در قلب، دو محبت نمی گنجد
در قلب، دو محبت نمیگنجد
و لعن الله امة قتلتکم و لعن الله الممهدین لهم بالتمكین من قتالكم. برئت الى الله و الیكم منهم و من اتباعهم و اشیاعهم و اولیائهم؛ خدا لعنت كند گروهى را كه شما را کشتند و گروهی را که تهیه اسباب و امور قاتلین شما را کردند، تا بدان اسباب توانایی پیکار با شما را یافتند. به سوی خدا و شما(اهل بیت) از ایشان و پیروان و همراهان و دوستان ایشان، بیزاری میجویم.
در ادامه شرح زیارت عاشورا، به شرح دو واژه مهم برائت و دوستی میپردازیم.
"ممهدین" از مهاد به معنای بستر و فراش است یا به معنای آماده نمودن و تسهیل امر است و در اینجا تهیه کنندگان و آماده کنندگان اسباب کشتار میباشد.
"تمکین" به معنای متمکن ساختن و نیرومند و تنومند و مستقر شدن است .
"قتال"، به معنای کشتار کردن و پیکار نمودن میباشد.
"برئت" از براءَت؛ به معنای بیزاری جستن است.
"اشیاع"؛ جمع شیع و شیع، جمع شیعه به معنای انصار و پیروان آمده است.
"اتباع"، به معنای پیروان است.
"اولیاء" جمع ولی، به معنای نزدیکی و دوستی است.
پس این چند كلمه را اینگونه باید معنى نمود، كه خدا لعنت كند آن جماعت و گروهى را كه توطئه و تسهیل امر نمودند براى دست یافتن و اعمال قدرت به جهت جنگ و كشتن شما خانواده. و آنان كسانى بودند كه در سقیفه جمع شدند و خلافت را غصب نمودند، چرا که اگر آنان به این راه نمیرفتند ظلم به آل محمد ( علیهم السلام) نمىشد و واقعه ی كربلایى به وجود نمیآمد و لذا درباره حضرت سیدالشهداء (علیهالسلام) گفتهاند: المقتول فى یوم الجمعة و الاثنین؛ حال آن که عاشورا روز جمعه و سقیفه در روز دوشنبه بود.
بیزارى میجویم به سوى خدا و شما آل محمد از غاصبین حق شما و ظالمین نسبت به شما و همچنین بیزارى میجویم از هر كسى كه دوست آنان باشد و مرام و مسلك آنان را متابعت و پیروى كرده باشد پس مطابق این جمله از زیارت، دوست آل محمد باید، هم با دشمنان آنها بد باشد و هم با كسانی كه دوست دشمنان آل محمداند و از آنان پیروى
میكنند.
اولین ثمرى كه از ایمان پیدا میشود دو چیز است: یكى برائت و بیزارى از دشمنان خدا و اولیاء دشمنان او و دیگر محبت به دوستان خدا و اولیای دوستان او.
مقصود از "امت" در اینجا یزید و لشگریان او که به جنگ امام حسین(علیهالسلام) و یارانش آمدند، می باشد و یا تمام قاتلین ائمه اطهار(علیهمالسلام) در طول تاریخ امامت شان منظور است که در صورت اول، خطاب "کم" اشاره به امام حسین و یارانش و در صورت دوم اشاره به تمام ائمه(علیهمالسلام) است.
منظور از مهدین، آماده کنندگان اسباب کشتار، همان موسسین اولین ظلم و ستم هستند؛ زیرا آنها از اول، بنای مخالفت با خاندان نبوت را پایه ریزی و تهیه اسباب ظلم نمودند، که اگر آنها چنین نمی کردند اینان راه به این ظلم نمی یافتند و به خود اجازه چنین جسارت هایی نمی دادند که هر یک از امامان را به وجهی به انزوا کشیده و در نهایت به قتل برسانند، پس مسببین اصلی کشتار کربلا و قتل همه ی ائمه آنهایی هستند که مسیر تاریخ را عوض کردند.
