جایگاه باغ در شهر ایرانی
جایگاه باغ در شهر ایرانی
شهرهای تاریخی ایران همواره پذیرای حضور باغ در اشكال گوناگون خود بودهاند ، نحوه حضور و ظهور باغ در شهر دارای ابعاد بسیار متفاوتی است و در هر كجا بسته به محیط ، اقلیم و فرهنگ شكل خاصی را پذیرفته است. از آنجا كه گستره باغ ایرانی تنها به تك باغها خلاصه نمیشود و میتوان ابعاد متفاوتی از حضور این پدیده در زندگی خصوصی و جمعی ایرانیان بر شمرد و از آنجا كه مقیاس باغ ایرانی از حیاط كوچكترین خانهها تا مقیاس شهر- پایتختهایی چون اصفهان عهد صفوی جلوه مینماید ، از این رو جایگاه باغ در شهر ایرانی از اهمیت خاصی برخوردار است.
شكل گیری شهرهای تاریخی ایران و رشد و توسعه آنها ، با توجه ژرف به بحث باغ و باغ سازی چه در رابطه ساختاری میان باغ و شهر، و چه در استفاده از باغ و عناصر مهم باغ سازی در پیكره شهر صورت پذیرفته است. در این راستا نه تنها باغها از موقعیت شهری تأثیر پذیرفتهاند بلكه شهر و مجموعههای شهری نیز تحت تاثیر باغ یا مجموعه باغ ها قرارگرفته و حتی گاه استخوان بندی محورهای اصلی شهر را شكل بخشیدهاند.
معماری و شهرسازی ایران جولانگاه حضور باغ به سبك و سیاق خاص خود است و پدیدآورنده الگوهای بی نظیر پیوند، درهم تنیدگی و یگانگی باغ ، معماری و شهر است . پیوندی كه تاثیرات ساختاری و شكلی را از یك سو، جنبههای معنوی ، مفهومی و روانی را از سوی دیگر، و همچنین نیازهای زیست محیطی و حیاتی مردمان و زیستگاه آنان را پدید میآورد. شناسایی تجارب طرح ریزی شهر ایرانی در ارتباط با نحوه بهره گیری از باغ در ساختار شهر و فضاهای شهری میتواند نقش ارزندهای را برای بازسازی ، مرمت و توسعه این شهرها ایفا نماید.
جلوه باغ در فرهنگ ایران
باغ ایرانی آن گونه كه از ایده و تعریف آن بر میآید، گذشته از فضایی عملكردی كه مردمان در آن دمی بیاسایند و تفرج كنند، خود مفهومی نقش بسته بر سرزمین و برآمده از فرهنگ و شكل گرفته در آداب و رسوم مردمان است .اگر معماری ایرانی عصاره و تبلور اندیشه ایرانی در مواجهه با فضای زیست انسانی است و اگر شهرهای تاریخی ما همواره رنگ خاك و طعم آب جاری در سرزمین مان را با خود دارند، دور از ذهن نیست اگر تصور كنیم كه باغ هایمان نیز گذشته از اندیشه های شكل گیری شان، دورنمایی از آرمان های انسان ایرانیاند؛ چه به آنگاه كه با حفظ تقدیس، آب را چنان در باغ میگرداندند تا باغشان نیز نماد فكر و اندیشه و عناصر هستی بخششان گردد و چه به زمانی كه بیش از همیشه باغ را تمثیلی از بهشت برین می دانستند و تمنای جاودانگی را در باغ تجربه می كردند.
این صنع برآمده از فرهنگ، چون هر پدیده دیگری كه در چهارچوب های فرهنگی شكل میگیرد، جلوه های خود را در وجوه گوناگون فرهنگ و هنر سرزمینش بر جای میگذارد. این تأثیرات در حوزه فرهنگی، بیش از هر چیز در ادبیات و شعر پارسی، معماری و هنرهای ایرانی به چشم می خورد. از این روست كه باغ در شعر فارسی از دیر باز، اهمیت و جایگاه خاص خود را داشته است، چه در اشعار فردوسی، منوچهری و نظامی كه بیشتر اشعاری توصیفی و تصویری هستند و بالطبع اطلاعات روشن تر را در ارتباط با شكل و نوع باغ به دست میدهند و چه در اشعار متأخرتر همچون اشعار حافظ و سعدی كه كاربرد استعاری از باغ بیشتر به چشم می خورد، كه این موضوع البته خود گستره توجه به باغ را نیز مینمایاند.
در معماری ایرانی یافتن نشانی از باغ چندان دشوار نیست كه گذشته از آن كه باغ خود یك فضای به غایت معمارانه است و نیز جدای از آنكه حضور صورت های گوناگونش را، از حیاط خانهها تا شالوده های عظیم شهری، به سهولت می توان درك كرد، نقشش را در هنرهای وابسته به معماری همچون كاشی كاری و تزئینات دیگر به عیان میتوان دید، چنانچه در صنایع و هنرهای دستی نیز این حضور همیشگی و جاودانه بوده است .
اگر بخواهیم جلوههای باغ را در دیگر وجوه فرهنگ و هنر ایرانی نظاره كنیم و اگر تأثیر عمیق باغ را در مهمترین هنرها همچون مینیاتور دنبال نماییم كه چگونه باغ در فضا سازی این نقاشیها تاثیر عمیق خود را برجای گذاشته و چگونه نقاشان ایرانی فضای آرمانی شان را از باغ انتزاع كرده اند، باید به این نكته توجه كنیم كه باغ نه صرفاً به اعتبار یك فضای معمارانه ، كه به اعتبار پشتوانه پرمعنا و مفهوم خود، این چنین زندگی و حیات مردمان را در نوردیده و حضور خود را جلوههایی نغز بخشیده است. از همین روست كه در مبحث جلوه باغ در هنر و فرهنگ ایرانی نباید از اندیشهها و منظومه های فكری ایرانیان و نیز شناخت جامعه، مردمان، اقوام و عام و خاص ایرانی غافل شد و شایسته است تا آن جلوه و آن حضور را بیش از هر كجا در ساختارهای فكری، فرهنگی و اجتماعی ایرانیان جستجوكرد.
منبع : سایت
Persiangarden.ir