آشنایی با اجزای مختلف مغز و وظایف آن ها
تا حالا به این فکر کردی که چه جوری راه خانه مادربزرگت را به یاد می آوری؟ وقتی ریاضی یاد می گیری، اطلاعاتت کجا می روند؟ چه جوری می توانی پلک بزنی بدون این که حتی به آن فکر کنی؟ رویاها و خواب هایی که می بینی از کجا می آیند؟جواب در یک کلمه خلاصه می شود: "مغــــز"
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :
تاریخ : دوشنبه 1396/09/06 ساعت 10:37
زینب شاه مرادی - مرکز یادگیری تبیان
مغز انسان مرکز دستگاه عصبی است. دستگاه عصبی مرکزی در درون حفاظی استخوانی به نام جمجمه و ستون فقرات قرار گرفته و شامل مغز و نخاع میباشد. مغز انسان حدود 1500 گرم وزن دارد (یک مغز معمولی به طور میانگین 1 کیلو و 361 گرو وزن دارد). بافت مغز بیشتر از جنس چربی است. مغز است که تمام کارها را به علاوه هزاران وظیفه دیگر در بدن تو انجام میدهد. در واقع میتوانیم بگوییم که مغز فرمانده بدن است و تمام فعالیتهای بدن را حتی وقتی که تو خوابی کنترل میکند. این کار برای مغز که شبیه یک اسفنج بزرگ، خاکستری و پر از چینوچروک است، زیاد هم سخت نیست.
مغز از بخشهای مختلفی ساخته شده که همگی با هم کار میکنند.
5 تا از این بخشها بازیکنان کلیدی تیم مغز هستند:
1. مُخ
2. مُخچه
3. ساقه مغز
4. غده هیپوفیز
5. هیپوتالاموس
بزرگ ترین بخش: مُخ
بزرگ ترین بخش مغز اسمش مُخ است که 85 درصد وزن مغز را تشکیل میدهد. کار مخ فکر کردن و کنترل حرکت عضلات ارادی بدن تو است. میپرسی عضلات ارادی یعنی چه؟ خوب، ارادی یعنی اگر دلت بخواهد آن عضلات را حرکت میدهی و اگر نخواهی، آنها هم حرکت نخواهند کرد. مثلاً تو خودت تصمیم میگیری راه بروی، فوتبال بازی کنی و یا چیزی را از روی زمین برداری. پس حرکت ماهیچههای پا و دست ارادی است.
وقتی که شدیداً مشغول تفکر هستی، در واقع داری از مُخت استفاده میکنی. تو به مخ احتیاج داری تا بتوانی مسئلههای ریاضی را حل کنی، بازی کامپیوتریات را انجام دهی و یا نقاشی بکشی.
خاطرات تو هم در مُخ نگهداری میشوند.
MRI از مغز
خاطرات دو دسته هستند:
خاطرات کوتاهمدت (مثلاً این که دیشب شام چه خوردهای؟) و خاطرات بلندمدت (مثل به یاد آوردن اسم دوست دوران مهد کودکت در 3 سال پیش).
یکی دیگر از کارهای مخ، استدلال کردن است. مثلاً وقتی که مادرت به تو میگوید که باید اول تکالیفت را انجام دهی تا اجازه تلویزیون تماشا کردن داشته باشی، تو با مُخت استدلال میکنی که بهتر است هرچه زودتر به سراغ تکالیف مدرسهات بروی تا بعد بتوانی کارتون مورد علاقهات را ببینی. مخ دو نیمه دارد که هر کدام در یک طرف سر قرار دارند.
بعضی از دانشمندان عقیده دارند که نیمه راست به انسان کمک میکند که در مورد چیزهای مطلق مثل موسیقی، رنگها و شکلها فکر کند. نیمه چپ هم گفته میشود که بیشتر کارهای تحلیلی را انجام میدهد، مثلاً در حل کردن مسئلههای ریاضی و منطقی و صحبت کردن به انسان کمک میکند.
دانشمندان یک چیز جالب هم کشف کردهاند: این که نیمه راست مغز، نیمه چپ بدن را کنترل میکند و نیمه چپ مغز، نیمه راست بدن را در کنترل دارد.
