي اردبيلي هر يك با دختر يكي از بزرگان مذهبي ازدواج كردهاند: دختر آيتالله جوادي آملي از مدرسين حوزه علميه قم و آيتالله شهرستاني از فقهاي قم و نماينده آيتالله سيستاني در ايران كه چندي يكي از بستگانش وزير نفت عراق بود. از نسل دوم اين خانواده نوه آيتالله موسوي اردبيلي و آيتالله جوادي آملي با پسر محمد هاشمي برادر آيتالله هاشمي رفسنجاني و رئيس اسبق سازمان صداوسيما ازدواج كردهاند.5- از ميان اعضاي دفتر امام خميني و دفتر آيتالله خامنهاي فرد مشتركي وجود دارد كه دو داماد بنام دارد: حجتالاسلام رسولي محلاتي دختران خود را به عقد آقايان ناطق نوري رئيس مجلس چهارم و پنجم و عباس آخوندي وزير اسبق مسكن درآورده است. حجتالاسلام والمسلمين ناطق نوري هماكنون مسووليت بازرسي دفتر مقام معظم رهبري را بر عهده دارد و يكي از سران جناح اصولگرا در ايران شناخته ميشود.***گسترش روابط خانوادگي در ميان حاكميت جمهوري اسلامي طي دو نسل سبب شده است به تدريج خانواده بزرگي شكل گيرد كه در آن نامهاي آشنايي از خمينيها، خامنهايها، خاتميها، هاشميها، صدرها و... به چشم ميخورد. خانوادهاي كه به تدريج چنان در نسلهاي آينده به هم آميخته ميشوند كه ميتوانند به حكم شرع محرم يكديگر شناخته شوند. »(سايت الف)
نام سایت:پرسمان/اندیشه سیاسی
این مطلب صرفا جهت اطلاع کاربران از فضای رسانهای بازنشر شده و محتوای آن لزوما مورد تایید تبیان نیست .