اشتغال زنان و پیامدهاى آن

چکیده: نظر اندیشمندان مسلمان در خصوص اشتغال زنان به سه دیدگاه سنتی، روشن‏فکران رادیکال و دیدگاه میانه تقسیم می‏شود. توجه به اصول حاکم بر شخصیت زن، خاستگاه و منشأ تمایز بین اشتغال زن و مرد نیز تفاوت‏های زیستی، رفتاری و اقتصادی و همچنین تفاوت‏های تشریعی سبب می‏شود که در اندیشه دینی با وجود آنکه اشتغال به عنوان یک حق برای زنان محسوب می‏گردد، ولی هرگز به عنوان یک تکلیف اقتصادی بر ایشان تحمیل نمی‏شود. بررسی ادلّه مخالفان و موافقان اشتغال و سابقه اشتغال زنان و نحوه اشتغال زنان امروزی در غرب نشان می‏دهد که این امر هر چند دارای ویژگی‏ها و پیامدهای مثبتی است ولی دارای پیامدهای منفی غیرقابل‏انکاری نیز می‏باشد.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :
 
مقدّمه
تولید علم در علوم انسانی بدون فرهنگ معنا ندارد؛ زیرا علم عبارت است از کشف حقیقت و حقیقت در علوم اجتماعی، با فرهنگ ساخته می‏شود. در هر فرهنگی، مفاهیمی کلیدی وجود دارد که فقط در آن فرهنگ (بستر و زمینه) معنا دارند. در واقع، با فهم این مفاهیم، آن فرهنگ درک می‏شود. اگر فرهنگی بتواند این مفاهیم را به فرهنگ دیگر سرایت دهد، بر آن فرهنگ غالب شده و آن را به سیطره خود درآورده است. مفاهیم بنیادین و کلیدی در هر فرهنگی با فرهنگ دیگر فرق می‏کند. بعضی از این مفاهیم که در فرهنگ‏های مختلف معنای خاص خود را دارند، عبارتند از: علم، عقل، ایمان، آزادی، هنجار، اشتغال و ... .
امروزه اشتغال را معمولاً به همان معنایی که در غرب رایج است به کار می‏برند؛ یعنی کار درآمدزا. به عبارت دیگر، شاغل به کسی می‏گویند که در ازای کار، دستمزدی دریافت کند.
اشتغال یکی از شاخص‏های توسعه اقتصادی است.
برای توسعه اقتصادی دو مشخصه قایلند: (صدیق اورعی، بی‏تا، ش 49، ص 11)
1. با تکنولوژی پس از عصر نوزایی تولید شده باشد؛
2. به صورت انبوه تولید شود.
در اینجا چند اشکال اساسی به نظر می‏رسد: اولاً، طبق تعریف آنها از توسعه اقتصادی، فرش ماشینی از موارد توسعه‏یافتگی است، ولی فرش دستباف، که برای کشورهای شرق درآمدزا و عاملی برای توسعه اقتصادی است، توسعه محسوب نمی‏شود. ثانیا، طبق تعریف آنها خانم‏های خانه‏دار شرقی که کار زیادی انجام می‏دهند، بی‏کار تلقّی می‏شوند؛ چراکه با تعریف آنها نمی‏سازد.
از این‏رو، وظیفه دانشمندان شرقی است که اشتغال را چنان تعریف کنند که با الهام از فرهنگ خودشان، کارهای خانگی زنان را نیز دربرگیرد.
نظر اندیشمندان مسلمان در مورد اشتغال زنان
اندیشمندان مسلمان را در این مسئله می‏توان به سه گروه متفاوت تقسیم نمود:(1)
1. دیدگاه سنّتی
این دیدگاه با تأکید بر تفاوت بیولوژیک، زنان را موجوداتی ضعیف می‏داند، حتی در انسان بودن آنان خدشه وارد می‏سازد و نه تنها اشتغال، بلکه هر نوع فعالیت عمومی آنان را منع می‏کند.
2. نهضت‏های زنان و روشنفکران رادیکال
طرفداران این دیدگاه خواهان حضور بی‏قید و شرط زنان در تمام سطوح اجتماعی، سیاسی و حکومتی بوده، مرد را عامل بدبختی و زن را جنس برتر می‏دانند.
3. دیدگاه میانه
این دیدگاه بر مشارکت زنان در زمینه‏های مختلف اجتماعی ـ سیاسی، البته با اعمال برخی محدودیت‏ها (مثل قضاوت) تأکید می‏کند.
برای تبیین محل نزاع ضرورت دارد به معانی اشتغال و کار در فرهنگ غرب و فرهنگ شرق (اسلام) پرداخته شود.
اشتغال در فرهنگ غرب ترجمه واژه انگلیسی employment است که به اشتغال در یک پیشه، کسب، تجارت یا مسلک اطلاق می‏شود. (فرهنگ، 1371، ج 1، ص 668) فعالیت‏های اقتصادی در بخش‏های رسمی را «اشتغال» می‏نامند. ______________________________
1. تقسیم فلاسفه اجتماعی به سه گروه سنتی، رادیکال و میانه از حیث اشتغال زنان، از ابداعات نویسنده است که با اقتباس از کتاب درآمدی بر نظام شخصیت زن، اثر محمد رضا زیبایی‏نژاد و محمد تقی سبحانی (ص 45) و مجموعه آثار استاد شهید مطهری (ج 19، ص 176) صورت گرفته است.
________________________________________
«منظوراز بخش رسمی، اقتصاد، صنعت، خدمات و آن بخش از کشاورزی است که دارای نیروی کار مزدبگیر باشد.» (قدیر، 1380، ج 2، ص 2)
بنابراین، شاغل، فرد مایل و قادر به کار است که با توجه به سطح دستمزد رایج، وارد بازار کار می‏شود. (قره‏باغیان، 1373، ص 225)
اشتغال به این معنا، زاییده تمدن و فرهنگ غرب است. البته شغل (اشتغال) در فرهنگ اسلامی هم کاربرد دارد، اما با تأکید و اصرار بر مفهوم «کار».
