علم قرآن نزد اهل بیت علیهم السلام است

علم قرآن نزد اهل بیت علیهم السلام است
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :
 

علم قرآن نزد اهل بیت علیهم السلام است

منتخبی از روایات در مورد اینکه علم قرآن همه اش در نزد اهل بیت علیهم السلام است.
کافی به اِسنادش از سلیم بن قیس هلالی آورده است که گفت شنیدم امیر المومنین علیه السلام می گفت و کلام حضرت را بیان داشت تا آنجا که فرمود: بر رسول خدا (ص) هيچ آيه قرآنى نازل نمى‏شد جز اينكه برايم مى‏خواند و ديكته مى‏كرد و به خط خود مى‏نوشتم و تأويل و تفسير و ناسخ و منسوخ و محكم و متشابه و خاص و عام آن را به من مى‏آموخت، و از خدا خواست كه به من فهم و نيروى حفظ عطا كند، پس از آن هنگام كه این دعا را در حق من نمود، من هیچ آيه‏ اى از قرآن یا علمى را كه به من املاء می كرد و می نوشتم، فراموش نكردم. و هيچ علمى از آنچه خدایش تعلیم نموده بود در باره حلال و حرام و امر و نهى كه بود يا مى‏باشد باقی نماند مگر اینکه به من تعلیم فرمود و هيچ كتاب نازل بر يكى از پيغمبران پيش از خود در باره طاعت و معصيت نماند مگر اینکه به من آموخت، و من همه را حفظ كردم و يك حرفش را از يادم نرفت، سپس دستش را بر سينه من نهاد و از خدا خواست كه دلم را پر از علم و فهم و حكمت و نور نمايد، پس من گفتم: اى پيغمبر خدا، پدر و مادرم به فدایت، از آن وقت كه آن دعا را در باره من كردى چيزى فراموش نكرده ام و آنچه هم ننوشته ام از من فوت نشده است، آيا پس از اين بيم فراموشى برايم دارى؟ فرمود: نه، من از فراموشى و نادانى نسبت به تو بيمى ندارم.[1]
این روایت را عیاشی در تفسیرش و صدوق در اکمال الدین نیز با تفاوت اندکی در الفاظ آورده اند.
و صدوق در پایان آن اضافه دارد که : و همانا پروردگارم به من خبر داده است که این دعا را برای من در حق تو و شریکانت که پس از تو می آیند استجابت نموده است. پس گفتم : یا رسول الله چه کسانی شریکان من بعد از من هستند؟ فرمود: کسانی که خدا آنها را قرین خود و من قرار داده و فرموده است : اطاعت نمایید از خدا و رسول و اولی الامر از خودتان. پس گفتم : آنها کیانند؟ گفت : اوصیای من تا آن هنگام در حوض بر من وارد شوند همه آنها هدایت کنندگان و هدایت شدگان هستند و هر که آنها را واکذارد بدانها زیانی نمی رسد. آنها با قرآنند و قرآن با آنهاست از آنها جدا نمی شود و از او جدا نمی شوند. به وسیله آنها امت من یاری می شوند و به واسطه آنها باران می باردو به واسطه آنها بلا از امت من دفع می شودو به واسطه آنها دعایشان مستجاب می گردد. پس گفتم یا رسول الله آنها را برایم نام ببر. پس گفت : این پسرم و دستش را بر سر حسن گذاشت سپس این پسرم و دستش را بر سر حسین گذاشت سپس پسری از او که به او علی گفته می شود و در زمان حیات تو متولد می شود پس از طرف من به او سلام کن سپس بقیه دوازده نفر از فرزندان محمد (صلی الله علیه و آله) پس گفتم : پدر و مادرم به فدایت آنها را برایم نام ببر پس آنها را یک به یک برایم نام برد پس امیرالمومنین خطاب به من فرمود- به خدا سوگند اى اخا بني هلال- در بین ایشان مهدىّ امت محمد است كه زمين را از عدل و داد آكنده سازد همچنان كه از ظلم و جور پر شده باشد،و به خدا سوگند من كسانى را كه در ميان ركن و مقام با او بيعت كنند مى‏شناسم و اسامى پدران و قبائلشان را نيز مى‏دانم.[2]
