چرا نام امام عصر در قرآن نیامده؟

قرآن کریم صریحاً، پیامبر را مبیّن و مفسّر قرآن معرفی كرده است: وَأَنزَلْنَا إِلَيْكَ الذِّكْرَ لِتُبَيِّنَ لِلنَّاسِ مَا نُزِّلَ إِلَيْهِمْ وَلَعَلَّهُمْ يَتَفَكَّرُونَ (نحل/ 44) «قرآن را بر تو نازل كردیم، تا آنچه را بر مردم نازل شده است، برای آنا
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

چرا نام امام عصر در قرآن نيامده است؟

امام سجّاد (سلام الله عليه) : إذا قامَ قائِمُنا أذهَبَ اللَّهُ عَن شيعَتِنَا العاهَةَ و جَعَلَ قُلوبَهُم كزُبَرِ الحَديدِ.

آن گاه كه قائم ما قيام كند، خدا آفت را از شيعيان ما بزدايد و دل‏هايشان را چون پاره‏هاى آهن [استوار] سازد.

الخصال - ج 2 - ص541

 سوال:

چرا در قرآن كريم به صورت صريح و روشن درباره حضرت مهدي عجل الله تعالي فرجه الشريف سخن گفته نشده است؟ در كجاي قرآن درباره­ آن حضرت صحبت شده است؟ با توجه به ذكر واضح و صريح پيامبر اسلام در تورات، چرا در قرآن به طور روشن حضرت مهدي عجل الله تعالي فرجه الشريف معرفي نشده است؟

پاسخ:

خداوند، در قرآن کريم براي معرفي افراد از روش‌هاي مختلفي استفاده کرده است؛ براي نمونه:

الف. معرفي به نام:

مَّا كَانَ مُحَمَّدٌ أَبَا أَحَدٍ مِّن رِّجَالِكُمْ وَلَكِن رَّسُولَ اللَّهِ وَخَاتَمَ النَّبِيِّينَ وَكَانَ اللَّهُ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيمًا(احزاب/40)

«محمد صلي الله عليه و آله پدر هيچ يك از مردان شما نبوده و نيست؛ ولي رسول خدا و ختم كننده آخرين پيامبران است؛ و خداوند به همه چيز آگاه است».

ب. معرفي با عدد:

وَلَقَدْ أَخَذَ اللّهُ مِيثَاقَ بَنِي إِسْرَآئِيلَ وَبَعَثْنَا مِنهُمُ اثْنَيْ عَشَرَ نَقِيبًا(مائده/ 12)

«خدا از بني‌اسرائيل پيمان گرفت و از آن‌ها، دوازده نقيب (سرپرست) برانگيختيم».

ج. معرفي با صفت:

 الَّذِينَ يَتَّبِعُونَ الرَّسُولَ النَّبِيَّ الأُمِّيَّ الَّذِي يَجِدُونَهُ مَكْتُوبًا عِندَهُمْ فِي التَّوْرَاةِ وَالإِنْجِيلِ يَأْمُرُهُم بِالْمَعْرُوفِ وَيَنْهَاهُمْ عَنِ الْمُنكَرِ وَيُحِلُّ لَهُمُ الطَّيِّبَاتِ وَيُحَرِّمُ عَلَيْهِمُ الْخَبَآئِثَ وَيَضَعُ عَنْهُمْ إِصْرَهُمْ وَالأَغْلاَلَ الَّتِي كَانَتْ عَلَيْهِمْ ... (اعراف/ 157)

« همانا كه از فرستاده (خدا) پيامبر امّي پيروي كنيد؛ پيامبري كه صفاتش را در تورات و انجيلي كه نزدشان است مي‌يابند: آن‌ها را به معروف دستور مي‌دهد و از منكر باز مي‌دارد؛ اشياء پاكيزه را براي آن‌ها حلال مي‌شمرد و ناپاكي‌ها را تحريم مي‌كند؛ و بارهاي سنگين و زنجيرهايي را كه بر آن‌ها بود، (از دوش و گردنشان) برمي‌دارد…».