حفظ تعادل بدن با مخچه
عضو مهم بعدی در تیم مغز، اسمش مُخچه است.
مخچه در پشت مغز قرار دارد، درست زیر مُخ. مخچه خیلیخیلی از مخ کوچکتر بوده و اندازهاش تقریباً 8/1 مخ است. اما با همه کوچکیاش بخش خیلی مهمی از مغز است که تعادل، حرکت و هماهنگی اعضای مختلف بدن را کنترل میکند. به کمک مخچه است که تو میتوانی بایستی، تعادلت را حفظ کنی و در جهتهای مختلف حرکت کنی.
یک موج سوار را در ذهنت مجسم کن که دارد با تخته مخصوصش روی موجها حرکت میکند.
این موجسوار برای حفظ تعادلش به چه چیزی احتیاج دارد؟ بهترین تخته موجسواری؟ سبکترین لباس شنا؟ نه، او بیشتر از هرچیزی به مخچهاش نیاز دارد!
نفس کشیدن با فرمان ساقه مغز
بخش دیگر مغز که کوچک اما بسیار قدرتمند و توانا است، ساقه مغز میباشد که در زیر مخ و روبهروی مخچه قرار دارد. ساقه، نخاع را که نخاع از پشت گردن تا پایین کمر امتداد دارد به مغز وصل میکند.
ساقه مغز مسئول تمام اتفاقات مهمی است که برای ادامه حیات در بدن تو میافتد، مانند نفس کشیدن، هضم غذا و گردش خون. یکی از کارهای ساقه مغز، کنترل عضلات غیرارادی بدن تو است. عضلات غیرارادی آنهایی هستند که کارشان را خودبهخود انجام میدهند، حتی بدون این که تو در مورد آنها فکر کنی. تو روی عضلات غیرارادی بدنت کنترلی نداری و نمیتوانی حرکت آنها را متوقف کنی. قلب و معده هر دو دارای ماهیچههای غیرارادی هستند و این ساقه مغز است که به ماهیچه قلب میگوید وقتی که تو داری دوچرخهسواری میکنی، با سرعت بیشتری خون را در بدنت پمپاژ کند.
هم چنین ساقه مغز است که به ماهیچه معده فرمان میدهد عمل گوارش و هضم غذا را انجام دهد. کار دیگری که ساقه مغز انجام میدهد این است که میلیونها پیغام ردوبدل شده بین مغز و بقیه اعضای بدن را دستهبندی و کنترل میکند. شاید بتوانیم بگوییم که ساقه، در واقع منشی مغز است! وای، چه شغل مهمی!
غده هیپوفیز، کنترلکننده رشد بدن
غده هیپوفیز خیلیخیلی کوچک است، تنها اندازه یک نخود کوچک! وظیفهاش هم تولید و آزاد کردن هورمونها در بدن است. تو رشد میکنی، نشانهاش هم این است که لباسهای سال قبل برایت کوچک و تنگ شدهاند. اما دلیلش چیست؟ این در واقع شاهکار غده هیپوفیز است که با آزاد کردن هورمونهای مخصوصی باعث رشد تو میشود.
غده هیپوفیز در دوران بلوغ هم نقش خیلی مهمی ایفا میکند. دوران بلوغ زمانی است که دخترها و پسرها دچار بزرگترین تغییرات جسمی و روحی شده و آرام آرام به زنها و مردها تبدیل میشوند. تمام این اتفاقات را غده هیپوفیز به همراه هورمونهایش فرماندهی میکند. این غده کوچک نقش مهمی هم در ساختن هورمونهای دیگر دارد، مانند آن هورمونی که مقدار قند و آب موجود در خون را کنترل میکند. همچنین به سوختوساز بدن هم کمک میکند. سوختوساز یعنی هرچیزی که در بدن اتفاق میافتد تا باعث شود که تو زنده بمانی، رشد کنی و انرژی بدنت تامین شود. نفس کشیدن، گوارش غذا و گردش خون بخشی از سوختوساز بدن هستند.