و کافی به اسنادش از امام باقر عليه السلام نقل نموده است که فرمود: هيچ كس از مردم ادعا نکرد كه تمام قرآن را چنان كه نازل شده، جمع كرده است، مگر دروغگو و كسى آن را چنان كه خدا فرستاده، جمع و نگهدارى نكرده‏ است مگر على بن ابى طالب و امامان پس از وى عليهم السلام.[3] و باز به اسنادش از آن حضرت نقل نموده که فرمود: جز اوصياء پيغمبر كسى را نرسد كه ادعا كند تمام قرآن از ظاهر و باطنش نزد اوست.[4] و به اسنادش از در تفسير قول خداى عز و جل: «بلكه آن آياتى است روشن، در سينه كسانى كه علم به آنها داده شده» فرمود: آنها ائمه علیهم السلام هستند.[5]
و به اسنادش از امام صادق عليه السّلام نقل نموده است که ميفرمود: من زاده رسول اللَّه صلى اللَّه عليه و آله هستم و من عالم بر کتاب خدای تعالی هستم درآنست آغاز خلقت و آنچه تا روز قيامت رخ دهد و خبر آسمان و زمين و خبر بهشت و دوزخ و خبر گذشته و آينده، تمام اينها را ميدانم چنان كه بكف دست خود مينگرم، همانا خدا ميفرمايد: در قرآنست بيان آشكار هر چيز.[6]
می گویم : ولادت مورد اشاره در این روایت (که حضرت می فرمایند من زاده رسول الله هستم) شامل می شود ولادت جسمانی و روحانی را، چه علم حضرت به رسول الله باز می گردد همانگونه که نسبش بدان حضرت باز می گرددو او وارث علم پیامبر است همانگونه که وارث مالش است، و به خاطر این فرمود و من کتاب خداوند متعال را می دانم و در آن چه و چه است یعنی و من عالم به تمامی آن هستم
و به اسنادش از آن حضرت نقل می نماید که : کتاب خدا در آن اخبار گذشتگان، سرنوشت آيندگان، و فیصله دهنده اختلاف های شماست، و ما از آن باخبريم.[7]
و به اسنادش از آن حضرت نقل می نماید که : ما راسخان در علم هستیم و ما به تاویل قرآن عالمیم.[8]
و در تفسیر عیاشی از امام صادق علیه السلام نقل شده است که فرمود : ما اهل بیت از همگان ممتاز هستیم به اینکه پیوسته خدا در بین ما کسی را مبعوث می کند که کتابش را از اول تا آخر می داند. و در نزد ما از حلال الهی و حرام آن چیزهایی است که ما توان کتمان آنها را داریم ولی نمی توانیم برای دیگری نقل کنیم .[9]
و در روایتی از علومی که به ما عطا شده تفسیر قرآن و احکام آن است اگر چنانچه کسی که گنجایش داشته باشد یا شخص مورد اطمینانی را می یافتیم قطعا می گفتیم و خدا یاری کننده است.
و نیز در تفسیر عیاشی از آن حضرت نقل می نماید که : همانا خدا ولايت ما اهل بيت را قطب قرآن و قطب همه كتابهاى آسمانى قرار داده است؛ محكمات قرآن برگرد آن مى‏گردد، و بدان، کتابها ارزش یافته اند و ایمان از آن آشکار می گردد. و رسول الله صلی الله علیه و آله امر نمود که به قرآن و آل محمد علیهم السلام اقتدا شود.[10]
و آن هنگامی است که در آخر خطبه ای که ایراد نمود فرمود: من در میان شما دو امانت گرانبها و سنگین (ثقلین) باقی می گذارم اما امانت بزرگتر کتاب پروردگارم است. اما امانت کوچکتر عترت من اهل بیتم هستند پس در حفظ این دو امانت من بکوشید که گمراه نشوید مادامی که بدانها تمسک بجویید.