کار دست‏کم بر دو معنا (باقری،1382،ص 7/توسلی،1375،ص 10ـ11) استعمال می‏شود:
الف) به معنای شغل و حرفه دستمزدی (ترجمه work) که به هر فعالیت بدنی یا فکری منجر به تولید کالا یا ایجاد خدمت، اطلاق می‏شود. به تعبیر دیگر، حرفه یا کسبی که شخص بدان اشتغال دارد، کار است. (فرهنگ، 1371، ج 2، ص 2422)
ب) به معنای اعمّ، هر آن چیزی است که انرژی برایش صرف می‏شود؛ چه رسمی باشد چه غیررسمی، مزدبگیر باشد یا فی سبیل‏اللّه. این معنا از کار، کارِ خانگی، خانه‏داری، پرورش فرزند، فعّالیت زنان روستایی در بخش کشاورزی و مواردی نظیر آن را شامل می‏شود. در متون دینی نیز بر این معنا از کار تأکید شده و همه مکلّف به آن هستند. استاد مطهّری در این باره می‏فرماید: «همه ملزمند کار کنند و حصول کارشان الزاما به اجتماع تعلق دارد.» (مطهری، بی‏تا، ج 20، ص 105)
در این مقاله بین کار به معنای اعمّ آن و اشتغال، فرق گذاشته شده است، چنان‏که جامعه‏شناسان هم بر این فرق اذعان دارند. آنها بیشتر با بررسی‏های جامعه‏شناختی اشتغال دارای دستمزد سر و کار دارند (گرینت، 1382، ص 22) و به کارهای غیررسمی و غیردرآمدزا، مثل کار در خانه کمتر می‏پردازند.
برخی نیز حد فاصل دقیقی بین این دو ترسیم نمی‏کنند. کیت گرینت در کتاب جامعه‏شناسی کار می‏نویسد: «نمی‏توان بین کار و اشتغال رسمی حد فاصل دقیقی ترسیم کرد؛ چراکه این دو کاملاً به هم مرتبط بوده و روی همدیگر تأثیر متقابل دارند.»
البته در این مقاله، «اشتغال» محل بحث و نظر است نه کار به معنای اعم.
شاغل بودن زنان در اسلام از لحاظ فقه خاص تا زمانی که منع خاصّی وارد نشده باشد، اشکالی ندارد. ولی از لحاظ فقه عام (فقه در کنار اخلاق و اعتقادات) باید در کنار پیامدها و لوازم اشتغال بررسی شود که در ادامه می‏آید.
فعالیت اقتصادی زنان، قدمتی به اندازه عمر بشر دارد و مسئله جدیدی نیست. اما اشتغال به معنای شغل درآمدزا در ساعات معیّن و خارج از محیط خانه، بیشتر محصول جهان صنعتی و جایگزین شدن کار در کارخانه‏ها و ادارات به جای فعالیت‏های کشاورزی و دامداری است، که جای بحث و تأمّل بیشتری دارد.
اصول حاکم بر شخصیت زن
لازم است پیش از بحث اشتغال، به اصول حاکم بر شخصیت زن پرداخته شود. این اصول بین محققان، مختلف و متعدّد است،(1) که به برخی از آنها اشاره می‏شود.
1. تساوی زن و مرد در اصل آفرینش
« یَا أَیُّهَا النَّاسُ اتَّقُواْ رَبَّکُمُ الَّذِی خَلَقَکُم مِّن نَّفْسٍ وَاحِدَةٍ وَخَلَقَ مِنْهَا زَوْجَهَا وَبَثَّ مِنْهُمَا رِجَالاً کَثِیرًا وَنِسَاء» (نساء: 1)؛ ای مردم از پروردگارتان که شما را از نفس واحدی آفرید و جفتش را نیز از آن خلق نمود و از آن دو، مردان و زنان بسیاری پراکنده کرد، پروا دارید.
______________________________
1. برای اطلاعات بیشتر ر. ک. به: زیبایی‏نژاد و سبحانی، بی‏تا، ج 1، ص 52 به بعد / مجموعه مقالات هم‏اندیشی بررسی مسائل و مشکلات زنان؛ اولویت رویکردها، 1380، ج 2، ص 982 به بعد.
________________________________________
2. تساوی در وصول به بالاترین مراتب کمال و معنویت
«مَنْ عَمِلَ صَالِحًا مِّن ذَکَرٍ أَوْ أُنثَی وَهُوَ مُؤْمِنٌ فَلَنُحْیِیَنَّهُ حَیَاةً طَیِّبَة» (نحل: 97)؛ هر مرد یا زن مؤمنی که عمل شایسته انجام دهد، قطعا او را با زندگی پاکیزه‏ای حیات (حقیقی) بخشیم.
3. تفاوت‏های تکوینی زن و مرد
اینکه تکوین و ساختار زن و مرد متفاوت خلق شده، یک واقعیت انکارناپذیر است که قرآن کریم هم بر آن صحّه گذارده و می‏فرماید: «نَحْنُ قَسَمْنَا بَیْنَهُم مَعِیشَتَهُمْ فِی الْحَیَاةِ الدُّنْیَا وَرَفَعْنَا بَعْضَهُمْ فَوْقَ بَعْضٍ دَرَجَات»(زخرف: 32)؛ معاش و روزی آنها را در حیات دنیا تقسیم کرده‏ایم و بعضی را بر بعضی برتری داده‏ایم.
در جای دیگر می‏فرماید: «لِلرِّجَالِ عَلَیْهِنَّ دَرَجَةٌ» (بقره: 228)؛ مردان بر زنان برتری دارند.
اندیشمندان علم النفس و روان‏شناسان نیز بر این واقعیت ـ تفاوت ساختاری زن و مرد ـ اذعان می‏کنند. جان گری معتقد است: «اولین جرقه‏های میان زن و مرد از آنجا برمی‏خیزد که هر یک، طرف مقابل را موجودی چون خود دانسته و جویای تشابه در نقش‏ها باشد و در مقابل، آنچه رضایت طرفین را فراهم می‏آورد این است که هر یک دیگری را با اختلافات و تفاوت‏های موجود به رسمیت بشناسد.» (گری، 1376، ص 11)
4. مشارکت زنان و مردان در مسئولیت اجتماعی
پیامبر اکرم صلی‏الله‏علیه‏و‏آله فرمودند: «ألا کلّکم راع و کلکم مسئول عن رعیته» (محمدی ری‏شهری، 1404، ج 4، ص 327)؛ آگاه باشید که همگی شما چون چوپان و همگی در برابر هم مسئولید.
