تبیان، دستیار زندگی
یكی از شاگردان استاد مطهری رحمه‏الله می‏گوید: ایشان گاهی لطف می‏كردند به تنهایی و گاهی همراه با خانواده‏شان به منزل ما تشریف می‏آوردند.(
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

جلوه‏‌های معلمی استاد مطهری (2)

استاد مطهری

اشاره:

در جلوه های معلمی استاد مطهری(1) از ویژگیهای علمی و روشی استاد در مقام تدریس سخن به میان آمد. در مجال حاضر،  از ویژگیهای اخلاقی استاد به تفصیل سخن خواهد رفت.

ویژگیهای اخلاقی

با وضو بودن

استاد، خود همواره با وضو در كلاس حضور می‏یافت و حضورش آن چنان روحانیتی به مجلس می‏بخشید كه مستمع با تمام وجود، معنویت و قداست آن را در می‏یافت و به نسبت آمادگی‏اش در جذبه‏های الهی آن مستغرق می‏گردید.(1)

قرآنی بودن

یكی از دوستان شهید مطهری رحمه‏ الله می‏گوید: شهید مطهری قبل از هر چیز شاگرد قرآن كریم بود... روح او روح قرآن بود.(2)

متعبد بودن

ایشان بسیار متعبد بود كه نظر قرآن و روایات را اصل بداند... هیچ وقت حاضر نمی‏شد در نوشته، درس و یا سخنرانی خود، كوچك‏ترین تجاوزی از احكام شرعی؛ یعنی همان احكام كه فلسفه آنها روشن نیست داشته باشد.(3)

ما را نبود نظر به خوبی و بدی                             مقصود رضای او و خشنودی اوست

تقوا داشتن

از یكی از شاگردان استاد مطهری رحمه‏الله سؤال كردند: فكر می‏كنید استاد بر اثر چه كارهایی به این حد از وارستگی و اخلاق رسیدند كه نمونه شدند؟ شاگرد در پاسخ گفت: تقوا، تقوا و تحقیق براساس انجام وظیفه.(4)

احترام به استاد

ایشان در ضمن درس به استادان خودشان بسیار احترام می‏گذاشتند. به نام علامه طباطبایی رحمه‏الله كه می‏رسیدند، از ایشان با «روحی له الفدأ»(5) یاد می‏كردند.(6)

فروتنی

یكی از شاگردان استاد مطهری رحمه‏الله می‏گوید: ما به منزل ایشان كه می‏رفتیم مثل اینكه با ما رفیق بود. البته گاهی لطف می‏كردند و به منزل ما می‏آمدند، ولی اصلاً این مسائل مطرح نبود. یعنی ایشان خود بزرگ بینی نداشت و این اخلاق انسانی خیلی تأثیر داشت و از خصایص فوق العاده ایشان محسوب می‏شد.(7)

و یكی دیگر از شاگردان ایشان می‏گوید: ایشان برخوردشان بسیار متین و توأم با مهربانی بود. اصولاً استاد مطهری فردی بودند كه از هر حیث مؤدب به ادب علمی بودند و برای فضای درس و بحث، همچنین شاگردانشان احترام خاصی قائل می‏شدند.

توجه به شاگرد

یكی از شاگردان استاد مطهری رحمه‏الله می‏گوید: ایشان گاهی لطف می‏كردند به تنهایی و گاهی همراه با خانواده‏شان به منزل ما تشریف می‏آوردند.(8)

و یكی دیگر از شاگردان ایشان می‏گوید: ایشان برخوردشان بسیار متین و توأم با مهربانی بود. اصولاً استاد مطهری فردی بودند كه از هر حیث مؤدب به ادب علمی بودند و برای فضای درس و بحث، همچنین شاگردانشان احترام خاصی قائل می‏شدند.(9)

چشم بگشا و ببین جمله كلام الله را               آیه آیه همگی معنی قرآن ادب است

استاد مطهری رحمه‏الله هرگز نسبت به شاگردش نظر تحقیرآمیز نداشت. یعنی حرف شاگرد را می‏شنید و به این وسیله به شاگردش اجازه عقده گشایی می‏داد.(10)

یكی از دوستان استاد مطهری رحمه‏الله می‏گوید: برخورد ایشان با شاگردانشان مانند برخورد دو رفیق بود. خیلی با محبت بودند و با حرارت و شور برخورد می‏كردند.(11)

در خرمن كائنات كردیم نگاه                              یك دانه محبت است و باقی همه كاه

رابطه معنوی با شاگردان

یكی از شاگردان استاد مطهری رحمه‏الله می‏گوید: سلوك ایشان به نحوی بود كه در دل شاگردانشان نسبت به ایشان محبت ایجاد می‏شد. ما در همان وقت كه در درس ایشان حاضر می‏شدیم، در درسهای استادان دیگر دانشگاه هم شركت می‏كردیم و به خوبی محسوس بود رابطه‏ای كه شاگردان استاد مطهری رحمه‏الله با ایشان دارند با رابطه‏ای كه دانشجویان دانشگاه با استادان خود دارند، متفاوت است. چه این رابطه رسمی و اداری نبود، بلكه توأم با عشق و شوق بود.(12)

