چرا همه چی برعکس شده؟
چرا همه چی برعکس شده؟!!
- نمی دانم چرا بعضی افراد با داشتن دو تا چشم همه چیز را یکی می بینند.
- زنبور عسل با دیدن این همه عسل تقلبی انگشت به دهان مانده است
- برای اینکه سریع تر فکر کنم به مغزم روغن می زنم.
- از همه چیز سیر شدم به جز صبحانه، ناهار و شام.
- وقتی می خواهم حرف پنهانی بزنم گوش هایم را می گیرم.
- برای اینکه حرف های بزرگی بزنم دهانم را زیر میکروسکوپ می گذارم.
- هر لقمه ای که قورت می دهم معده ام فریاد می زند: "خوش آمدی ".
- آدم دو رو همیشه یک رویش را قایم می کند.
- جنس بد، جنس خوب شدنی نیست!
- توقف طولانی در سالن های غذاخوری بین راهی فرصت را از مسافر جاده کمال می گیرد.
- تعادل هم آبروی افراط را حفظ می کند هم تفریط را.
- مشغله تنبل بیکار بیشتر از آن است که بخواهد به کارکردن بیندیشد.
- تو فکری افتادم که هیچ فکری نتوانست بیرونم بیاره.
- بعضی چنان کم فروشی می کنند که به راحتی می توان محصول شان را دانه به دانه شمرد.
- از روزی که گوشت ماهی خورده ام ، موج روی دلم سنگینی می کند.
- گاهی وقت ها برای خواندن یک مجله دو تا عینک می زنم.
- ماهی چشمم در اشک هایم شنا می کند!
- چای تلخم را با طنزهای عبید زاکانی شیرین می کنم.
- خروس برای گفتن قوقولی ... قوقو از صاحب خانه اجازه نمی گیرد.
- ماه به کرم شب تاب حسودی می کند.
- جای پاش از قدش بزرگتر است!
- کمتر معده ای تحمل هضم غصه را دارد
- اندیشه مثبت، فرزند خلف ذهن آدمی است.
- وقتی حس نوشتنم گل می کند، قلمم روی کاغذ گل می کند!
- آینده ام آن قدر روشن است که تاریکی هایش را می بینم.
- هیچ یخی یخ تر از یخ در تابستان نیست.
- گرانی آن قدر بیداد می کند که صدای پای ارزان فروش را نمی شنوم.
- دلگیرترین پاییز، پاییزی است که در آن برگ های درختان زرد نشده بریزد.
- آن قدر تپش قلبم زیاد است که مرکز لرزه نگاری را به اشتباه انداخته ام!
شما در نظرات این مطلب چی اضافه می کنید؟
دوست عزیز شما می توانید لینك ها و مطالب طنز و سرگرم كننده جالب خود را به ای میل زیر ارسال نمایید :
بخش امور کاربران سایت تبیان - ارسالی گلبانو