5. تساوی در اصل دعوت به کار
بیکاری چه برای مرد و چه برای زن، مذموم و در شرع مقدس اسلام، بدترین مذمّت‏ها در مورد شخص بیکار به کار برده شده است. برای مثال، در روایتی آمده است: «ان اللّه لیبغض العبد الفارغ» (عاملی، 1409، ج 12، ص 37)؛ خداوند بنده بیکار را مبغوض می‏دارد. این روایتْ مطلق و شامل هر دو (زن و مرد) است و مقیّد و محدود به جنس خاصی نمی‏باشد. (روایت مربوط به کار است نه اشتغال)
از سوی دیگر، روایاتی داریم که کار کردن زنان را مدح کرده و یک نوع عبادت می‏شمارند. به چند روایت در این‏باره اشاره می‏کنیم:
الف. روزی پیامبر اعظم صلی‏الله‏علیه‏و‏آله وارد منزل فاطمه علیهاالسلام شد. دخترش را دید که روی زمین نشسته، با یک دست فرزندش را در آغوش گرفته، شیر می‏دهد و با دست دیگر، با آسیاب دستی گندم‏ها را آرد می‏کند. اشک در چشمان رسول خدا صلی‏الله‏علیه‏و‏آله حلقه زد و فرمود: «یا بنتاه تعجلّی مرارة الدنیا بحلاوة الاخرة» (دشتی و همکاران، 1372، ص 161)؛ دخترم تلخی دنیا را به شیرینی آخرت تحمل کن.
ب. در روایت دیگر، امّ سلمه از امام علی علیه‏السلام نقل می‏کند که روزی رسول خدا صلی‏الله‏علیه‏و‏آله وارد منزل ما شد و از اوضاع و احوال زندگی خانوادگی ما پرسید. فاطمه زهرا جواب داد: «قالت یا رسول‏اللّه لقد مجِلَت یدای من الرّحا اَطحَنُ مرّةً و اعجُنُ مرّه» (همان، ص 165)؛ ای رسول خدا، دستان من در اثر کار با آسیاب سنگی تاول زده و زخم شده؛ زیرا گاهی گندم آرد می‏کنم و زمانی آرد خمیر می‏کنم.
ج. در جای دیگر چنین آمده است: «قد مجلت یدای من الرحی لیلتی جمیعااُدیر الرحی حتی اصبح و ابوالحسن یحمِل حسنا و حسینا» (همان، ص 166)؛ یا رسول‏اللّه! هر دو دستم به علت آرد کردن گندم با آسیاب دستی ورم کرده و زخمی شده است. دیشب را تا صبح به آرد کردن گندم مشغول بودم و علی علیه‏السلام فرزندانم حسن و حسین را نگهداری می‏کرد.
از روایات مزبور و نظایر آنها می‏توان استفاده کرد که کار (نه اشتغال) نه تنها برای زن مذموم و ناروا نیست، بلکه امری مطلوب است و اگر با قصد قربت انجام گیرد، عبادت محسوب می‏شود.
خاستگاه و منشأ تمایز بین اشتغال زن و مرد
1. تفاوت‏های تکوینی
این نوع تفاوت‏های بین زن و مرد، باعث شده که کارهای مختلف و متمایزی از آنها متوقّع باشد. تفاوت‏های تکوینی بین زن و مرد چند دسته‏اند:
الف. تفاوت‏های زیستی: تفاوت‏های زیستی ـ بیولوژیک (ساختار بدن) و فیزیولوژیک بین زن و مرد باعث شده که بعضی از کارهای اینها با هم فرق کند. برای مثال، دستگاه تولید مثل زن، دوران قاعدگی، بارداری، زایمان، بلوغ و یائسگی، که مختص زن هستند، باعث شده بعضی از کارها مثل بچه‏داری مختص زنان و بعضی از کارها که به قدرت و نیروی بیشتر نیاز دارد مختص مردان باشد؛ چراکه مردان قوی‏تر و پرزورترند.
ب. تفاوت‏های روانی: زنان از مردان رقیق‏القلب‏ترند و فورا گریه و احیانا غش می‏کنند. از این‏رو، بعضی شغل‏ها مثل قضاوت و حکومت که مقتضایشان قاطعیت و شدّت است، از زنان برداشته شده است.
ج. تفاوت‏های رفتاری و اقتصادی: مردان اغلب به کارهایی همچون گله‏داری، صیدماهی، تله‏گذاری، کار در معدن، شکار و جنگ علاقه دارند و زنان به آشپزی و آسیاب دانه‏ها. البته ممکن بود که این تفاوت‏های رفتاری و اقتصادی را به تفاوت‏های روانی تقلیل دهیم، ولی از آنجا که به بُعد خاصی اشاره داشتند، مستقلاً ذکر کردیم.
به تفاوت‏های تکوینی در قرآن و متون دینی نیز اشاره شده است: «الرِّجَالُ قَوَّامُونَ عَلَی النِّسَاء بِمَا فَضَّلَ اللّهُ بَعْضَهُمْ عَلَی بَعْضٍ» (نساء: 34)؛ یعنی: «خصّ به الرجال من الفضیلته الذاتی له» (راغب اصفهانی، 1416، ص 382)؛ مردان به فضیلتی ذاتی (در مقایسه با زنان) مخصوص شده‏اند.
2. تفاوت‏های تشریعی
ادیان و مذاهب مختلف میان مرد و زن تفاوت قایل شده‏اند. این تفاوت در اسلام، یهود و زرتشت دیده می‏شود. برای نمونه، در اسلام، مخارج و هزینه‏های مالی از قبیل نفقه (مسکن، لباس، غذا، اثاث خانه و سایر مواردی که به طور متعارف با وضعیت زن متناسب باشد)، مهر و صداق (کابین) بر عهده مرد گذاشته شده است و باید به هر نحوی شده، هزینه‏ها را تأمین کند. به دلیل آنکه تأمین این موارد بیشتر در خارج خانه صورت می‏گیرد، شارع مقدس کارهای بیرونی را به عهده مرد گذاشته و تلاش مرد را برای تأمین هزینه‏ها نه تنها مطلوب، بلکه واجب دانسته است.
