مسواک بی دندون
یک مسواک بود کوچولو، بی دندون، صبح تا شب توی جامسواکی می شست تا دندون ها بیایند و او تمیزشان کند...
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :
تاریخ :
سه شنبه 1394/06/10
یک مسواک بود کوچولو، بی دندون!
صبح تا شب توی جامسواکی می شست تا دندون ها بیایند و او تمیزشان کند؛ اما هیچ دندونی پیش او نمی آمد،
هر دندونی که می آمد، پیش مسواک خودش می رفت.
یک روز مسواک بی دندون از آن همه نشستن خسته شد. گفت: « من دیگر از اینجا ماندن خسته شدم.
تا خواست برود، حوله گفت: « نه! نرو،
نی نی الان کوچولو است، دندون ندارد اما چند وقت دیگر چند تا دندون در می آورد. اگر تو نباشی، چه کسی دندون های نی نی را مسواک کند؟»
مطالب مرتبط مجموعه :
آخرین مطالب سایت