حضرت زينب (س) ، مادر عاشورا بود
حضرت زينب (س) ، مادر عاشورا بود
گاهي درتاريخ، انسانهاي بزرگ و ارجمندي يافت ميشوند که مدال افتخار انسانيت را مي گيرند و بر قله رفيع شکوه و جلال ميايستند و از محدوده زمان خود پا فراتر نهاده و زندگي شان براي هميشه در پيشاني تاريخ ميدرخشد و همواره الگويي بزرگ براي انسانهاي حقجو ميشوند.
اين افراد براي خود آفريده نشدهاند بلکه متعلق به همه نسلهاي بعد از خود هستند؛ حضرت زينب (س)، دختر امام علي (ع) و حضرت فاطمه (س) نمونه بارزي از اين افراد ميباشد.
زندگي سراسر حادثه و مصيبت ايشان که با حادثه جانسوز کربلا گره خورده، تبيين کننده اهداف نهضت عظيم عاشورا و رسالت جدّ بزرگوار و امامان خويش است.
زينب (س) پس از شهادت برادر عهده دار رسالتي بزرگ ميشود، سرپرستي زنان و کودکان و از همه مهمتر رساندن پيام عاشورا به گوش مردمان فريب خورده و غافل از حق و باطل.
زينب (س) مادر عاشوراست. نهضتي که امام حسين (ع) آن چنان عميق و وسيع و ماندگار، با آنهمه شکوه و زيبايي، از مدينه تا مکه و از آنجا تا کربلا، آورد و سرانجام از اول محرم سال 61 ه.ق. تا روز عاشوراي همان سال در سرزمين کربلا شکل گرفت و به ثمر رسيد.
سپس زينب(س) بود که عهده دار نگهداري و رساندن پيام و رسالت برادر - اهداف قيام عاشورا - گرديد و آن را به کوفه و شام و مدينه و هرجاي ديگري که توانست ابلاغ نمود و با هجرت ها و مجاهدات خستگي ناپذير خود به تبيين آن پرداخت و همگان را از ماهيت ظلم ستيزي و حق جويانه آن آگاه کرد.
زينب (س) در شجاعت و شهامت، سخنوري و نطق، عقل و تدبير و هدايت و رهبري هر آنچه را که از محضر پيامبر(ص) و علي و فاطمه و حسنين (ع) آموخته بود در مرحله عمل پياده کرد و ذرهاي ضعف از خود نشان نداد.
پيروزي نهضت عظيم حسيني (ع) مرهون زحمات و تلاشهاي بي وقفه زينب کبري (س) بوده و ويژگيهاي خاص اين بانوي بزرگوار در اسارت، موجب شد که اين نهضت جاويد و ماندگار مانده و به سرمنزل مقصود برسد.
رعايت حدود شرعي و الهي
براي بسياري از مردم- غير از معصومين (ع) - مقدور و ميسور نيست که تحت هر شرايطي خدا و احکام الهي را به ياد داشته باشند. معمولا در هنگام مواجهه با سختي، بسياري از افراد خود را ميبازند.
اما حضرت زينب (س) از جمله اولياء الهي است که در بحراني ترين لحظات زندگي خود درحاليکه مصايب از هر طرف او را احاطه کرده بود، به وظيفه الهي خود عمل نمود. حتي از دست دادن خامس آل عبا(ع) تنها يادگار مادر و جدّ بزرگوارش، نتوانست اين خصيصه زينب (س) را تحت الشعاع قرار دهد.
امام زين العابدين (ع) در باره عمهاش زينب (س) فرمود: حتي در آن شب غم و اندوه که روزش سيد الشهداء و يارانش را شهيد کردند نماز شب از عمه ام زينب ترک نشد منتهي نشسته نماز خواند چون توان ايستادن را از دست داده بود.[1]
اساسا آرام بخش دل زينب در تحمل آن مصائب، در طول حياتش خصوصا در واقعه عاشورا، ارتباط با خدا بود و بس.
لذا هيچگاه زينب(س) اين ارتباط را قطع نکرد و يک لحظه برخلاف رضا و مصلحت الهي انديشهاي به دل راه نداد. بلکه حتي شکرگذاري هم ميکرد و نمازش در شب يازدهم محرم در واقع حمد و سپاس الهي بود بر نعماتي که ارزاني نموده است.
نقل شده وقتي اسرا را وارد کوفه کردند مردم کوفه از روي ترحم به اطفال به اسيران نان و خرما ميدادند زينب(س) فرياد ميزد: اي اهل کوفه صدقه بر ما حرام است.
پس زينب(س) در رعايت حلال و حرام الهي هيچ گونه سهل انگاري نميکرد و در اين خصوص به هيچ عنوان راضي نمي شد که بي تفاوت باشد.
اگرچه اطفال و زنان اهل بيت راه دور و درازي طي کرده و خسته و گرسنه هستند، اما جواز اَکل صدقه را صادر نميکند. اگر گرسنه اند، زينب(س) حاضر است از سهميه غذايش بگذرد و نان خود را بين بچه ها تقسيم کند و سه روز يا بيشتر چيزي نخورد و از شدت ضعف و گرسنگي نشسته نماز بخواند،[2] اما اجازه نمي دهد که ذره اي از صدقه را تناول کنند.
حضرت زينب (س) پس از برادرش امام حسين (ع) مدت زيادي زندگي نکرد اما در همين مدت کوتاه توانست مسير تاريخ را تغيير دهد. ايشان در مدت حيات خود پس از عاشورا لحظهاي آرام ننشست و در امر پيام رساني با زبان حال و زبان قال فعاليت داشت. بطوريکه در کوفه و شام چنان سخنراني و عزاداري و نوحه سرايي نمود که شرايط و اوضاع و احوال را عوض کرد و يزيديان را در هراس و وحشت انداخت.
حضرت زينب (س) تا مزه پيروزي را در کام يزيديان و بنياميه تلخ نکرد و تا در جام فاتحين قطرات زهر کشنده نريخت راحت ننشست و تا پايان عمر به اين کار پرداخت و سرانجام اين بانوي بزرگوار در نيمه رجب سال 62 ه.ق. به ديدار حق شتافت.
پي نوشت ها :
1- زينب کبري،ص63.
2- زينب کبري ص 62.
بخش سيره و عترت تبيان
منبع :
سايت همشهري آنلاين