ادلّه مخالفان اشتغال زنان
در منابع دینی اسلام، بر ماندن و کار کردن زن در خانه تأکید شده است. پس لازمه کار در خانه، محرومیت این قشر از اشتغال است.
الف. قرآن کریم
«وَقَرْنَ فِی بُیُوتِکُنَّ وَلَا تَبَرَّجْنَ تَبَرُّجَ الْجَاهِلِیَّةِ الْأُولَی» (احزاب: 33)؛ در خانه‏هایتان قرار گیرید و زینت خود را به مردان بیگانه ظاهر مسازید مثل جاهلیت پیشین. «وَإِذَا سَأَلُْتمُوهُنَّ مَتَاعًا فَاسْأَلُوهُنَّ مِن وَرَاء حِجَابٍ ذَلِکُمْ أَطْهَرُ لِقُلُوبِکُمْ وَقُلُوبِهِنَّ» (احزاب: 53)؛ هنگامی که از همسران پیامبر چیزی خواستید از پشت حجاب و حایلی از ایشان بخواهید که این کارتان برای دل‏های شما و دل‏های ایشان پاکیزه‏تر است.
ب. روایات
«النساء عورة احبسوهنّ فی البیوت» (کلینی، بی‏تا، ج 5، ص 337)؛ زنان عورتند، آنها را در خانه نگهداری کنید.
قالت فاطمه: «خیر النساء ان لا یرین الرجال و لا یراهن الرجال» (مجلسی، 1403، ج 101، ص 36)؛ برای زنان بهتر این است که مردان را نبینند و مردان هم آنها را نبینند.
پاسخ حضرت زهرا علیهاالسلام در پاسخ به پیامبر صلی‏الله‏علیه‏و‏آله که پرسید: کدام لحظه زن به خدا نزدیک‏تر است؟ پیامبر صلی‏الله‏علیه‏و‏آله فرمود: «ان ما تکون من ربّها ان تلزم قعر بیتها» (همان، ج 43، ص 92)؛ لحظه‏ای که زن در پستوی خانه می‏ماند و به شوهرداری و تربیت فرزندان می‏پردازد.
از تقسیم‏بندی کارها توسط رسول‏اللّه صلی‏الله‏علیه‏و‏آله بین علی علیه‏السلام و فاطمه زهرا علیهاالسلام استفاده می‏شود که کارهای خانه را خانم انجام دهد. امام صادق علیه‏السلام فرمود: رسول خدا کارهای داخل منزل را به فاطمه علیهاالسلام و کارهای بیرون را به علی علیه‏السلام سپرد. حضرت زهرا علیهاالسلام بعد از این تقسیم‏بندی فرمودند: «فلا یعلم ما داخلنی من السرور الاّ اللّه باکفائی رسول‏اللّه تحمّل رقاب الرجال» (دشتی و همکاران، 1372، ص 168)؛ خدا می‏داند که چه اندازه خوشحال شدم؛ زیرا رسول خدا مرا از انجام کارهایی که مربوط به مردان است باز داشت.
امام باقر علیه‏السلام فرمود: «صلاة المراة فی مخدعها افضل من صلاتها فی بیتها.» (عاملی، 1409، ج 3، ص 510)
«فیما اوصی صلی‏الله‏علیه‏و‏آله علیّا یا علیّ لیس علی النساء جمعة و لا جماعة و لا اذان و لا اقامة.» (مجلسی، 1403، ج 81، باب 35، ح 13، ص 115)
فرمایش علی علیه‏السلام خطاب به عایشه: «امّا بعد فانک خرجتَ غاصبة للّه و لرسوله تطلبین امرا کان عنک موضوعا، ما بال النساء و الحرب و الاصلاح بین الناس. تطلبین بدم عثمان؟ و لعمری ان من عرضک للبلاء و حملک علی المعصیه اعظم الیک دنبا من قتلة عثمان فاتقی الله و ارجعی الی بیتک» (حسینی تهرانی، بی‏تا، ص 109)؛ خارج شدی و خدا و رسولش را به خشم واداشتی. به انجام عملی مبادرت کردی که خداوند آن را از تو نخواسته است. زنان را با جنگ و اصلاح بین مردم چه کار؟ خونخواهی عثمان را می‏خواهی؟ قسم به جان خودم آنکه تو را در معرض این بلا قرار داد و بر نافرمانی خداوند وادارت کرد گناهش باید نزد تو بزرگ‏تر از گناه قاتل عثمان باشد. پس از خدا بترس و به خانه‏ات برگرد.
علاوه بر آیات و روایات متعدّد که کار زن را در خانه مطلوب و سنّت شمرده، فقهای بزرگی همچون صاحب عروة، بر حبس زن در خانه فتوا داده‏اند: «یستحبّ حبس المرأة فی البیت فلا تخرج الاّ لضرورة و لا یدخل علیه احد من الرجال» (یزدی، 1366، ج 5، ص 483)؛ مستحب است اینکه زن را در خانه نگه‏داری، پس زن به بیرون خانه نرود، مگر در وقت ضرورت و مرد اجنبی و بیگانه بر او وارد نشود.
لازمه این ادلّه این است که زن شاغل نباشد، وگرنه این ادلّه، دلالت مستقیم بر عدم اشتغال زنان ندارند. ضمن اینکه در خانه ماندن به معنای بیکار نشستن نیست، بلکه کارِ خانه آنقدر سرگرم کننده است که عملاً زن را در خانه نگه می‏دارد؛ مانند تربیت فرزندان و آشپزی و سایر امور.
ادلّه موافقان اشتغال
موافقان، هم به ادلّه مخالفان جواب داده‏اند و هم خود دلیل مستقل بر توافقشان ارائه کرده‏اند.
الف. جواب به ادلّه مخالفان
در پاسخ به آیات 33 و 35 سوره احزاب که مورد استناد مخالفان است، موافقان می‏گویند: آیات مذکور اولاً، مربوط به زنان پیامبر صلی‏الله‏علیه‏و‏آله است و نمی‏توان حکم آنها را به سایر زنان سرایت داد. ثانیا، ربطی به اشتغال ندارند.