غير از وجود مقدس امام مهدي عجل الله تعالي فرجه الشريف موارد فراوان ديگري هست كه در قرآن به صراحت از آن‌ها سخن به ميان نيامده است

بنابراين، غير از وجود مقدس امام مهدي عجل الله تعالي فرجه الشريف موارد فراوان ديگري هست كه در قرآن به صراحت از آن‌ها سخن به ميان نيامده است.

با تصريح نام نيز مشكل حق­ستيزان حل نمي­شود؛ چنان كه بشارت پيامبر در تورات و انجيل آمد؛ ولي بسياري از اهل كتاب ايمان نياوردند

اين كه نام پيامبر اسلام صلي الله عليه و آله با صراحت در تورات آمده است، دليل بر اين نيست كه بايد نام مهدي عجل الله تعالي فرجه الشريف هم در قرآن با صراحت بيايد؛ چون، ممكن است همان‌گونه كه آن­جا مصلحت ذكر صريح بود، اين­جا مصلحت در عدم صراحت به نام امام مهدي عجل الله تعالي فرجه الشريف باشد، اگر چه با تصريح نام نيز مشكل حق­ستيزان حل نمي­شود؛ چنان كه بشارت پيامبر در تورات و انجيل آمد؛ ولي بسياري از اهل كتاب ايمان نياوردند. مخالفت بني اسراييل با پيامبر زمان خود درباره فرماندهي طالوت (بقره/ 246-267) دليل ديگري است بر اين که ذکر نام همه جا و هميشه اختلاف را از بين نمي‌برد. بني اسراييل در مخالفتي آشکار با پيامبرشان ـ با اين که نام فرمانده به صراحت گفته شده بود ـ گفتند:

أَنَّى يَكُونُ لَهُ الْمُلْكُ عَلَيْنَا وَنَحْنُ أَحَقُّ بِالْمُلْكِ مِنْهُ وَلَمْ يُؤْتَ سَعَةً مِّنَ الْمَالِ  (بقره/ 247)

«چگونه او فرمانرواي ما باشد، با اين‌كه ما براي فرمانروايي از او سزاوارتريم و به او مال گسترده‌اي هم داده نشده است».

اين­گونه نيست كه تنها راه بيان حقايق‌، تصريح به اسم و رسم آن‌ها باشد؛ بلكه در بسياري از موارد، با بيان ويژگي‌هاي يك حقيقت، البته به صورتي آشكار و روشن، مي­توان حقيقتي را به ديگران معرفي كرد

بزرگان گفته­اند اگر نام امام مهدي عجل الله تعالي فرجه الشريف يا ساير امامان، با صراحت در قرآن ذكر مي­شد، انگيزه مخالفان براي تحريف قرآن، فراوان مي­شد و اين سند جاويد الهي، در خطر تحريف قرار مي­گرفت.

به­علاوه اين­گونه نيست كه تنها راه بيان حقايق‌، تصريح به اسم و رسم آن‌ها باشد؛ بلكه در بسياري از موارد، با بيان ويژگي‌هاي يك حقيقت، البته به صورتي آشكار و روشن، مي­توان حقيقتي را به ديگران معرفي كرد. قرآن كريم، در مسأله امامت و ولايت و نيز مهدويّت و حكومت عدل جهاني، از اين شيوه بهره گرفته است. در آيات متعدد، ولايت پس از پيامبر (مائده/55) و حكومت جهاني مهدوي (نور/55) را در قالب بيان ويژگي­ها و صفات، بيان كرده است.

 اگر نام امام مهدي عجل الله تعالي فرجه الشريف يا ساير امامان، با صراحت در قرآن ذكر مي­شد، انگيزه مخالفان براي تحريف قرآن، فراوان مي­شد و اين سند جاويد الهي، در خطر تحريف قرار مي­گرفت

مفسران قرآن، با استفاده از روايات پيامبر و امامان معصوم عليهم السلام بيش از 250 آيه از قرآن را درباره امام مهدي عجل الله تعالي فرجه الشريف و حكومت جهاني او و ياوران صالح او آورده­اند. در اين باره، كتاب­هاي مستقلي هم نوشته شده است، مانند سيماي امام مهدي عجل الله تعالي فرجه الشريف در قرآن، ترجمه حائري قزويني و بعضي از آن آيات عبارت است از‌:

وَلَقَدْ كَتَبْنَا فِي الزَّبُورِ مِن بَعْدِ الذِّكْرِ أَنَّ الْأَرْضَ يَرِثُهَا عِبَادِيَ الصَّالِحُونَ إِنَّ فِي هَذَا لَبَلَاغًا لِّقَوْمٍ عَابِدِينَ (انبيا/ 105و 106)

« به تحقيق در زبور، از پس تورات نوشتيم كه مسلماً، زمين را بندگان صالح من، به ارث خواهند برد. به يقين، در اين سخن، پيام رسايي است براي قومي كه بندگان خدايند».

