خدا چه کارهایی کرده است؟!
خدا چه کارهایی کرده است؟!
یکی از جنبه های اعتقادی بسیار مهم شناخت پروردگار عالمیان است و از جمله راههای شناخت الهی توجه در افعال خداوند متعال است. فعل خداوندی به معنای خلق و آفرینش اوست که با نظر به آن و شناخت افعال الهی می توان قدرت و عظمت پروردگار را شناخت!
افعال خداوندی!
افعال خداوند با توجه به ملاکهای متعددی قابل بررسی است. به نظر اولیه می توان فعل الهی را دو نوع دانست. یکی آفرینش الهی که مبسوق به عدم است که به اصطلاح صنع نامیده می شود و دیگری فعل الهی که خیر مسبوق به عدم می باشد که ابداع خوانده می شود و معنای آن، اشاره به آفرینش دو گروه از موجودات دارد که برخی از آنها از نظر مادی نبوده اند و گروه دیگر ماده ندارند و مادی نیستند.
اما با دقت در این موضوع می توان با توجه به 4 ملاک فعل الهی را تقسیم بندی نمود که می کوشیم در ادامه، این تقسیمات را مطرح نماییم.
با توجه به ملاک ماده و زمان!
فعل الهی به لحاظ ماده و زمان چهار احتمال دارد: اول فعلی که نه مسبوق به ماده است و نه مسبوق به زمان که این فعل را ابداع می نامند. مثل مجردات.
دوم فعلی که هم مسبوق به ماده است و هم مسبوق به زمان که این فعل تکوین گفته می شود که تمام پدیده های مادی از جمادات و نباتات و حیوانات از این قبیل اند.
سوم فعلی که تنها مسبوق به ماده است که این فعل اختراع خوانده می شود که بنابر طبیعیات قدیم، افلاک مسبوق به ماده اند و نه زمان که البته این نظریه در طبیعیات و هیأت جدید باطل شده است. و چهارم فعلی که تنها مسبوق به زمان است که برای آن مصداقی وجود ندارد بلکه صرف فرض و احتمال است در تقسیم بندی فوق با توجه به زمان و ماده، سه دسته از موجودات و یا به بیان دقیق تر امروزی دو دسته از موجودات آفریده ی خداوند از نظر آفرینش مطرح می شوند.
با توجه به ملاک تمام و نقصان:
فعل الهی را می توان به لحاظ تمام و نقصان نیز تقسیم نمود که از این منظر سه دسته است:
1- موجوداتی که تام اند و هیچ گونه حالت بالقوه ندارند و استعداد جدیدی در آن ها وجود ندارد و هر کمالی برایشان ممکن شده است مثل موجودات مجرد و فرشتگان.
2- موجوداتی که ناقصند ولی با ذات خود می توانند به کمال برسند و برای جبران نقص و رسیدن به کمال به استعدادهای ذاتی و علل درونی خود اکتفا می کنند و به غیر نیازی ندارند، مثل نفوس انبیاء و ائمه ی اطهارعلیه السلام که برای کمال ذاتی خودشان کفایت می کنند. یعنی خداوند آنها را به گونه ای آفریده که از سایر مردم بی نیاز می باشند و برای رشد و کمال الهی نیازی به مردم دیگر ندارند. همان طور که پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله وسلم ایامی را در غار حرا به عبادت و تهجد سپری نمود و شبها و روزهایی را در انس دائم با خداوند پشت سرگذاشت تا به مرحله ای رسید که وحی الهی براو نازل گردید و عهده دار مقام والای رسالت شد.
عاشقان را شد مدرس حُسن دوست دفتر درس و سبقشان روی اوست
درسشان آشوب و چرخ و زلزله نی زیادات است و باب و سلسله
3- موجوداتی که ناقصند و با ذات خود نیز نمی توانند به کمال دست یابند بلکه برای رسیدن به کمال و به فعلیت رسانیدن استعدادهای خود نیاز به غیر دارند. مانند نفس یک کودک عادی که به تعلیم و تربیت والدین و معلمان و مربیان نیازمند است و بدون معلم و مربی به جایی نمی رسد.
فعل الهی و تئوری های کلامی
تقسیم بندی دیگری از فعل الهی نزد متکلمان و اندیشمندان اسلامی وجود دارد که فعل را به طور کلی به لحاظ آن که دارای محل است یا دارای محل نیست، تقسیم می نمایند. در صورتی هم که دارای محل باشد یا به واسطه ی فعل دیگری است یا بدون واسطه است. اگر دارای واسطه باشد فعل متولد و اگر دارای واسطه نباشد فعل مباشر نامیده می شود. فعلی هم که دارای محل نیست فعل مخترع نامیده می شود.
فعل مخترع یعنی فعل بدون محل مخصوص خداوند است. فعل مباشر که دارای محل است ولی بدون واسطه انجام می شود مخصوص موجودات عالم طبیعت می باشد. فعل متولد اما فعلی است که هم خداوند و هم غیر او انجام می دهند.
فعل متولد!
فعل متولد فعلی دارای محل است که دارای واسطه نیز می باشد. مثلا اگر کسی دیگری را در آتش بیندازد و آتش او را بسوزاند آیا قاتل او محسوب می شود یا نه؟ برخی او را قاتل می دانند چون فعل او را فعل متولد می دانند یعنی فعل دارای محل با واسطه اما برخی دیگر او را قاتل نمی دانند چون فعل او را، فعل متولد نمی دانند یعنی اساسا قائل به فعل متولد نیستند بلکه آتش را عامل مرگ او می دانند!
در همین رابطه اختلاف میان اندیشمندان اسلامی درباره ی افعال متولدی که به خدا نسبت داده می شود و اختیار انسان طرح می گردد که برخی فاعل فعل را، انسان و دیگران خداوند می دانند و از این رو مدح و ذم افعال این چنینی را با توجه به دیدگاه ایشان درباره ی افعال متولد باید بررسی نمود.
نتیجه گیری....
بررسی و تفحص درباره ی افعال خداوند در آفرینش مخلوقات خویش از جمله مباحث مهمی است که در طول تاریخ تفکر اسلامی نیز همواره مورد بحث و بررسی اندیشمندان واقع شده است و بر این اساس نظریات گوناگونی طرح و ارائه گردیده است. اهمیت این بحث به ویژه در مباحث خداشناسی و بحث های توحید طرح می گردد که دیدگاه مسلمان حقیقی در رابطه با چنین موضوع مهمی را مورد جرح و تعدیل قرار می دهد.
ن . رادفر
بخش اعتقادات شیعه تبیان
منابع و مآخذ:
1- الاشارات و البنیات – ابن سینا
2- شرح اشارات خواجه طوسی
3- دکتر بهشتی – ج5
4- منظومه ی سبزواری – ملا هادی سبزواری
5- تجرید الاعتقاد – شرح شعرانی
مطالب مرتبط:
شبهه خلقت زمین و آسمان در قرآن