هیپوتالاموس، کنترل کننده دمای بدن
هیپوتالاموس در مغز مثل یک تنظیم کننده دما عمل میکند که میداند دمای بدن تو چقدر باید باشد (حدود 37 درجه سانتیگراد). اگر بدن تو بیش از حد داغ شود، هیپوتالاموس فرمان عرق کردن میدهد. اگر بدنت بیش از حد سرد شود، هیپوتالاموس اعلام لرزیدن خواهد کرد. هر دوی این اتفاقها عرق کردن و لرزیدن در واقع تلاش بدن برای برگرداندن دمای خود به حالت عادی است.
تو تعدادی عصب هم داری!
فهمیدیم که مغز فرمانده بدن است، اما او نمیتواند کارش را به تنهایی انجام دهد (یک فرمانده تنها به هیچ دردی نمیخورد!). مغز به تعداد خیلی زیادی عصب و یک چیز دیگر به اسم نخاع احتیاج دارد. نخاع یک رشته بلند از اعصاب است که داخل ستون فقرات (همان مهرههایی که از آن محافظت میکنند) قرار دارد. نخاع و اعصاب در مجموع سیستم عصبی بدن را تشکیل میدهند که میلیونها پیغام را در طول روز بین مغز و بقیه اعضای بدن ردوبدل میکند.
اگر یک گیاه کاکتوس پر از خار از بالای قفسه اتاق سقوط کند و تو ببینی که درست در بالای سر خواهر یا برادرت است، مغز و سیستم عصبی تو با همکاری همدیگر پیغامی به بقیه اعضای بدنت میفرستند که واکنش نشان دهد. برای همین هم تو بالا و پایین میپری و با فریاد به خواهر یا برادرت میگویی که سرش را کنار بکشد. اگر هم خیلی فداکار باشی، ممکن است خودت را سپر بلای او بکنی و در یک عکسالعمل سریع، کاکتوس را با دستت بگیری! اما شاید برایت تعجبانگیز باشد که بدانی این عصبها آنقدر ریزند که بدون میکروسکوپ دیده نمیشوند.
سیستم عصبی از میلیونها و میلیونها نورون تشکیل شده است. نورونها سلولهای خیلیخیلی ریز میکروسکوپی هستند. هر نورون شاخههای خیلی ریزی دارد که به کمک آن با نورونهای دیگر ارتباط برقرار میکند.
وقتی که تو به دنیا آمدی مغزت با تمام نورونهایش متولد شد، اما خیلی از آنها هنوز به هم وصل نشده بودند. وقتی که شروع به یاد گرفتن چیزها کردی، پیغامهای عصبی بارها و بارها از یک نورون به نورون دیگر منتقل شدند. کمکم مغزت شروع کرد به ساختن یکسری اتصالات (همان مسیر) بین نورونها، به این ترتیب اطلاعات میتوانستند آسانتر و سریعتر بین نورونها منتقل شوند. برای همین هم تو آرامآرام یاد گرفتی که کارها را بهتر و سریعتر انجام دهی. الان که به این سن رسیدهای، بین نورونهای مغزت یک عالمه مسیر اتصالی وجود دارد. حالا برگرد به گذشته، به اولین باری که بدون کمک دوچرخهسواری کردی. آن موقع مغز تو مجبور بود همزمان به چند چیز فکر کند: رکاب زدن، حفظ تعادل و زمین نخوردن، کنترل فرمان دوچرخه، نگاه کردن به جاده و مسیر و احتمالاً ترمز گرفتن. اولش خیلی سخت بود، نه؟ اما سرانجام بعد از تمرینهای بیشتر، نورونهای مغز یک عالمه پیغام با هم ردوبدل کردند تا اینکه یک اتصال دائمی بین آنها برقرار شد. حالا دیگر تو میتوانی بدون این که زیاد نیاز به فکر کردن داشته باشی، دوچرخهات را برانی و از سواری با دوچرخه لذت ببری. دلیلش این است که نورونها بالاخره موفق شدند اتصال "دوچرخهسواری"را با یکدیگر برقرار کنند.
