افزایش مشارکت والدین و تقویت مثبت
والدین باید رابطۀ عاطفی نزدیکی با فرزندانشان داشته و بیشترین تقویت مثبت را اعمال نمایند. آنها همچنین باید با صرف وقت و ایجاد حس پیوند تعامل خود را با فرزندانشان افزایش دهند.
والدینی که چنین عمل می کنند مسلّماً فرزندان سازگارتر و متعادل تری خواهند داشت.
تعامل و تقویت مثبت چیست؟
کترشناسان کودک و خانواده همگی بر این باورند که تعامل، یعنی گذراندن وقت و ایجاد یک رابطه عاطفی قوی بین پدر، مادر و فرزند، اهمیت بسیاری در رشد روانی کودک دارد. اما اغلب والدین، تعامل مناسبی نداشته و از لحاظ عاطفی با فرزندانشان بسیار فاصله دارند. این مورد بخصوص در مورد والدینی صادق است که دارای فرزندان مبتلا به مشکلات رفتاری هستند و گذراندن وقت با آنها چندان لذت بخش نمی باشد. اما باید بدانیم که عدم تعامل والدین و فاصله عاطفی بین پدر و مادر و فرزند باعث بروز مشکلات در کودک و خانواده و تشدید روزافزون آن می گردد.
تقویت مثبت به معنای توجه و تشویق رفتارهای درست کودکان می باشد. در برخی از تحقیقات انجام گرفته بر روی کودکان مبتلا به مشکل رفتاری و کودکان طبیعی مشخص شده است که در خانوادۀ کودکان مبتلا به مشکلا رفتاری آنقدر که به رفتارهای منفی دقت و توجه می شود به رفتارهای خنثی یا مثبت کودکان اعتنایی نمی شود. معذلک در خانواده کودکان طبیعی این قضیه برعکس است. در حقیقت تقویت مثبت یک رفتار خوب رابطه مستقیم با داشتن یک کودک سالم دارد. دانستن اینکه کدام یک از این دو مسئله سبب دیگری است دشوار می باشد (یعنی مشخص نیست که تقویت مثبت والدین سبب انجام کارهای درست می شود یا رفتار درست کودک باعث تقویت والدین می گردد؟) اما به هر حال ارتباط مستقیم آنها غیر قابل انکار است. بسیاری از درمانگران بر ایجاد یک رابطه پدر / مادر – فرزندی خوب تأکید دارند و بخشی از برنامه های درمانی خود را به آموزش تقویت مثبت به والدین اختصاص داده اند.
برنامه ریزی فعالیت های مثبت
برای بهبود تعامل و ارتباط مثبت پدر / مادر – فرزندی می توان برنامه ریزی نمود. در این برنامه ریزی، والدین وقت مشخصی را به انجام فعالیت هایی که مورد علاقۀ فرزند است می گذرانند و در عین حال برای بهبود ارتباط تلاش می کنند. هدف ازاین کار افزودن فعالیت های تعاملی در طول هفته و تغییر رفتار والدین به منظور ایجاد ارتباط بهتر با فرزند می باشد. برای رسیدن به این مقصود می بایست چهار مرحله را طی کرد. بهترین روش آن است که با کودکتان بنشینید و با مشورت یکدیگر برنامه را تنظیم کنید.
مرحله 1- فهرست فعالیت ها را تهیه کنید.
تمام کارهایی را که دوست دارید به همراه فرزندتان انجام بدهید و فکر می کنید ظرف 30 دقیقه یا کمتر پایان می پذیرد در یک فهرست قرار بدهید. اجازه دهید فرزندتان این کارها را انتخاب کند.
چند نمونه از این کارهای مفید به قرار زیرند:
§ قدم زدن در خارج از خانه
§ دوچرخه سواری
§ کارت / عروسک بازی
§ دسترشته بازی کردن
§
بسکتبال دو نفره
§ حرف زدن
§ ماشین سواری کردن
§ توپ بازی کردن
§ کارهای مبتکرانه انجام دادن
§ ساختن چیزهای مختلف
§ غذا یا شیرینی پختن
مرحلۀ 2- با کودک «قرار» بگذارید.
به همراه کودک خویش برای یک یا چند مورد از فعالیت های فوق که تمایل دارید در طول هفته انجام دهید ساعت، تاریخ و روز دقیق را (به مدت 30 دقیقه یا بیشتر) مشخص نمایید. باید حتماً ازموافقت فرزندتان در مورد این زمانبندی اطمینان داشته باشید و در تقویم خود آن را علامت بزنید. اگر اتفاقی افتاد که باعث به هم خوردن این برنامه شد حتماً دوباره برنامه ریزی کنید.
مرحلۀ 3- رفتار انضباطی خود را در جریان فعالیت ها تغییر بدهید.
در طول این فعالیتها به فرزندتان اجازه بدهید که کار را هدایت بکند و خودتان نیز سعی کنید رفتار مسئولانه داشته باشید. در حال که فرزندتان بازی را هدایت می کند شما هم توصیف کردن و تشویق کلامی و لمسی را فراموش نکنید.
در زیر چند نمونه از این رفتارها را بیان می کنیم؛
1. تشویق؛ به صورت کلامی، فرزندتان را در طول بازی تشویق کنید. «خوب است»، «کار جالبی کردی»، «آفرین پسر خوب»، «آفرین دختر خوب»، «عالی است!»
2. توصیف؛ در طول بازی برای فرزندتان توضیح بدهید که دارد چه کار می کند؛ چه احساسی ممکن است داشته باشد، کجاست و چه تجربه ای به دست می آورد.« داری به اسباب بازیها نگاه می کنی»، «توپ را گرفتی»، «خیلی خوشحالی»، «داری قایم می شوی»، «انگار دیوانه شدی»، «انگار داری فک می کنی».
3. لمس کردن؛ هرگونه تماس جسمی مثبتی با کودک در طول بازی می توانید داشته باشید. «بغل کردن»، «بوسیدن»، «شانه ها را گرفتن»، «به سر دست کشیدن».
هنگام ارتباط با کودکتان سعی کنید سؤال کردن، دستور دادن و انتقاد کردن را از یاد ببرید. مثال هایی از این نوع فعالیت ها:
1. سؤال کردن؛ در طول بازی از فرزندتان نپرسید دارد چه کار می کند، چرا این کار را می کند و غیره «چرا توپ را پرت کردی؟»، «نظرت در مورد بازی چیست؟»، «چرا اینقدر عصبی شده ای؟»
2. دستورات؛ در طول بازی به فرزندتان نگویید چه کاری باید بکند. «عروسک ها را در خانه بگذار»، «طاس ها را تکان بده»، «تو توپ را بزن من می گیرم».
3. انتقاد؛ در حین بازی از رفتارهای نامناسب کودک انتقاد نکنید.«آن کار درست نبود»، «من می گویم چطور این کار را درست انجام بدهی»، «بار دیگر بیشتر تلاش کن»، «قرار است این کار را این طور انجام بدهی».
مرحله 4-
تأثیر فعالیت ها را ارزیابی کنید.
پس از هر فعالیت، بهتر است با فرزندتان در مورد تجربه و احساسی که در طول بازی داشته اید صحبت کنید. سعی کنید با دقت به حرفهای فرزندتان گوش بدهید و حتی الامکان به او پاسخ مثبت دهید.
چند هفته این کار را انجام دهید تا اوضاع روبه راه شود. پس از آن، ارتباط مثبت در طول بازی و فعالیت های خاص برای شما و فرزندتان به صورت یک امر عادی و خودکار در می آید.پ
http://www.professorsoltanzadeh.com