همچنین در پاسخ به استناد روایاتی که از فاطمه زهرا علیهاالسلام نقل شده، معتقدند: اینها دلالت می‏کنند که در صورت وجود کار در خانه و غیرخانه، زن کار در خانه را ترجیح دهد. در خصوص روایاتی که می‏فرمودند مردی زن را نبیند...؛ این لزوما بر ماندن در خانه و کار در خانه دلالت نمی‏کند؛ چون ممکن است زنی بیرون از خانه کار کند (شاغل) ولی در محل کار او، هیچ مردی نباشد؛ مثلاً در بیمارستانی که همه پرسنل و ارباب رجوع آن خانمند پس این ادلّه بر عدم اشتغال دلالتی ندارد.
جریان عتاب حضرت امیرالمؤمنین علیه‏السلام به عایشه نیز به عنوان یک قضیه حقیقیه مطرح نیست، بلکه تقریبا نظیر قضیه شخصیه یا قضیه خارجیه است. (جوادی آملی، 1371، ص 324) همه این جریان‏ها به بعد از جنگ جمل مربوط می‏شود که عایشه علیه امیرالمؤمنین خروج کرد و به غارت بیت‏المال بصره و کشتار مسلمانان اقدام نمود. پس این روایت هر خروجی را محکوم نمی‏کند، بلکه به خروج خاصّی که به قصد فساد صورت می‏گیرد، محدود می‏کند و به اشتغال زنان مربوط نمی‏شود.
در خصوص روایت «لیس علی النساء جمعة و لا جماعة»، «این محرومیت‏ها در حد رخصت است نه عزیمت؛ یعنی الزام از زن گرفته شده، نه اینکه حق شرکت در جمعه و جماعت را ندارد.» (همان) به تعبیر دیگر، شرکت نکردن اینها در نماز جمعه و جماعت عتاب ندارد، نه اینکه شرکت کردنشان ثواب نداشته باشد.
ب. ادلّه موافقان بر اشتغال
حضور همه، چه زن و چه مرد، در صحنه اجتماع یک ضرورت است. (همان) اگر انسان موفق نشد در یک مسئله اجتماعی حضور پیدا کند از فیضی بی‏بهره می‏ماند که جبران آن فقط با استغفار رسول‏اللّه الاعظم ترمیم می‏شود: «إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ الَّذِینَ آمَنُوا بِاللَّهِ وَرَسُولِهِ وَإِذَا کَانُوا مَعَهُ عَلَی أَمْرٍ جَامِعٍ لَمْ یَذْهَبُوا حَتَّی یَسْتَأْذِنُوه.» (نور: 62) دین از آن جهت که بشر را با دید جمعی می‏نگرد برای انسان به یک هویت جمعی معتقد است که با شرکت همه افراد جامعه، قابل تحقق است.
حضور زن در سیاست و مبارزه علیه ظالمان به تقریر معصومین علیهم‏السلام رسیده است. ما معتقدیم سنّت عبارت است از قول، فعل و تقریر معصوم. تقریر یعنی امضای معصوم علیه‏السلام . زنانی که در زمان ائمه علیهم‏السلام در سیاست دخالت می‏کردند و بر علیه حکومت‏ها قیام می‏کردند نه تنها توسط ائمه معصومین علیهم‏السلام نهی نمی‏شدند، بلکه مورد تأیید هم قرار می‏گرفتند. به عنوان نمونه، کار «سوده» دختر عمار بن الاسک همدانی و دختر حرث بن عبدالمطلب بن هاشم، به تقریر معصوم علیه‏السلام رسیده است. اگر علم به شغلی، مختص زنان و یا منحصر در زنان باشد، در این صورت، اشتغال زنان نه تنها مستحب، بلکه واجب است. مثلاً، اگر زنان مطلبی از مطالب اسلامی را بدانند ولی مردان ندانند، در این‏صورت تدریس و تعلیم بر زنان واجب می‏شود. (همان، ص 384)
نظر مختار: ادلّه مخالفان و موافقان اشتغال، معارض نیستند و قابل جمع هستند. حداکثر چیزی که از ادلّه مخالفان استفاده می‏شود این است که مشغول شدن زن در خانه، سنّت است و مطلوب. آنچه از ادلّه موافقان استفاده می‏شود این است که بیرون رفتن زن از خانه و حضورش در اجتماع و اشتغالش مانعی ندارد، بلکه در مواردی هم لازم و ضروری است. بنابراین، اشتغال زنان به خودی خود امری مباح است و جمع مباح و مستحب به این است که در صورتی که زن بین اشتغال در بیرون و کار در خانه، مخیّر باشد، مستحب است که کار در خانه را برگزیند و اگر مصلحت جامعه اقتضا کند که زن حتما شاغل شود، استحباب کار در خانه از بین می‏رود؛ چراکه امر مستحب توان مقابله با واجب را ندارد. از سوی دیگر، اگر در جایی دلیل بر حرمت شاغل شدن زن اقامه شود، مثل قضاوت و امارت، در اینجا هم زن نباید شاغل شود و اجتهاد در مقابل نصّ معنا ندارد.
ممکن است کسی خیال کند که این روایات، مخالف اشتغال زنان در قضاوت و امارت خاص زمان رسول‏اللّه است و امروزه پس از گذشت هزار و چهارصد سال، شرایط عوض شده و این روایات کارایی ندارد! وقتی شرایط عوض می‏شوند، حکم هم عوض می‏شود. در جواب باید گفت: تغییر در شرایط اگر واقعا موضوع را تغییر دهد، حکم هم عوض می‏شود. تغییر موضوع لزوما با تغییر فیزیکی و ظاهری نیست، بلکه همین قدر که موضوعی از لحاظ بار معنایی تغییر کند این تغییر موضوع است و به تغییر حکم منجر می‏شود. برای مثال، تغییر حکم شطرنج به مشروط است به اینکه بار معنایی آن از «قمار» به «فعالیت» فکری تغییر یابد.(1) ولی تغییرات و دگرگونی‏های امروزی تحت تأثیر تمدّن غرب و یک نوع تلقین‏سازی است. اگر حکم دین را منطبق با شرایط تحمیل شده از غرب تغییر
______________________________
1. طبق فتوای حضرت امام رحمه‏الله .________________________________________
دهیم، از اسلام جز اسم و از قرآن جز رسم باقی نمی‏ماند.