درس معلم ار بود زمزمه محبتی                           جمعه به مكتب آورد طفل گریز پای را

شكوفاسازی استعداد شاگرد

ایشان اگر استعدادی از شاگردانشان می‏دیدند، خوشحال می‏شدند، به او كمك می‏كردند كه استعداد وی پرورش پیدا بكند، مثل یك پرنده كه بال زدن را یاد جوجه‏های خود می‏دهد. ایشان شاگردان خوش استعداد خودشان را تشویق و تشجیع می‏كردند و مثل برزگری كه بذر افشانی می‏كند برای آینده، ایشان در ذهن شاگردان خودشان بذر افشانی می‏كردند و با صرف وقت برای آینده سرمایه گذاری می‏كردند.(13)

تشویق كردن

استاد، شاگرد خوش قریحه را مورد تشویق قرار می‏داد و به انحأ مختلف او را به كار اضافی و انجام تحقیقات و مطالعات بیشتر توصیه می‏كرد.(14)

رابطه صمیمی با شاگرد

مرحوم مطهری با شاگردانشان به اندازه‏ای مهربان بودند كه حتی اجازه می‏دادند آنها مسائل خصوصی و شخصی‏شان را با ایشان مطرح كنند. در انتخاب راه و مسیر آینده با ایشان مشورت كنند، حتی ایشان به اندازه‏ای نزدیك می‏شدند كه در مجالسی مانند عروسی شاگردانشان ـ در صورت دعوت ـ شركت می‏كردند.(15)

خوشرو بودن

ایشان بسیار خوشرو بودند، با شاگردان روابط پدرانه داشتند و در واقع وقتی ارتباط شاگردی با ایشان ادامه پیدا می‏كرد، به نوعی دوستی مبدّل می‏شد.(16)

به دست آوردن دنیا هنر نیست  یكی را‌گر توانی دل به دست آر

بی ‏پیرایگی

عشق و صفای ایشان، بی پیرایگی و بی تكلّفی ایشان، برای همه شاگردان ایشان درس بود.(17)

سادگی

یكی از شاگردان استاد مطهری رحمه‏الله می‏گوید: به یاد دارم كه در درس فلسفه (متن شفای بوعلی) كه در آغاز در مدرسه مروی برگزار می‏گردید، گاه در یك حجره و گاه در حجره دیگر، هر جا كه ممكن بود تدریس می‏كردند و یك بار كه صاحبان این حجره‏ها غایب بودند و حجره‏ای برای تدریس باز نبود، ایشان به سادگی و بدون از دست دادن فرصت در ایوان كوچكی جلوی یكی از حجره‏های بسته به روی زمین نشستند و برای حاضرین درس را بیان داشتند و علاوه بر درس فلسفه، درس اخلاق نیز آموختند.(18)

مراد بودن

از نظر اخلاقی ایشان در حدی بود كه حكم مراد را برای شاگردان خود داشت.(19)

الگو بودن

كلاسهای درس مرحوم مطهری صرفا محل تعلیم و آموزش نبود، بلكه همراه آن و در برخی موارد بیش از آن، مكانی بود برای تزكیه و پالایش... رابطه مرحوم مطهری با شاگردان كلاس خود رابطه ساده معلم و متعلم نبود. استاد مرشدی بود كه به ارشاد جمع می‏نشست و مرادی كه مریدان به گرد شمع وجودش حلقه می‏زدند و از پرتو او بهره‏ها می‏گرفتند.(20)

بخل نورزیدن

یكی از شاگردان استاد مطهری رحمه‏الله می‏گوید: استاد یادداشتها و نوشته‏های خودشان را به شاگردان می‏دادند كه در تحقیق از آنها استفاده بكنند. به یاد دارم كه وقتی خدمتشان می‏گفتم كه در مسائل مربوط به انسان علاقه به مطالعه دارم و طرحی را از این مبحث كه در ذهن داشتم خدمتشان عرض كردم، ایشان مجموعه‏ای از رساله‏های خطی چاپ نشده علامه طباطبایی را كه در اختیار داشتند، به بنده دادند تا استفاده كنم.(21)

مبارزه با انحرافات

یكی از شاگردان استاد مطهری رحمه‏الله می‏گوید: یك روز استاد فرمودند: من با اینها (گروه فرقان) مقابله می‏كنم، ممكن است مرا بكشند، اما من حرف خودم را می‏زنم؛ چون می‏دانم كه اینها برای دین خطرناكند.(22)

اصلاح اشتباهات

یكی از شاگردان استاد مطهری رحمه‏الله می‏گوید: مرحوم استاد مطهری از آنجایی كه خداوند هوش فوق العاده‏ای به ایشان عطا كرده بود و از جنبه علمی بسیار قوی بودند، كمتر می‏شد در هنگام درس اشتباه كنند، اما اگر اتفاق می‏افتاد كه در نكته‏ای اشتباه كنند و فی‏المثل یكی از شاگردان اشتباه را یادآور می‏شد می‏پذیرفتند. هیچ گاه سراغ ندارم كه ایشان پافشاری در اشتباه خود كنند و مطلب را به زور تحمیل نمایند.