 وَعَدَ اللَّهُ الَّذِينَ آمَنُوا مِنكُمْ وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ لَيَسْتَخْلِفَنَّهُم فِي الْأَرْضِ كَمَا اسْتَخْلَفَ الَّذِينَ مِن قَبْلِهِمْ وَلَيُمَكِّنَنَّ لَهُمْ دِينَهُمُ الَّذِي ارْتَضَى لَهُمْ وَلَيُبَدِّلَنَّهُم مِّن بَعْدِ خَوْفِهِمْ أَمْنًا يَعْبُدُونَنِي لَا يُشْرِكُونَ بِي شَيْئًا وَمَن كَفَرَ بَعْدَ ذَلِكَ فَأُوْلَئِكَ هُمُ الْفَاسِقُونَ (نور/ 55)

«خداوند، كساني از شما را كه ايمان آوردند و عمل صالح انجام دادند، وعده فرمود كه آنان را قطعاً در زمين به خلافت خواهد گمارد؛ همان‌گونه كه كساني را كه پيش از آنان بودند به خلافت گمارد و قطعاً برايشان دينشان را مستقر خواهد کرد؛ ديني كه آن را برايشان پذيرفت و آنان را از پس خوفشان به حالت امنيت‌، دگرگون مي­كند؛ آن چنان كه مرا عبادت مي­كنند و چيزي را با من شريك نگردانند و هر كس بعد از آن كفر ورزد، قطعاً آنان فاسقند».

قرآن کريم صريحاً، پيامبر را مبيّن و مفسّر قرآن معرفي كرده است:

وَأَنزَلْنَا إِلَيْكَ الذِّكْرَ لِتُبَيِّنَ لِلنَّاسِ مَا نُزِّلَ إِلَيْهِمْ وَلَعَلَّهُمْ يَتَفَكَّرُونَ (نحل/ 44)

«قرآن را بر تو نازل كرديم، تا آنچه را بر مردم نازل شده است، براي آنان بيان كني».

نکته لطيف اين که خداوند از کلمه تبيين استفاده کرده است که به معناي توضيح و تفسير است، نه از الفاظي مانند قرائت و تلاوت که به معناي خواندن است، بنابراين به جاست در كنار قرآن، به پيامبر اكرم و رواياتي كه به صراحت در مورد حضرت مهدي پرداخته‌اند، مراجعه نماييم

و نكته آخر اين‌كه قرآن كريم، در جايگاه قانون اساسي اسلام، در بسياري از موارد، كليات مسائل اسلامي را مطرح كرده است و بيان بسياري از حقايق را به پيامبر و جانشينان او واگذار كرده است و صريحاً، پيامبر را مبيّن و مفسّر قرآن معرفي كرده است:

وَأَنزَلْنَا إِلَيْكَ الذِّكْرَ لِتُبَيِّنَ لِلنَّاسِ مَا نُزِّلَ إِلَيْهِمْ وَلَعَلَّهُمْ يَتَفَكَّرُونَ (نحل/ 44)

«قرآن را بر تو نازل كرديم، تا آنچه را بر مردم نازل شده است، براي آنان بيان كني».

نکته لطيف اين که خداوند از کلمه تبيين استفاده کرده است که به معناي توضيح و تفسير است، نه از الفاظي مانند قرائت و تلاوت که به معناي خواندن است، بنابراين به جاست در كنار قرآن، به پيامبر اكرم و رواياتي كه به صراحت در مورد حضرت مهدي پرداخته‌اند، مراجعه نماييم.


باشگاه کاربران تبيان - ارسالي از mahdiazizi001

مطالب مرتبط مجموعه :
آخرین مطالب سایت