جایی برای احساسات
اگر بشنوی که مغز علاوه بر تمام کارهایی که گفتیم احساسات تو را هم کنترل میکند، تعجب میکنی؟ اگر تو همان اسباببازیی که آرزویش را داشتی برای تولدت هدیه بگیری، خیلی خوشحال میشوی مگر نه؟ یا اگر خدای نکرده مادرت مریض شود، تو غمگین میشوی. اگر هم برادر کوچکترت اتاقت را به هم بریزد عصبانی خواهی شد. تمام این احساسات از کجا میآیند؟ جواب مشخص است: مغز.
مغز انسان در هر طرف خود گروهی از سلولهای مخصوص را هم دارد که اسمشان" آمیگدال" است.
دانشمندان عقیده دارند که این سلولها مسئول احساسات ما هستند. خیلی طبیعی است که ما همهجور احساساتی داشته باشیم، خوب و بد. بعضی وقتها ممکن است کمی احساس ناراحتی کنی، بترسی و یا خوشحال باشی.
با مغزت مهربان باش
خوب، فکر میکنی چهکاری برای کمک به مغزت میتوانی انجام دهی؟ خیلی کارها! غذاهای سالم بخور. بهترین غذاها برای مغز آنهایی هستند که پتاسیم و کلسیم دارند، این دو ماده معدنی برای سیستم عصبی بدن انسان خیلی مفید هستند.
تا میتوانی ورزش کن.
فعالیت بدنی برای مغز و سیستم عصبی خیلی خوب است. موقع دوچرخهسواری یا هر ورزش دیگری که احتمال ضربه خوردن به سر وجود دارد، از کلاه ایمنی استفاده کن.
یادت باشد که هروقت بزرگ شدی سیگار نکشی، داروهای غیرمجاز مصرف نکنی و از نوشیدنیهای زیانآوری که در آنها الکل وجود دارد دوری کنی.
مغزت را به کار بینداز!
البته مغز همیشه در حال کار کردن است، اما منظور از این جمله این است که تا میتوانی فعالیتهای ذهنی انجام بده. مثلاً درسهایت را خوب بخوان، معما حل کن، پازل درست کن، نواختن یک ساز زیبا را یاد بگیر و تمرین کن، کار هنری درست کن و یا هرکار دیگری که هم برایت لذتبخش است و هم مغز تو را به فعالیت زیاد وامیدارد را انجام بده.
مطالب مرتبط:
مغز
مخ، بخش بزرگ مغز
یادگیری مبتنی بر مغز
نویسنده: مستانه زاده رفیع
مغز انسان مرکز دستگاه عصبی است. دستگاه عصبی مرکزی در درون حفاظی استخوانی به نام جمجمه و ستون فقرات قرار گرفته و شامل مغز و نخاع میباشد. مغز انسان حدود 1500 گرم وزن دارد (یک مغز معمولی به طور میانگین 1 کیلو و 361 گرو وزن دارد). بافت مغز بیشتر از جنس چربی است. مغز است که تمام کارها را به علاوه هزاران وظیفه دیگر در بدن تو انجام میدهد. در واقع میتوانیم بگوییم که مغز فرمانده بدن است و تمام فعالیتهای بدن را حتی وقتی که تو خوابی کنترل میکند. این کار برای مغز که شبیه یک اسفنج بزرگ، خاکستری و پر از چینوچروک است، زیاد هم سخت نیست.
مغز از بخشهای مختلفی ساخته شده که همگی با هم کار میکنند.
5 تا از این بخشها بازیکنان کلیدی تیم مغز هستند:
1. مُخ
2. مُخچه
3. ساقه مغز
4. غده هیپوفیز
5. هیپوتالاموس
بزرگ ترین بخش: مُخ
بزرگ ترین بخش مغز اسمش مُخ است که 85 درصد وزن مغز را تشکیل میدهد. کار مخ فکر کردن و کنترل حرکت عضلات ارادی بدن تو است. میپرسی عضلات ارادی یعنی چه؟ خوب، ارادی یعنی اگر دلت بخواهد آن عضلات را حرکت میدهی و اگر نخواهی، آنها هم حرکت نخواهند کرد. مثلاً تو خودت تصمیم میگیری راه بروی، فوتبال بازی کنی و یا چیزی را از روی زمین برداری. پس حرکت ماهیچههای پا و دست ارادی است.