اصل برای خانم‏ها کار در خانه است، ولی اشتغال خانم‏ها نیز با رعایت موازین شرعی نه تنها اشکالی ندارد، بلکه در مواردی لازم و ضروری است؛ برای مثال، در جایی که شوهر فوت کرده و زن برای امرار معاش فرزندان مجبور است در بیرون کار کند یا اگر تعداد مردان برای پست‏ها و شغل‏های موجود کافی نباشد یا اگر مرد توان اداره خانواده را نداشته باشد و مواردی نظیر آن.
سابقه اشتغال زنان
پیش از پرداختن به پیامد اشتغال، خوب است بدانیم اشتغال زنان از چه زمانی و چگونه بوده است؟
«در غرب بعد از انقلاب صنعتی، تحولاتی در جهان و بخصوص انگلیس رخ داد؛ زیرا در آنجا به وجود آمدن کارخانجات نساجی باعث رشد انقلاب صنعتی شد که تحولاتی را در پی داشت. صنعت نوپای نساجی به نیروی انسانی زیادی نیاز داشت. این باعث شد کارگران از روستاها به شهرها بیایند. این کارخانجات نیروی مورد نیاز خود را از میان خانم‏ها تأمین می‏کردند؛ چراکه با روحیّات زنانه سازگارتر بود. به این ترتیب، از سال 1700 میلادی با دعوت زنان به کار، مسئله اشتغال زنان در بیرون از خانه مطرح شد.» (مهدوی، بی‏تا، ش 8، ص 12)
عامل دیگری که در اشتغال زنان در آن دوره دخیل بود اینکه: با مهاجرت روستاییان به شهرها، درآمد مردان برای مخارج زندگی کفاف نمی‏کرد؛ بناچار زنان و بچه‏ها هم وارد بازار کار شدند، غافل از اینکه با ورود زنان و بچه‏ها به بازار کار، عرضه بر تقاضا پیشی می‏گرفت و در نتیجه، قیمت نیروی انسانی کاهش می‏یافت.
دلایل عمده اشتغال زنان امروزی در غرب
الف. منفی بودن درصد رشد جمعیت در اکثر کشورهای غربی؛
ب. ابتلا به فرهنگ مصرف‏گرایی.
تولید انبوه که یکی از شاخص‏های توسعه اقتصادی است، فرهنگ مصرف‏گرا را به دنبال دارد؛ چون طبق قانون اسمیت، عرضه و تقاضا قیمت کالا را تعیین کند و نقطه خود تعادل حاصل می‏شود. اگر در کشوری تولید در سطح انبوه و کلان و مصرف کم باشد قیمت کالا سقوط و کشور از لحاظ اقتصادی مشکل پیدا می‏کند.
حال اینکه در شرق، انگیزه بیشتر شاغلان زن، تقلید از غرب یا تقلید از یکدیگر است. زنان شرقی کاری ندارند که جامعه به اشتغال زنان نیاز دارد یا نه، اشتغال مطلوب است یا نه و ... .
پیامدهای اشتغال
در این بحث، سعی شده است به همه پیامدها فارغ از پیش‏داوری و ارزش‏گذاری پرداخته شود و در آخر برایند کار، ارزیابی شود.
پیامدهای مثبت
1. کمک به اقتصاد خانواده‏ها؛
2. کمک به اقتصاد ملی؛
3. عزت‏مندی اقتصادی؛
4. کمک به استقلال ملی؛
5. کمک به اهداف دینی؛
اشتغال از چند جهت به اهداف دین کمک می‏کند:
الف. بعضی شغل‏ها به خاطر مصالح دینی مختصّ زنان است؛ از جمله: مشّاطه‏گری (آرایش زنان)، پزشکی زنان و زایمان و غیره، که با شاغل شدن خانم‏ها این اهداف تحقّق می‏یابد.
ب. معدودی از خانم‏ها این شغل‏ها را به نیّت غلبه بر کفر و الحاد انجام می‏دهند و می‏خواهند با اشتغال، کشورشان را از وابستگی به بیگانه برهانند که این خود نوعی عبادت است.
ج. بعضی از زنان درآمد حاصل از اشتغال خود را صرف رشد دینی، آموزش‏های مذهبی، شرکت دادن فرزندان در کلاس‏های درسی خصوصی و مذهبی، رفتن به حجّ، انجام امور خیریّه و ... می‏کنند که از اهداف شارع است.
6. شکوفایی استعدادهای زنان در عرصه‏های مختلف وجودی و روحی؛
7. نهادینه شدن نظم و انضباط در تربیت فرزندان؛ زیرا باید خودشان را با ساعت کار والدین تطبیق دهند.
پیامدهای منفی
1. فشار مضاعف: اشتغال برای زنان، نقشی غیر از نقش اصلی زنان که مادری و همسری است، تحمیل می‏کند. در حالی که در مردان نقش شغلی، تقویت‏کننده نقش اصلی است.
2. آزار و اذیت جنسی زنان در محیط کار: گیدنز می‏نویسد: «از هر 10 زن انگلیسی، هفت زن در دوره زندگی شغلی خود به مدت طولانی دچار آزار جنسی می‏شود.» (گیدنز، 1373، ص 201ـ202)
3. بیکاری مردان: مشکل ایران کمبود نیروی انسانی نیست، کمبود سرمایه برای ایجاد اشتغال است. در ساختار اقتصادی ایران هر جا و هرگاه که
سرمایه‏گذاری به اندازه‏ای بوده است که مردان کفایت نمی‏کرده‏اند، فورا زنان به بازار کار کشیده شده و نیروی کار لازم را تأمین کرده‏اند. برای مثال، به نیروی کار روستایی و عشایری توجّه کنید: «28 درصد شاغلین کشور در بخش کشاورزی، زراعت و دامداری مشغول کارند. می‏دانیم در اوقات مخصوصی زنان هم به مردان کمک کرده‏اند؛ مثلاً در وقت نشاء برنج در مازندران که مدت آن تقریبا 12 روز است، زنان هم کار می‏کنند؛ چراکه با کمبود نیرو مواجهند. همچنین هنگام درو کردن گندم مزارع، جالیزکاری، به هنگام وجین بوته خربزه، جمع‏آوری پنبه، چغندرقند و غیره، زنان پا به پای مردان کار می‏کنند. پس در جامعه ایران حساسیتی نسبت به اشتغال زنان به طور جدی وجود ندارد و چنین نیست که فرصت‏های اشتغال بلا تصدّی بماند و زنان بیکار باشند؛ بلکه به عکس، هر جا و هرگاه فرصت اشتغال باشد و نیروی کار مردان کفایت نکند، زنان مشغول کار می‏شوند.» (صدیق اورعی، بی‏تا، ش 50، ص 31ـ32) اما در شغل‏های اداری و بروکراسی که تعداد مردان برای به عهده‏گیری همه پست‏ها کفایت می‏کند، دیگر نیازی به حضور زنان در این عرصه‏ها و شغل‏ها نیست.
