نیم نگاهی به زندگی شکافنده علوم
نیم نگاهی به زندگی شکافنده علوم
امام باقر دو امتیاز در میان ائمه علیهم السلام دارد. اول جد پدری ایشان امام حسین علیه السلام و جد مادری آن حضرت امام حسن علیه السلام است . از این جهت در حق ایشان گفته شده: «علوی من علویین و فاطمی من فاطمیین و هاشمی من هاشمیین.» از نظر نسبت امتیاز فوق العاده ای را دارا است. خصوصاً این كه مادر ایشان فاطمه دختر امام حسن علیه السلام زنی بسیار عالمه و مقدسه بود. از امام صادق نقل شده كه فرمود: «جدّه ام صدیقه ای بود كه در میان اولاد امام حسن، مثلش دیده نشده است.» و نیز خرق عادتی از ایشان نقل میكند و میفرماید: «مادرم پای دیواری نشسته بود كه دیوار فرو ریخت. مادرم گفت: ساقط نشو به حق مصطفی كه خداوند اذن نداده است كه ساقط شوی. دیوار باقی ماند تا جدّه ام از پای آن گذشت.
امتیاز دیگر آن كه وی پایه گذار انقلاب فرهنگی شیعه محسوب میشود. گرچه انتشار معارف شیعه به دست امام صادق علیه السلام صورت گرفت ولی به دست امام باقر پایه گذاری شد.
«امام باقر ملقب به این لقب است چون شكافنده علم است. پایه علوم اسلامی را شناخت و فروع آن را درك فرمود و آن را توسعه داد» و ریشه تبقّر به معنی توسعه است.
عامه و خاصه نقل می كنند كه رسول اكرم به جابر بن عبدالله انصاری فرموده است:
"یا جابر یوشك ان تبقی حتّی تلقی ولداً من الحسین یقال له محمد یبقر علم النبیین بقراً، فاذا لقیته فاقرأه منی السلام"؛
ای جابر، تو زنده می مانیتامردی از اولاد حسین را كه نامش محمد است ملاقات میكنی كه او علم انبیا را میشكافد. هنگامی كه او را دیدی سلامم را به او برسان.»
و جابر وقتی سلام پیامبر را به امام باقر رسانید حضرت فرمودند: «وصیت كن كه در این چند روزه می میری. جابر گریست و گفت:"از كجا می گویی؟" حضرت فرمودند:"ای جابر به خدا قسم پروردگار عالم علم گذشته و آینده را تا روز قیامت به من عنایت فرموده است.»
آنحضرت را باقر نامیده اند چون انتشار دین و معارف اسلامی را او شالوده ریزی كرده است. مفید در ارشاد گوید: «افرادی از اصحاب رسول اللهصلی الله علیه و آله كه مانده بودند نظیر جابربن عبدالله انصاری و بزرگان از تابعین رؤساء مسلمین از فقها و غیر فقها نظیر جابر جعفی، كیسان سختیانی، امین مبارك، زهری، اوزاعی، ابی حنیفه، مالك، شافعی و زیاد بن منذر، از امام باقر روایت نقل می كنند. همچنین مصنفینی نظیر طبری، بلاذری، سلامی، خطیب، ابی داود، اسكافی، مروزی، الاصفهانی، بسیط و نقاش و غیرهم از امام باقر علیه السلام روایت نقل می كنند. این افراد از علمای عامه هستند كه بعضی از آنان به فیض محضر امام باقر رسیده اند. و بسیاری از علمای اهل تسنن اقرار دارند كه حضرت، بزرگترین عالم زمان خویش بوده است. حتی حكم بن عتیبه یكی از علمای بسیار بزرگ عامه در تفسیر این آیه شریفه:"ان ذلك للمتوسّمین" گفته است."والله محمد بن علی منهم"؛ به خدا قسم محمد باقر از متوسّمین است. عبدالله بن عطا كه او نیز از علمای عامه است می گوید: ما رایت العلماء عند احدٍ اصغر علما منهم عند ابی جعفر لقد رایت الحكم بن عتیبة عنده كانه متعلم؛ندیدم دانشمندان را كه نزد كسی چنین خویش را كوچك پندارند كه نزد امام باقر كوچك بودند؛ حكم بن عتیبه نزد امام باقر فقط یك شاگرد بود."