وقتی که شدیداً مشغول تفکر هستی، در واقع داری از مُخت استفاده میکنی. تو به مخ احتیاج داری تا بتوانی مسئلههای ریاضی را حل کنی، بازی کامپیوتریات را انجام دهی و یا نقاشی بکشی.
خاطرات تو هم در مُخ نگهداری میشوند.
MRI از مغز
خاطرات دو دسته هستند:
خاطرات کوتاهمدت (مثلاً این که دیشب شام چه خوردهای؟) و خاطرات بلندمدت (مثل به یاد آوردن اسم دوست دوران مهد کودکت در 3 سال پیش).
یکی دیگر از کارهای مخ، استدلال کردن است. مثلاً وقتی که مادرت به تو میگوید که باید اول تکالیفت را انجام دهی تا اجازه تلویزیون تماشا کردن داشته باشی، تو با مُخت استدلال میکنی که بهتر است هرچه زودتر به سراغ تکالیف مدرسهات بروی تا بعد بتوانی کارتون مورد علاقهات را ببینی. مخ دو نیمه دارد که هر کدام در یک طرف سر قرار دارند.
بعضی از دانشمندان عقیده دارند که نیمه راست به انسان کمک میکند که در مورد چیزهای مطلق مثل موسیقی، رنگها و شکلها فکر کند. نیمه چپ هم گفته میشود که بیشتر کارهای تحلیلی را انجام میدهد، مثلاً در حل کردن مسئلههای ریاضی و منطقی و صحبت کردن به انسان کمک میکند.
دانشمندان یک چیز جالب هم کشف کردهاند: این که نیمه راست مغز، نیمه چپ بدن را کنترل میکند و نیمه چپ مغز، نیمه راست بدن را در کنترل دارد.
حفظ تعادل بدن با مخچه
عضو مهم بعدی در تیم مغز، اسمش مُخچه است.
مخچه در پشت مغز قرار دارد، درست زیر مُخ. مخچه خیلیخیلی از مخ کوچکتر بوده و اندازهاش تقریباً 8/1 مخ است. اما با همه کوچکیاش بخش خیلی مهمی از مغز است که تعادل، حرکت و هماهنگی اعضای مختلف بدن را کنترل میکند. به کمک مخچه است که تو میتوانی بایستی، تعادلت را حفظ کنی و در جهتهای مختلف حرکت کنی.
یک موج سوار را در ذهنت مجسم کن که دارد با تخته مخصوصش روی موجها حرکت میکند.
این موجسوار برای حفظ تعادلش به چه چیزی احتیاج دارد؟ بهترین تخته موجسواری؟ سبکترین لباس شنا؟ نه، او بیشتر از هرچیزی به مخچهاش نیاز دارد!
نفس کشیدن با فرمان ساقه مغز
بخش دیگر مغز که کوچک اما بسیار قدرتمند و توانا است، ساقه مغز میباشد که در زیر مخ و روبهروی مخچه قرار دارد. ساقه، نخاع را که نخاع از پشت گردن تا پایین کمر امتداد دارد به مغز وصل میکند.
ساقه مغز مسئول تمام اتفاقات مهمی است که برای ادامه حیات در بدن تو میافتد، مانند نفس کشیدن، هضم غذا و گردش خون. یکی از کارهای ساقه مغز، کنترل عضلات غیرارادی بدن تو است. عضلات غیرارادی آنهایی هستند که کارشان را خودبهخود انجام میدهند، حتی بدون این که تو در مورد آنها فکر کنی. تو روی عضلات غیرارادی بدنت کنترلی نداری و نمیتوانی حرکت آنها را متوقف کنی. قلب و معده هر دو دارای ماهیچههای غیرارادی هستند و این ساقه مغز است که به ماهیچه قلب میگوید وقتی که تو داری دوچرخهسواری میکنی، با سرعت بیشتری خون را در بدنت پمپاژ کند.