4. سست‏شدن کانون خانواده (مجموعه مقالات هم‏اندیشی بررسی مسائل و مشکلات زنان، 1380، ص 964): زن در محل کار خود به خاطر خستگی و سر و کلّه زدن با افراد گوناگون در طول روز، در رابطه زناشویی و در ارتباط جنسی و کلامی ضعیف شده، به مشکل جنسی و ارتباطی و حتی روحی مبتلا می‏شود. در نتیجه، تفاهم زن و مرد به تخاصم مبدّل شده، طلاق و جدایی پیامد آن خواهد بود.
5. کم شدن حضور زن در خانه: کمی حضور زن در خانه باعث می‏شود کودک از لحاظ عاطفی ارضا نشود. این در حالی است که روان‏شناسان معتقدند کودکان در سال‏های اولیه، نیاز شدید به عاطفه دارند که تنها از طریق مادر تأمین می‏شود
و با هیچ نهاد جایگزین دیگر تأمین نمی‏شود. با شاغل شدن زن که مهم‏ترین نقش را در ایجاد تعادل عاطفی و روانی و ایجاد فضایل دارد، لطمه شدید روحی به فرزندش وارد می‏شود و به همان مقدار که از فرزندش دور می‏شود، نفوذش در او کم می‏شود. (سازمان امور اداری و استخدامی کشور، 1369، ص 91)
6. کم شدن میل به فرزند داشتن: خانواده سنّتی گسترده به خانواده هسته‏ای تبدیل می‏شود. عمده جامعه‏شناسان غربی در توسعه اجتماعی معتقدند که «خانواده گسترده ناقص‏تر از هسته‏ای است؛ چون در خانواده گسترده، پدر علاوه بر نقش خانوادگی پدری، نقش اقتصادی و کارفرما و استادکار را نیز داراست. ولی امروزه این سازمان اجتماعی دچار تفکیک و جداشدن نقش‏ها از یکدیگر شده. در خانواده هسته‏ای، پدر نسبت به فرزندان فقط پدر و تأمین‏کننده معاش آنها تا حین بلوغ است.» (صدیق اورعی، بی‏تا، ش 51، ص 40) معلّم فرزندان، استاد و کارفرمایان فرزندان همه جدا هستند. از آنجایی که توسعه اجتماعی در غرب به تفکیک نقش‏ها و کوچک‏شدن سازمان‏ها و تعدّد عضویت یک شخص در سازمان‏های گوناگون تعریف می‏شود، وقتی توسعه اجتماعی بر خانواده هسته‏ای (پدر، مادر، فرزندان غیربالغ یا فرزندان مجرّد) منطبق شود، در این صورت، خانواده هسته‏ای به آسایشگاه تبدیل می‏شود، نه محل تعلیم و تربیت و جامعه‏پذیری یا ایفای وظایف.
در خانواده هسته‏ای امروزی وظایف بانوی خانواده عبارت است از: (همان)
الف. ارتباط عاطفی و جنسی با همسر؛
ب. فرزندآوری به تعداد بسیار محدود و با فاصله؛
ج. سهیم بودن در نگه‏داری اطفال (وظیفه نگه‏داری کودکان تنها بر عهده خانم‏ها نیست، بلکه مهد کودک‏ها و مکتب‏خانه‏ها هم دخالت دارند)؛
د. سهیم بودن در نظافت منزل و تهیّه غذا. (خانم‏ها در ایفای این وظیفه هم تنها نیستند، بلکه ده‏ها سازمان خدمات‏رسانی آنها را در این وظیفه کمک می‏کنند و از همه مهم‏تر، با تولید غذاهای آماده و نیمه آماده این وظیفه بکلّی منتفی شده است.)
از آنجا که زن در خانواده هسته‏ای وظایف کمتری به عهده دارد و نقش کمتری در خانه ایفا می‏کند، برای ایفای نقش بیشتر به شاغل شدن رو می‏آورد. فرایند شاغل شدن زنان امروزی به این نحو است که «اکثر بانوان امروزی شوهران خود را در شب‏ها و روزهای تعطیل می‏بینند؛ در سال سوم یا چهارم یک فرزند به دنیا می‏آورند و تا چهار سال از او نگه‏داری می‏کنند، بعد به مهد می‏سپارند. سال ششم یا هفتم یک فرزند دیگر می‏آورند و چهار سال بعد نیز او را به مهد می‏سپارند. از این پس که قصد فرزندآوری ندارند و پختن غذا و شستن لباس هم بر عهده دیگر نهادهاست، پس بانوان از صبح تا عصر چه کنند؟» (همان، ص 41)
معقول‏ترین راه حلّ این معضل، اشتغال است.