امام باقر دو امتیاز عالی علاوه بر امتیازهایی كه برای ائمه علیهم السلام وجود دارد، در میان ائمه دین دارند و از زبان ایشان به بعضی از آن امتیازها اشاره شده است.
مناقب ابن شهر آشوب از امام باقر نقل می كند كه حضرت فرموده اند:
"نحن جنب الله و نحن حبل الله و نحن رحمة الله علی خلقه و بنا یفتح الله و بنا یختم الله، نحن ائمة الهدی و مصابیح الدجی و نحن العلم المرفوع لاهل الدنیا و نحن السابقون و نحن الآخرون، من تمسك بنا لحق و من تخلف عنا غرق. نحن قادة المحجلین و نحن حرم الله و نحن الطریق والصراط المستقیم الی الله عزوجل و نحن من نعم الله علی خلقه و نحن المنهاج و نحن معدن النبوة و نحن موضع الرسالة و نحن اصول الدین و الینا یختلف الملائكة و نحن السراج لمن استضاء بنا و نحن السبیل لمن اقتدی بنا و نحن الهداة الی الجنة و نحن عروة الاسلام و نحن الجسور و نحن القناطر من مضی علینا اسبق و من تخلف عنا محق و نحن السنام الاعظم و بنا یصرف الله عنكم العذاب من ابصر بنا و عرفنا و عرف حقنا و اخذ بامرنا فهومنا."
این خطبه شریفه اشاره به آیات قرآن و روایات قطعی از پبامبر اكرم است.
«ما جنب خداوند متعالیم، جنب به معنی پهلو است و عرب چنانچه از وجه كه به معنی صورت است اراده ذات میكند و از ید كه به معنی دست است اراده قدرت می كند، از جنب، اراده قرب می كند. و چون اهل بیت علیهمالسلام منتهای قرب الهی را دارند به آنها جنب الله گفته می شود. این جمله امام باقر اشاره است به آیه ای كه در سوره زمر است:
ان تقول نفس یا حسرتی علی ما فرطت فی جنب الله(1)؛توبه كنید قبل از این كه بگویید ای وای به من و تفریط گری من درباره خدا.» بنابراین تفسیر، معنی چنین میشود كه میگوید: ای وای به من كه سرو كاری با اهل بیت نداشتم. ماییم حبل الله. جمله اشاره است به آیه شریفه واعتصموا بحبل الله جمیعاً ولا تفرقوا(2)؛ «چنگ بزنید به ریسمان محكم خدا و متفرق نشوید». ماییم از جمله رحمت واسعه پروردگار كه بر بنده ها دارد. جمله اشاره است به آیه شریفه «و رحمتی وسعت كل شیء(3)»؛ رحمت من هر چیزی را فرا گرفته است. و در روایات آمده است كه رحمت واسعه خدا حقیقت اهل بیت علیهم السلام است. ماییم كه خلقت عالم از ابتدا تا انتها به دلیل ما است و خداوند به دلیل ما عالم را خلق نمود. این جمله كه در زیارات نیز دیده می شود اشاره به آیه شهادت است: و كذلك جعلناكم امة وسطا لتكونوا شهداء علی الناس و یكون الرسول علیكم شهیدا(4)؛ « و همانا ما شما ـ اهل بیت ـ را مستكمل آفریده ایم تا شاهد مردم باشید و رسول اكرم نیز شاهد بر شما». و در روایات فراوان است كه این شهادت واسطه فیض است. ما امامانی هستیم رهنما و چراغهای درخشان و علم افراشته شده برای مردم. ماییم سابقون و آخرون. یعنی اول ماییم و آخر ماییم ـ باز اشاره به واسطه فیض است ـ هر كه به ما پناه برد، رستگار می شود و هر كه از ما تخلف كند، غرق خواهد شد. جمله اشاره است به حدیث نبوی