بی بی سی هر اندازه که راوی برای دروغ گویی و وارونه نمایی داشته باشد، اندازه مردم ایران، راوی برای خاطره گویی ندارد. چرا که در هر کوچه‌ای از کوچه‌های شهر ما، لااقل نام و یاد شهیدی زنده است و هر خانواده‌ای، لااقل شهیدی را در میان اطرافیان و بستگان خود دارد.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

جنگ به روایت آوینی یا BBC ؟!

بی‌بی‌سی از علاقه مردم و مخصوصاً جوانان ایرانی به شهدا و خاطرات جنگ تحمیلی اطلاع دارد و حضور هر ساله مردم را در مناطق جنگی و کاروان‌های راهیان نور می‌بیند، پس چه بهتر که این علاقه را با شک و شبهه و دروغ، نشانه بگیرد.

اولین نتیجه روایتگری بی‌بی‌سی، تقدس زدایی از دفاع مقدس هست، چرا که براساس روایت آنها، اصلاً دفاع مقدسی در کار نبود، جنگی بود مشابه جنگ‌های دیگر! ضمن اینکه هنوز متجاوز بودن عراق ثابت نشده، شاید ایران شروع کننده آن باشد! و یا اصلاً این جنگ یک دعوایی شخصی بین رهبران این دو کشور باشد! و کم‌کم نوبت به شمارش جنایت طرفین می‌شود! در روایت بی ‌طرفانه بی بی سی، می‌فهمیم همانطوری که عراق به ایران ظلم کرد و بر سر مردم ایران بمب و موشک ریخت و اسرای ایرانی را شکنجه کرد، ایران هم در مقابل همین بلاها را بر سر مردم عراق آورد! همه چیز برابر و در شرایط برابر. کسی به دیگری بدهکار نیست.

شهید آوینی : در

بعد برای اینکه تکلیف شهید و شهادت و فرهنگ شهادت را هم مشخص کند، به سراغ کارشناسی می‌رود که کشف بزرگی دارد:«آثاری که درباره بسیجی‌ها منتشر شده بیشتر تلاش دارند شهادت دوستی جوانان در جبهه های جنگ را با تکیه بر حضور فرهنگ شهادت در تشیع ایرانی، سنت امام سوم شیعیان، بنیادگرایی و تعصب مذهبی و پدیده های مشابه توضیح دهد!»

جناب کارشناس، خیلی بی‌طرفانه نتایج پژوهش خود را از وصیت‌ نامه شهدا بازگو ‌می‌کند: اکثر شهدای ایرانی به خاطر حس وطن‌ پرستی شهید شدند! خیلی‌ها به خاطر حس کنجکاوی به جبهه ‌رفتند. عده‌ای هم برای فرار از مدرسه، بعضی‌ها هم از سر بیکاری و برای تنوع در زندگی، بعضی‌ها هم به خاطر جوگیری، بعضی‌ها هم برای رسیدن به پست و مقام و دانشگاه و شغل و پول و … البته این وسط یک چند نفری هم با آگاهی و شناخت کامل و در راه خدا و اسلام و قرآن و امام به جبهه رفته بودند که لابد اکثریت نبودند!

با خواندن این پژوهش آقای محقق بی‌بی‌سی، تازه متوجه می‌شویم که گویا نسخه‌های دیگری از وصیت‌ نامه شهدا وجود داشته‌اند که ما از آن بی‌ خبر بودیم. وصیت‌ نامه‌هایی که در آنها اثری از یاد و نام امام خمینی، اطاعت از ولایت فقیه، حس شهادت طلبی، یاد امام حسین علیه السلام، سربازی امام زمان عجل الله فرجه و … دیده نمی‌شود!

بعد به سراغ سربازان و ژنرال‌های عراقی می‌رود و روایت آنها را از جنگ تحمیلی منعکس می‌کند تا به ما بگوید جنگ فقط آن چیزی نیست که جمهوری اسلامی می‌گوید. این روایت مثل این می‌ماند که دوربین را برداریم و به میان سربازان معاویه و یزید برویم و روایت آنها را درباره جنگ صفین و حادثه عاشورا بدانیم، تا اصل بی‌ طرفی مستند سازی رعایت شود!