7. اختلال در روابط خانوادگی: اشتغال در بعضی مواقع، احساسات مادرانه را از زن گرفته و روحیه خشن را جایگزین عواطف او کرده و کودکان را نسبت به نقش عاطفی والدین بی‏اعتماد یا کم‏اعتماد می‏کند. از این‏رو، نقش الگویی و سازندگی والدین را زیر سؤال می‏رود. (سازمان امور اداری و استخدامی کشور، 1369، ص 92)
8. تغییر در ویژگی زنانه: مشکل زن در جامعه مشکل اقتدار است نه دارایی و اشتغال. اشتغال زن بیشتر با نیت اقتدار صورت می‏گیرد نه به خاطر بهبود وضع اجتماعی. از این‏رو، زنان شاغل، روحیه مُنعطف و مهربان خود را از دست داده، روحیه خشن مدیریتی پیدا می‏کنند. «اقتدار در انسان موجب کشمکش می‏شود؛ همانند ولایت و اقتدار شوهر بر زن و ولایت پدر بر پسر.» (صدیق اورعی، بی‏تا، ش 52، ص 16)
9. تغییر در شیوه مدیریت (مدیریت مردان به زنان محوّل می‏گردد): در نظام حقوقی اسلام زن در خانه کار می‏کند و درآمد بیرونی ندارد. از این‏رو، قهرا وابسته به مرد خواهد بود. این وابستگی، کمک بزرگی به تداوم خانواده مشترک است. چنانچه زن درآمدی از بیرون بیاورد، روابطش با مرد تغییر می‏کند، احساس وابستگی‏اش به مرد از بین می‏رود، خود را مقتدر می‏بیند و مدیریت مرد را زیر سؤال می‏برد. در نتیجه، موجب بروز اختلاف در خانواده می‏شود.
ارزیابی برایند پیامدها
در بین پیامدهای مطرح شده، بیشتر پیامدها منفی بود، اما پیامدهای مثبت هم کم نبود. ارزیابی پیامدها نشان می‏دهد که اشتغال زنان در بیرون خانه در غیر موارد ممنوعه مثل قضا و حاکمیت، اشکالی ندارد و اگر اشتغال زنان مصلحت داشته باشد، شاغل شدن آنان مرجّح می‏شود. در کشور ایران که قریب 80% مشاغل زنانه، آموزشی و بهداشتی و با روحیّات آنان سازگار است و با حفظ حریم‏ها و روابط اجتماعی زن و مرد صورت می‏گیرد، اشتغال زنان مثبت و در بعضی موارد، ضروری به نظر می‏رسد.
اگر اشتغال زنان در بیرون از خانه مصلحت نداشته باشد، به خانه‏داری مشغول می‏شوند. بدیهی است که اگر زن به وظایف خود در خانه عمل کند، دیگر بیکار نمی‏ماند و حوصله‏اش سرنمی‏رود؛ چراکه شوهرداری، خانه‏داری و تربیت بچه‏ها (جامعه‏پذیری، مسئولیت‏پذیری و ...) وقتی باقی نمی‏گذارد تا به اشتغال در بیرون از خانه فکر کند. از همه مهم‏تر، کار در خانه در مکتب ما مقدّس‏ترین کارها و درآمدزاترین آنهاست.
به عنوان مثال، اگر یک ماه هزینه کارهایی را که خانم در خانه انجام می‏دهد از قبیل پخت و پز و شست‏وشو و تهیّه مواد مورد استفاده نظیر آبلیمو، آبغوره، ربّ و غیره، محاسبه کنید ارزش کار آنها مشخّص خواهد شد و مشاهده خواهید کرد که خانه‏داری زن نه تنها از لحاظ اقتصاد فردی مقرون به صرفه است، بلکه اهمیت زیادی بر اقتصاد جامعه نیز دارد. برآورد شده است که کار منازل، بین 25 تا 40% ثروت ایجاد شده در کشورهای صنعتی را دربرمی‏گیرد. (گیدنز، 1373، ص 196)
فرایند مهم تربیتی، عاطفی، اخلاقی و ... نیز بر مشغول شدن زن در خانه مترتّب است که بحث مستقلی را می‏طلبد.
در نظام اسلامی، دولت با تدابیر و اندیشه‏هایی از قبیل برجسته‏کردن نقش مادری و همسری، اصلاح نظام آموزشی و ترویج فرهنگ کار در خانه، زمینه مشغول شدن خانم‏ها را در خانه فراهم می‏آورد. همچنین با حمایت از بانوان سرپرست خانواده و تأمین حداقل معیشت برای آنها، رواج مشاغل نیمه وقت و انعطاف‏پذیر، ایجاد تسهیلات برای شغل‏های مخصوص زنان، تجزیه نمودن فعالیت‏های صنعتی قابل تجزیه به کارگاه‏های کوچک درون منزل، زندگی راحت توأم با یک شغل مناسب و درآمد بالا را برای زنان نوید می‏دهد.
امید است با تربیت خانواده سالم که جامعه کوچک است، زمینه‏ساز سلامت جامعه بزرگ باشیم و مقدمات جامعه آرمانی حضرت بقیّة‏اللّه الاعظم را فراهم آوریم.
نتیجه
اندیشمندان مسلمان با سه دیدگاه سنتی، روشن‏فکری رادیکالی و دیدگاهی میانه، درباره مسئله اشتغال زنان به قضاوت پرداخته‏اند.
دیدگاه صحیح، دیدگاهی است که اصول حاکم بر شخصیت زن، نظیر تساویِ زن و مرد در اصل آفرینش، تساوی ایشان در وصول به بالاترین مراتب کمال و معنویت و تفاوت‏های تکوینیِ زن و مرد و مشارکت ایشان در استراتژی حکومت مدنی پیامبر صلی‏الله‏علیه‏و‏آله و توصیه‏های دین در دعوت زن و مرد به کار، و عبادت محسوب نمودن کار و چندین اصل دیگر را مورد ملاحظه قرار دهد.
در یک دیدگاه معتدل باید به همه این اصول، هم‏سو و هم‏سان نگریست و به اولویت‏ها و شاخصه‏های جمعِ بین شئوناتِ زنانه و وظایف مادری و همسری و اشتغالِ درآمدزا و مشارکت و حضور اقتصادیِ زنان دست یافت.
اگر شاخصه‏های اشتغال زنان بر اساس متون دینی طراحی گردد و آسیب‏ها و آفت‏های اشتغال زنان شناسایی شده و تدابیری برای رفع آنها اندیشیده شود، پیامدهای منفی اشتغالِ زنان تقلیل خواهند یافت. در غیر این صورت، ممکن است ارزیابی برایند پیامدهای اشتغال زنان منفی باشد، هر چند که پیامدهای مثبت نیز کم نیستند.

منبع : پرسمان/ حقوق زن
این مطلب صرفا جهت اطلاع کاربران از فضای رسانه‌ای بازنشر شده و محتوای آن لزوما مورد تایید تبیان نیست .
مطالب مرتبط مجموعه :
آخرین مطالب سایت