كه بهطور متواتر از پیامبر اكرم روایت شده است. پیامبر علیه السلام فرموده است: مثل اهل بیت، كشتی نوح است هر كه به آنان تمسك جوید رستگار و هر كه از آنان تخلف كند غرق خواهد شد. ما راهنمای افراد هستیم در روز قیامت كه رستگارند. ماییم حرم الله كه احترام ما در میان مردم محفوظ است. جمله ما راه مستقیم هستیم، اشاره به آیه اهدنا الصراط المستقیم دارد. از جمله نعمتهای خدا بر بندگان هستیم. اشاره است به آیه شریفه: و ضرب الله مثلاً قریة كانت آمنة مطمئنة یأتیها رزقها رغدا من كل مكان فكفرت بانعم الله فاذاقها الله لباس الجوع والخوف بما كانوا یصنعون(5)؛ «پروردگار عالم مثل زد به قریه ای كه عقیده و امنیت داشتند و نعمت مثل باران برای آنها می بارید، آنان به نعمت خدا كفر ورزیدند پس پروردگار عالم لباس قحطی و ناامنی را بر آنان پوشانید در قبال آنچه كه انجام می دادند.» راه حق و حقیقت هستیم و معدن نبوت. آنچه پیامبر داشته ما داریم. و رسالت در خانه ما فرو آمده است: الله اعلم حیث یجعل رسالته.(6) ما پایه های اسلام هستیم و ملائكه به خانه ما رفت و آمد دارند. ما چراغ راه هر كه بخواهد هستیم كهازنور ما بهره ببرند. ماییم عروة الوثقای اسلام. اشاره به آیه شریفه است: و یؤمن بالله فقد استمسك بالعروة الوثقی لاانفصام لها(7)؛ «هر كه ایمان به خدا آورد به دستاویز محكمی دست زده كه ناگسستنی است.» ما هستیم پای هر كه بخواهد به حق رسد، از ضلالت نجات یابد و به بهشت رود؛ باید ما را طی كند و از ما راهنمایی گیرد. هر كه از ما عبور كرد سبقت برد و هر كه تخلف كرد نابود شد. بزرگترین حافظ اسلام هستیم. ماییم كه به دلیل وجود ما عذاب دنیوی و اخروی از بندگان برطرف می شود. هر كه ما را شناخت و حق ما را شناخت، و دستورات ما را اجرا كرد، از ما استورستگار خواهد شد.
مورخین درباره سؤال و جواب آن راهب نصرانی با امام باقرعلیه السلاممطالبی نوشته اند كه ما خلاصه ای از آن را می آوریم:
هشام بن حكم، حضرت باقر را به شام احضار نمود. آن بزرگوار همراه با امام صادق علیه السلام به طرف شام حركت كردند. در بین راه راهبی را دیدند كه ارادتمندان به دور او حلقه زده بودند تا راهب آنان را نصیحت كند. حضرت باقر علیه السلام وارد جمع آنان شد. ابهّت و تجلی نور امام باقر علیه السلام، راهب را تحت تأثیر قرار داد. آنگاه از حال آن بزرگوار استفسار كرد و مسایلی پرسید. مسایل او گرچه از نظر ما عوامانه است و با مقام قدس علمی حضرت باقرعلیه السلاممناسبتی ندارد، ولی در آن دوره جهل، مسایلی بود بزرگ كه توانست راهب و اطرافیانش را مسلمان كند.
1 ـ ساعتی كه نه از روز است و نه از شب؟
امامفرمودند ساعتهای بین الطلوعین می باشد كه از ساعتهای بهشت است. در آن ساعتها میتوان آخرت را آباد كرد و سعادت دو جهان را به دست آورد.
2 ـ می گویند اهل بهشت فضولات ندارند، نشانه آن در این دنیا چیست؟
حضرت فرمودند: نشانه آن بچه ای است كه در شكم مادر است.