البته به خاطر اینکه ایرانی‌ها ناراحت نشوند، یادی هم از «قربانیان جنگ» و «همسران شهدای سبز» می‌کند و به یادمان می‌آورد که «بسیجی واقعی، همت بود و باکری!» خلاصه اینکه همه این موارد تکه‌هایی هستند که در کنار هم قرار می‌گیرند تا در نهایت چند پیام را به ذهن مخاطب ایرانی بمباران کند. اول اینکه دفاع مقدسی در کار نبود، دوم اینکه جمهوری اسلامی از مسأله جنگ و شهدا سوءاستفاده می‌کند، سوم اینکه اصلاً خود «شهید» هم به آن معنایی نیست که جمهوری اسلامی می‌گوید و چهارم اینکه خانواده همین شهدا هم از نظام و انقلاب بریده‌اند.

کمترین نتیجه چنین روایت‌هایی، قداست زدایی از مفاهیمی چون شهید و شهادت و فرهنگ شهادت و جهاد و ایثار و دفاع مقدس و اطاعت از رهبری و ولایت فقیه و در نهایت تغییر نگاه مخاطب ایرانی است. اما خوشبختانه تیر آنها این بار هم مثل همیشه به سنگ می‌خورد. چرا که بی بی سی فارسی علی ‌رغم اینکه در مستند سازی و دروغگویی مهارت خاصی دارد، یک چیز را کم دارد. آن هم خاطره‌ی میلیون‌ها ایرانی است که با گوشت و پوست و جان و دل و چشم و گوش و خون خود، جنگ تحمیلی را دیده و حس کرده‌اند.

بی بی سی هر اندازه که راوی برای دروغ گویی و وارونه نمایی داشته باشد، اندازه مردم ایران، راوی برای خاطره گویی ندارد. چرا که در هر کوچه‌ای از کوچه‌های شهر ما، لااقل نام و یاد شهیدی زنده است و هر خانواده‌ای، لااقل شهیدی را در میان اطرافیان و بستگان خود دارد.

بی بی سی هر اندازه که راوی برای دروغ گویی و وارونه نمایی داشته باشد، اندازه مردم ایران، راوی برای خاطره گویی ندارد. چرا که در هر کوچه‌ای از کوچه‌های شهر ما، لااقل نام و یاد شهیدی زنده است و هر خانواده‌ای، لااقل شهیدی را در میان اطرافیان و بستگان خود دارد.

بی‌بی‌سی گمان می‌کند که فرهنگ شهادت، جزء تبلیغات جمهوری اسلامی است که به ذهن مردم القا شده باشد. نمی‌داند که پدران و مادران شهدا، فرزندان خود را به یاد امام حسین و تشنگان عاشورا به قربانگاه می‌فرستاده‌اند. بی‌بی‌سی گمان می‌کند که می‌تواند در حقانیت ما در دفاع مقدس شک و شبهه‌ای به وجود آورد، اما نمی‌داند که مردم ایران به فرموده امام، جنگ ایران و عراق را جنگ حق و باطل می‌دانند. بی‌بی‌سی گمان می‌کند که می‌تواند با یک فیلم مستند، خدشه‌ای در دفاع مقدس ما ایجاد کند، اما نمی‌داند که مردم ما «روایت فتح» سید مرتضی آوینی را می‌بینند و باور می‌کنند. روایت فتحی که در آن بسیجیان و شهدا به سربازان عاشورایی امام حسین و یاران و اصحاب امام زمان و فرزندان سلمان فارسی تشبیه می‌شوند.

بدون شک، روایت فتح سید مرتضی آوینی، بهترین پاسخ به روایت بی‌بی‌سی از دفاع مقدس هست. البته امروز رسانه‌ها و مخصوصاً یاران و همراهان سید مرتضی آوینی باید دوباره به صحنه بیایند و روایت فتحی از جنس سید مرتضی آوینی بسازند.

خوشبختانه سید مرتضی آوینی در مجموعه روایت فتح، صحنه‌هایی را ضبط کرده و به ما رسانده که بهترین پاسخ به دروغ‌های امروز بی‌بی‌سی فارسی هست.

فرق روایت آوینی با روایت بی‌بی‌سی، در شیوه مستند سازی نیست، بلکه در جهان بینی، فرهنگ و اعتقاداتی است که سید مرتضی آوینی، در «روایت فتح» از آن استفاده کرده و بی‌بی‌سی بویی از آن نبرده است.

 

مطالب مرتبط :

بی بی سی در عملیات فتح دزفول!؟

این عکس مشکوک است

 

منبع : جهان نیوز

تنظیم : فرهنگ پایداری تبیان