کافی به اسنادش از زيد شحام آورده که: قتادة بن دعامه [يكى از مفسران بزرگ اهل سنّت‏] خدمت امام باقر عليه السّلام شرفياب شد. حضرت به او فرمود: اى قتاده! تو فقيه اهل بصره هستى؟ عرض كرد: اين گونه مى‏پندارند. امام باقر عليه السّلام فرمود: به من خبر رسيده تو قرآن تفسير مى‏كنى؟ قتاده گفت: آرى. امام باقر عليه السّلام فرمود: از روى علم و آگاهى تفسير مى‏كنى.
يا از روى نادانى؟ قتاده عرض كرد: خير، شايد از روى دانايى. امام باقر عليه السّلام فرمود: اگر از سر آگاهى تفسير مى‏كنى پس تو براى خود كسى هستى و من از تو پرسشى مى‏كنم. قتاده گفت: بپرسيد. امام عليه السّلام فرمود: به من بگو منظور از اين آيه سوره سبأ: ... وَ قَدَّرْنا فِيهَا السَّيْرَ سِيرُوا فِيها لَيالِيَ وَ أَيَّاماً آمِنِينَ[11] چيست؟ قتاده گفت: اين آيه در باره كسى است كه از خانه خود به قصد زيارت خانه كعبه خارج شود و با خود توشه و مركب حلال بردارد و كرايه‏اش را از مال حلال بپردازد، اين همان كسى است كه در امان و آسايش است تا بازگشت به خانه خويش.
امام باقر عليه السّلام فرمود: اى قتاده! تو را بخدا سوگند مى‏دهم آيا اين را هم مى‏دانى كه چه بسا مردى با توشه و مركب و كرايه حلال از خانه خويش به قصد زيارت خانه خدا خارج شود و به راهزن گرفتار آيد آن گونه كه هزينه راه او را بربايند و چنان او را بزنند كه به هلاكت رسد؟ قتاده پاسخ داد: بخدا سوگند آرى. امام عليه السّلام فرمود: واى بر تو اى قتاده، اگر قرآن را از پيش خود تفسير كنى كه در اين صورت هم خود هلاك گشته‏اى و هم ديگران را به هلاكت كشانده‏اى، و اگر اين تفسير را از مردم گرفته‏اى باز هم خود به هلاكت رسيده‏اى‏ وايشان را هم به هلاكت رسانده‏اى، واى بر تو اى قتاده، اين آيه در حق كسى است كه با توشه و مركب و كرايه حلال به قصد زيارت كعبه برون آيد و به حق ما آشنا باشد و در دل، عشق ما را داشته باشد چنان كه خداوند مى‏فرمايد: ... فَاجْعَلْ أَفْئِدَةً مِنَ النَّاسِ تَهْوِي إِلَيْهِمْ ...[12] و مقصود ابراهيم عليه السّلام زيارت كعبه نبود و گر نه مى‏گفت: «اليه». پس بخدا سوگند ماييم مقصود از دعاى ابراهيم عليه السّلام كه هر كه در دل هواى ما كند حج او پذيرفته است و الّا خير.
اى قتاده! هر كس چنين باشد در روز رستاخيز از عذاب دوزخ ايمن باشد. قتاده گفت: از همين رو من هم آيه را اين چنين تفسير نمى‏كنم. امام عليه السّلام فرمود: واى بر تو اى قتاده، همانا قرآن را آن كسى فهمد كه به او خطاب شده.[13]
گویم : اینگونه این حدیث را در نسخه های کافی یافتیم و به نظر میرسد که چیزی از آن افتاده باشد چرا که آنچه قتاده گفته ارتباطی با قول خداوند «سیرو فیها لیالی و ایاما آمنین» ندارد. برای اینکه در آیه ذکر نشده این کجای زمین است . بلکه سخن قتاده با آیه «و من دخله کان آمنا »[14] ارتباط دارد و همچنین در آنچه امام علی علیه السلام فرموده و در روایت امام صادق علیه السلام که در آن از ابو حنیفه در مورد تفسیر این دو آیه سوال نموده اند، دلالت بر این افتادگی وجود دارد. و آن روایتی است که در علل الشرایع نقل کرده که حضرتش به ابو حنیفه فرمود : تو فقیه اهل عراق هستی؟ گفت : بله فرمود: چگونه به آنها فتوا می دهی؟ گفت: به کتاب خدا و سنت پیامبرش. فرمود : ای ابوحنیفه کتاب خدا را آنگونه که حق شناخت آن است می شناسی؟ گفت : بله فرمود: ای ابوحنیفه! داشتن علم بزرگی را ادعا نمودی؟ وای بر تو! خدا این علم را به جز در نزد اهل کتابی که بر آنها نازل نموده قرار نداده؟ وای بر تو و آن جز در نزد افراد خاصی از ذریه پیامبر ما نیست و من تو را نمی بینم که از کتاب خدا حرفی بدانی! و اگر اینگون هست که میگویی و حال اینکه چنان که می گویی نیستی پس به من خبر بده از سخن خدا : «سِيرُوا فِيها لَيالِيَ وَ أَيَّاماً آمِنِينَ»، آن کجای زمین است؟ گفت من آن را مابین مکه و مدینه می دانم. پس ابوعبدالله به اصحابش روکرد و فرمود: شما ها می دانید که مر دم مابین مدینه و مکه مورد دستبرد قرار می گیرند و اموالشان گرفته می شود و بر جانهای خود ایمن نیستند و کشته می شوند. گفتند : بله چنین است پس ابو حنیفه ساکت شد. پس فرمود : ای ابو حنیفه! درباره قول خداوند متعال (وَ مَنْ دَخَلَهُ كانَ آمِناً) بگو آن کجاست؟ گفت: کعبه. فرمود: آیا قائلی که حجاج بن یوسف وقتی منجنیق بر سر ابن زبیر در کعبه قرار داد و او در آنجا به قتل رساند در آن ایمن بود! پس ساکت شد. و تفسیر این دو آیه در محلش خواهد آمد ان شاء الله.

پی نوشت:
[1] .کافی ، کتاب العلم، باب اختلاف الحدیث، حدیث1
[2] . كمال الدين و تمام النعمة، ج‏1، باب 24 : ما روي عن النبي صلی الله علیه و آله في النص على القائم علیه السلام، حدیث 37
[3] . کافی، کتاب العلم، باب أنه لم يجمع القرآن كله إلا الأئمة علیهم السلام و أنهم يعلمون علمه كله ، حدیث1
[4]. کافی، کتاب العلم، باب أنه لم يجمع القرآن كله إلا الأئمة علیهم السلام و أنهم يعلمون علمه كله ، حدیث2
[5] . کافی، کتاب العلم، باب أن الأئمة قد أوتوا العلم و أثبت في صدورهم، حدیث2
[6] . كافي، ج‏1، کتاب العلم، باب الرد إلى الكتاب و السنة ، حدیث8
[7] . كافي، ج‏1، کتاب العلم، باب الرد إلى الكتاب و السنة ، حدیث9
[8] . كافي، ج‏1، کتاب العلم، باب ان الراسخین فی العلم هم الائمه ، حدیث1
[9] . تفسیر عیاشی، مقدمه، باب "علم الائمه بالتاویل"، حدیث8
[10] . تفسیر عیاشی، مقدمه، باب "فی فضل القرآن"، حدیث9
[11] . و معيّن كرديم در آن‏[ منزلگاهها] براى سير، و در آن جا شبها و روزها به آسودگى و ايمنى راه سپاريد (سبأ/ 18)
[12] . و قلوب مردم را چنان كن كه بدانها عشق بورزند»(ابراهيم/37)
[13] . كافي، ج‏8، روضه،باب حديث الفقهاء و العلماء، نقل ترجمه از بهشت كافى(ترجمه روضه كافى)، رسولی محلاتی، ص362
[14] . و كسى كه در آن (خانه خدا) داخل شود ايمن است (آل عمران/97)
ترجمه : گروه پژوهشی موسسه تحقیقات و نشر معارف اهل بیت علیهم السلام
منبع : تفسیر صافی، فیض کاشانی، مقدمه دوم


منبع:پرسمان دانشجویی


این مطلب صرفا جهت اطلاع کاربران از فضای رسانه‌ای بازنشر شده و محتوای آن لزوما مورد تایید تبیان نیست .
مطالب مرتبط مجموعه :
آخرین مطالب سایت