هم چنین ساقه مغز است که به ماهیچه معده فرمان میدهد عمل گوارش و هضم غذا را انجام دهد. کار دیگری که ساقه مغز انجام میدهد این است که میلیونها پیغام ردوبدل شده بین مغز و بقیه اعضای بدن را دستهبندی و کنترل میکند. شاید بتوانیم بگوییم که ساقه، در واقع منشی مغز است! وای، چه شغل مهمی!
غده هیپوفیز، کنترلکننده رشد بدن
غده هیپوفیز خیلیخیلی کوچک است، تنها اندازه یک نخود کوچک! وظیفهاش هم تولید و آزاد کردن هورمونها در بدن است. تو رشد میکنی، نشانهاش هم این است که لباسهای سال قبل برایت کوچک و تنگ شدهاند. اما دلیلش چیست؟ این در واقع شاهکار غده هیپوفیز است که با آزاد کردن هورمونهای مخصوصی باعث رشد تو میشود.
غده هیپوفیز در دوران بلوغ هم نقش خیلی مهمی ایفا میکند. دوران بلوغ زمانی است که دخترها و پسرها دچار بزرگترین تغییرات جسمی و روحی شده و آرام آرام به زنها و مردها تبدیل میشوند. تمام این اتفاقات را غده هیپوفیز به همراه هورمونهایش فرماندهی میکند. این غده کوچک نقش مهمی هم در ساختن هورمونهای دیگر دارد، مانند آن هورمونی که مقدار قند و آب موجود در خون را کنترل میکند. همچنین به سوختوساز بدن هم کمک میکند. سوختوساز یعنی هرچیزی که در بدن اتفاق میافتد تا باعث شود که تو زنده بمانی، رشد کنی و انرژی بدنت تامین شود. نفس کشیدن، گوارش غذا و گردش خون بخشی از سوختوساز بدن هستند.
هیپوتالاموس، کنترل کننده دمای بدن
هیپوتالاموس در مغز مثل یک تنظیم کننده دما عمل میکند که میداند دمای بدن تو چقدر باید باشد (حدود 37 درجه سانتیگراد). اگر بدن تو بیش از حد داغ شود، هیپوتالاموس فرمان عرق کردن میدهد. اگر بدنت بیش از حد سرد شود، هیپوتالاموس اعلام لرزیدن خواهد کرد. هر دوی این اتفاقها عرق کردن و لرزیدن در واقع تلاش بدن برای برگرداندن دمای خود به حالت عادی است.
تو تعدادی عصب هم داری!
فهمیدیم که مغز فرمانده بدن است، اما او نمیتواند کارش را به تنهایی انجام دهد (یک فرمانده تنها به هیچ دردی نمیخورد!). مغز به تعداد خیلی زیادی عصب و یک چیز دیگر به اسم نخاع احتیاج دارد. نخاع یک رشته بلند از اعصاب است که داخل ستون فقرات (همان مهرههایی که از آن محافظت میکنند) قرار دارد. نخاع و اعصاب در مجموع سیستم عصبی بدن را تشکیل میدهند که میلیونها پیغام را در طول روز بین مغز و بقیه اعضای بدن ردوبدل میکند.
اگر یک گیاه کاکتوس پر از خار از بالای قفسه اتاق سقوط کند و تو ببینی که درست در بالای سر خواهر یا برادرت است، مغز و سیستم عصبی تو با همکاری همدیگر پیغامی به بقیه اعضای بدنت میفرستند که واکنش نشان دهد. برای همین هم تو بالا و پایین میپری و با فریاد به خواهر یا برادرت میگویی که سرش را کنار بکشد. اگر هم خیلی فداکار باشی، ممکن است خودت را سپر بلای او بکنی و در یک عکسالعمل سریع، کاکتوس را با دستت بگیری! اما شاید برایت تعجبانگیز باشد که بدانی این عصبها آنقدر ریزند که بدون میکروسکوپ دیده نمیشوند.
سیستم عصبی از میلیونها و میلیونها نورون تشکیل شده است. نورونها سلولهای خیلیخیلی ریز میکروسکوپی هستند. هر نورون شاخههای خیلی ریزی دارد که به کمک آن با نورونهای دیگر ارتباط برقرار میکند.