3 ـ می گویند نعمتهای بهشت پایان ناپذیر است، نشانه آن در دنیا چیست؟
حضرت فرمودند: نشانه آن علم است كه هر چه از آن بهره گیرند نقصان ندارد.
4 ـ آن دو برادر كه با هم متولد شدند و با هم مردند، اما عمر یكی از آنان پنجاه سال و عمر دیگری صد و پنجاه سال چه كسانی بوده اند.
حضرت جواب دادند: آن دو برادر عُزیر و عزیز بودهاند كه قرآن از آنها خبر می دهد كه عزیز چون در زنده شدن مردهها در روز قیامت تردید كرد، پروردگار عالم جان او را صد سال گرفت سپس زنده كرد. آن راهب پس از شنیدن جوابهای حكیمانه با اطرافیانش مسلمان شد. شأن ائمه طاهرین در تاریخ ناشناخته مانده است، گرچه ابن حجر متعصب در حق او گفته است:
هو باقر العلم و جامعه و شاهد علمه و رافعه صفی قلبه و زكا علمه و عمله و طهرت نفسه و شرف خلقه و عمرت اوقاته بطاعة الله و له من الرسوخ من مقامات العارفین مایكل عنه السنة الواصفین و له كلمات كثیرة فی السلوك و المعارف لاتجملها من العجالة؛او جامع علوم و شكافنده علم و توسعه دهنده علم بود. او نمایانگر علم بود و علم را رفعت داد. قلب او مهذب و علم و عمل او پاك بود. او طاهر و مطهر بود، خلق او عالی بود و عمر او در اطاعت خداوند صرف شد. تبحّری در عرفان داشت كه زبان گویای آن نیست. سخنان او در عرفان و سیر و سلوك به حدّی است كه نمیتواند در این گفتار ضبط شود.»
صاحب جنات الخلود كه شیعه است میگوید: «اكثر اوقات او صرف اطاعت خدا می شد. از خوف خدا می گریست. بسیار متواضع بود؛ تمام بر سر مزارع می رفت و كار می كرد و آنچه به دست می آورد در راه خدا صرف می نمود. سخی ترین مردم بود و تمام علما نزدش می آمدند؛ علمشان قطره ای بود در مقابل دریا، و نظیر امیرالمؤمنین علیه السلام چشمه های حكمت از اطرافش می جوشید و در مقابل جلالتش هر جلیلی كوچك بود.»
ذکر معجزه ای از حضرت
در خاتمه، معجزه ای از معجزات آن حضرت را یادآور می شویم. كلینی رحمة الله در كافی از ابی بصیر نقل میكند كه نزد امام باقر علیه السلام رفتم و گفتم: شما وارث رسول اكرم هستید؟ فرمود: آری. گفتم: رسول الله وارث انبیاست و آنچه آنان می دانند او می داند؟ فرمود: آری، چنین است. گفتم: بنابراین شما قدرت دارید كه مرده را زنده كنید و كور مادرزاد و مرض برص را شفا دهید، چنانکه قرآن درباره عیسی علیه السلام فرموده؟ فرمود: به اذن پروردگار قدرت داریم. سپس فرمود جلو بیا! چون جلو رفتم دست مبارك خود را به چشمهای من زد و من بینا شدم. سپس به من فرمودند: ای ابی بصیر، آیا می خواهی در روز قیامت بینا باشیومثل مردم، حساب، كتاب و مشقتهای آخرت را دارا باشی، یا كور باشی ولی در آخرت بدون محاسبه به بهشت روی؟ ابی بصیر میگوید كوری را انتخاب كردم.
پی نوشت ها:
1- زمر، قسمتی از آیه 56.
2- آل عمران، قسمتی از آیه 103.
3- اعراف، قسمتی از آیه 156.
4- بقره، قسمتی از آیه 143.
5- اعراف، قسمتی از آیه 156.
6- انعام، قسمتی از آیه 124.
7- بقره ، قسمتی از آیه 256.
لینک ها:
یادی از امام ابوجعفر محمدباقر (علیه السلام )شکافنده دانش و جامع علوم