اصولاً ایشان در مقابل حق خاضع بودند و آنچه را حق می‏یافتند می‏پذیرفتند.(23)

به نزد من آن كس نكوخواه توست  كه گوید فلان خار در راه توست

هر آن كس كه عیبش نگویند پیش  هنر داند از جاهلی، عیب خویش

آزادگی

یكی از دوستان شهید مطهری رحمه‏الله می‏گوید: آنچه در تمام برخوردهای با شهید مطهری كاملاً محسوس بود، حریّت و آزادی شهید مطهری بود، او دارای دلی بود آزاد و دارای مغزی بود آزاد و قهرا دارای زبان و قلمی آزاد بود.(24)

كلاسهای درس مرحوم مطهری صرفا محل تعلیم و آموزش نبود، بلكه همراه آن و در برخی موارد بیش از آن، مكانی بود برای تزكیه و پالایش... رابطه مرحوم مطهری با شاگردان كلاس خود رابطه ساده معلم و متعلم نبود. استاد مرشدی بود كه به ارشاد جمع می‏نشست و مرادی كه مریدان به گرد شمع وجودش حلقه می‏زدند و از پرتو او بهره‏ها می‏گرفتند.

داماد استاد مطهری رحمه‏الله نیز می‏گوید: در اظهار نظرهای ایشان پیرامون عقاید انحرافی و یا لغزشهای ایدئولوژیكِ گروههای سیاسی حرّیت و آزادگی دیده می‏شود.(25)

توجه نكردن به تعداد شاگردان

ایشان هرگاه درسی را لازم می‏یافتند آن را می‏پذیرفتند، به كم و كیف افراد و چند و چون جلسه درس مقیّد نبودند و هر جا كه میسر می‏شد درس را برقرار می‏كردند و به تدریس و توضیح كامل مطلب می‏پرداختند، هرچند افراد شركت كننده اندك بودند.(26)

انصاف داشتن

بارزترین خصیصه ایشان داشتن روحیه انصاف بود. این ویژگی سبب شده بود كه اولاً استاد بر روی حرف مخالفین نظر خود ـ هركه می‏خواهد باشد و در هر مقامی كه باشد ـ كاملاً بیندیشد؛ یعنی هیچ گاه با روحیه استكباری و بزرگ منشانه با آرأ و عقاید حتی مخالف‏ترین دشمنان خود نیز برخورد نمی‏كردند، همیشه هر سخن و گفته‏ای را تا حد امكان تجزیه و تحلیل می‏كردند و شقوق درست و قابل قبول آن را از احتمالات نادرست جدا كرده، به حساب هر یك جداگانه رسیدگی می‏كردند.(27)

یكی از شاگردان استاد مطهری رحمه‏الله می‏گوید: یك روز بعد از اینكه ایشان مطلبی را بیان فرمودند من اشكال كردم، هر قدر ایشان بیان كردند و توضیح دادند برایم قابل قبول نبود. سرانجام قدری بی ادبی و گستاخی كردم و گفتم: انصاف بدهید! ایشان فرمودند: من انصافم از شما بیشتر است.(28)

مشورت با شاگرد

استاد با برخی از دوستان و شاگردان نزدیكش در باب آنچه فراهم آورده بود، مشورت می‏كردو نظریاتشان را جویا می‏شد.

(29)

میاسای زآموختن یك زمان                                زدانش میفكن دل اندر گمان

رازداری

مرحوم مطهری بسیار رازدار و اهل سرّ بود. هیچ رازگشایی نمی‏كرد.(30)

راستگویی

استاد شهید مطهری رحمه ‏الله در نامه‏ای به دخترشان می‏نویسند: تو خودت می‏دانی كه دروغ هرگز به زبان و قلم من جاری نمی‏شود.(31)

عصبانی نشدن

یكی از شاگردان استاد مطهری رحمه‏الله می‏گوید: در مدت دوازده سالی كه خدمتشان شاگردی می‏كردم، یك دفعه هم ندیدم كه در درس با عصبانیت جواب كسی را بدهند.(32)

درشتی نگیرد خردمند پیش                         نه سستی كه نازل كند قدر خویش


پی نوشت ها:

1. همان، ص114.

2. همان، ص85 و 90.

3. همان، ص60 و 65.

4. همان، ص57.

5. جان من فدای او باد.

6. همان، ص98.

7. همان، ص55.

8. همان، ص94.

9. همان، ص94.

10. همان، ص55.

11. همان، ص71.

12. همان، ص94.

13. همان، ص94 ـ 95.

14. همان، ص112.

15. همان، ص94.

16. همان، ص94.

17. همان، ص101.

18. همان، ص177.

19. همان، ص54.

20. همان، ص113 ـ 114.

21. همان، ص100.

22. همان، ص181.

23. همان، ص67.

24. همان، ص78.

25. همان، ص107.

26. همان، ص177.

27. همان، ص167.

28. همان، ص68.

29. همان، ص120.

30. همان، ص172.

31. همان، ص41.

32. همان، ص68

مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.