وقتی که تو به دنیا آمدی مغزت با تمام نورونهایش متولد شد، اما خیلی از آنها هنوز به هم وصل نشده بودند. وقتی که شروع به یاد گرفتن چیزها کردی، پیغامهای عصبی بارها و بارها از یک نورون به نورون دیگر منتقل شدند. کمکم مغزت شروع کرد به ساختن یکسری اتصالات (همان مسیر) بین نورونها، به این ترتیب اطلاعات میتوانستند آسانتر و سریعتر بین نورونها منتقل شوند. برای همین هم تو آرامآرام یاد گرفتی که کارها را بهتر و سریعتر انجام دهی. الان که به این سن رسیدهای، بین نورونهای مغزت یک عالمه مسیر اتصالی وجود دارد. حالا برگرد به گذشته، به اولین باری که بدون کمک دوچرخهسواری کردی. آن موقع مغز تو مجبور بود همزمان به چند چیز فکر کند: رکاب زدن، حفظ تعادل و زمین نخوردن، کنترل فرمان دوچرخه، نگاه کردن به جاده و مسیر و احتمالاً ترمز گرفتن. اولش خیلی سخت بود، نه؟ اما سرانجام بعد از تمرینهای بیشتر، نورونهای مغز یک عالمه پیغام با هم ردوبدل کردند تا اینکه یک اتصال دائمی بین آنها برقرار شد. حالا دیگر تو میتوانی بدون این که زیاد نیاز به فکر کردن داشته باشی، دوچرخهات را برانی و از سواری با دوچرخه لذت ببری. دلیلش این است که نورونها بالاخره موفق شدند اتصال "دوچرخهسواری"را با یکدیگر برقرار کنند.
جایی برای احساسات
اگر بشنوی که مغز علاوه بر تمام کارهایی که گفتیم احساسات تو را هم کنترل میکند، تعجب میکنی؟ اگر تو همان اسباببازیی که آرزویش را داشتی برای تولدت هدیه بگیری، خیلی خوشحال میشوی مگر نه؟ یا اگر خدای نکرده مادرت مریض شود، تو غمگین میشوی. اگر هم برادر کوچکترت اتاقت را به هم بریزد عصبانی خواهی شد. تمام این احساسات از کجا میآیند؟ جواب مشخص است: مغز.
مغز انسان در هر طرف خود گروهی از سلولهای مخصوص را هم دارد که اسمشان" آمیگدال" است.
دانشمندان عقیده دارند که این سلولها مسئول احساسات ما هستند. خیلی طبیعی است که ما همهجور احساساتی داشته باشیم، خوب و بد. بعضی وقتها ممکن است کمی احساس ناراحتی کنی، بترسی و یا خوشحال باشی.
با مغزت مهربان باش
خوب، فکر میکنی چهکاری برای کمک به مغزت میتوانی انجام دهی؟ خیلی کارها! غذاهای سالم بخور. بهترین غذاها برای مغز آنهایی هستند که پتاسیم و کلسیم دارند، این دو ماده معدنی برای سیستم عصبی بدن انسان خیلی مفید هستند.
تا میتوانی ورزش کن.
فعالیت بدنی برای مغز و سیستم عصبی خیلی خوب است. موقع دوچرخهسواری یا هر ورزش دیگری که احتمال ضربه خوردن به سر وجود دارد، از کلاه ایمنی استفاده کن.
یادت باشد که هروقت بزرگ شدی سیگار نکشی، داروهای غیرمجاز مصرف نکنی و از نوشیدنیهای زیانآوری که در آنها الکل وجود دارد دوری کنی.
مغزت را به کار بینداز!
البته مغز همیشه در حال کار کردن است، اما منظور از این جمله این است که تا میتوانی فعالیتهای ذهنی انجام بده. مثلاً درسهایت را خوب بخوان، معما حل کن، پازل درست کن، نواختن یک ساز زیبا را یاد بگیر و تمرین کن، کار هنری درست کن و یا هرکار دیگری که هم برایت لذتبخش است و هم مغز تو را به فعالیت زیاد وامیدارد را انجام بده.
مطالب مرتبط:
مغز
مخ، بخش بزرگ مغز
یادگیری مبتنی بر مغز
نویسنده: مستانه زاده رفیع