برائت جستن از دشمنان
پس از آن که جنایات و دشمنی های مخالفین خاندان پیغمبر را بیان نمودیم و به آنها لعن و نفرین فرستادیم، نوبت به بیزاری جستن و اعلام نفرت و دشمنی با آنان و پیروان شان رسیده است؛ اگرچه خود لعن، علامت بیزاری و تنفر از آنهاست؛ ولیکن در این فراز شیوه ی خاصی به کار گرفته شده است؛ زیرا در لعن و نفرین، دعا و خواستن نهفته است، ولی در کلمه "برائت" ایجاد و تحقق این دوری و نفرت وجود دارد، گویی آنچه لعن به صورت دعا فرستادیم، مستجاب شده و صریحا لعن و دوری را در خارج عملی مینماییم.
اقسام دوست و دشمن
انسان منحصرا سه قسم دوست دارد و سه قسم دشمن اما دوستان او:
1- دوست خود او .
2- دوست دوست او و هر چه بالا رود .
3- دشمن دشمن تو و هر چه بالا رود .
پس دشمن دشمن انسان هم تا مرتبهاى دوست انسان میشود و اما دشمنان انسان
دشمن خود انسان . دشمن دوست انسان . دوست دشمن انسان
البته قابل انكار نیست كه طبقات دوستى و دشمنى كه ذكر شد با هم تفاوت دارد ولى در اصل دوستى و دشمنى فرقى ندارد. مثلا كسى كه شما را دوست دارد با آن كه دوست دوست شماست قرق دارد ولى در اصل دوستى فرقى ندارد و همچنین است در طبقات دشمنى .
بنابراین اگر كسى واقعا شما را دوست داشته باشد باید آنچه را كه به شما بستگى دارد، دوست داشته باشد و لذا چون مردم امام خود را دوست دارند؛ وقتی به زیارت آن امام روند در و دیوار و ضریح آن امام را میبوسند و احترام فوقالعادهاى نسبت به آنها میگذارند. این در و تخته و فولاد و نقره تا قبل از آن كه به حرم امام وصل شود براى ما ارزشى نداشت و به آن اعتنایى نمیكردیم ولى چون نزدیك قبر امام شد و انتساب به آن حضرت پیدا كرد ما آن را دوست میداریم .
پس چگونه میشود كسى ادعاى دوستى به امام را بكند ولى دوست آن امام را دشمن بدارد و یا دشمنان آن حضرت را دوست خود گرداند.
در قلب دو محبت نمىگنجد
خداى متعالى میفرماید: ما جعل الله لرجل من قلبین فى جوفه یعنى خدا براى کسی در وجود او دو قلب قرار نداده است. تمامى افراد بشر یك قلب بیشتر ندارند و آن قلب مانند ظرفى میباشد و بلكه واقعا ظرفست چنانچه از فرمایشات امیرالمؤمنین علی(علیهالسلام) است: ان هذه القلوب اوعیة . اگر آن ظرف را پر از نور ایمان قرار دادى، مسلما پر از ظلمت شرك و كفر نخواهد شد. اگر ظرف قلبت مملو از محبت خدا و اولیای او گردید بدون شك محبت دشمن خدا و اولیایش در آن قلب، جاى نخواهد داشت. اگر در قلبى محبت على باشد در آن قلب محبت دشمن على محال است جاى گیرد.
امیرالمؤمنین علی(علیه السلام) میفرماید: دوستى ما و دوستى دشمن ما ابدا در یك قلب جمع نمیشود. بعد فرمود خدا میفرماید: "ما جعل الله لرجل من قلبین فى جوفه"؛ خدا براى کسی در جوف او دو قلب قرار نداده كه با یك قلب قومی را دوست بدارد و با قلب دیگر دشمنان آن قوم را دوست بدارد.
شایان ذکر است که که ایمان که شرط صحیح بودن همه ی اعمال و میزان هر نوع کمالی است، مرکب از دو جزء است؛ برائت از دشمنان خدا و ولایت و محبت خدا و دوستان او.
با استفاده از شرح زیارت عاشورا، علی اصغر عزیزی تهرانی / شرح زیارت عاشورای آیة الله میرخانی.
گروه دین و اندیشه تبیان
مهری هدهدی